روزنامه شهروند/ متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
«شفافيت نوعي مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد با شفافيت و پيشبينيپذيري درست ميشود. مدير دولتي و حکومتي بايد بداند که اين قراردادي که امروز امضا ميکند قرار است روي سايت قرار بگيرد و فردا همه آن را ميبينند.» اين جملات را حسين انتظامي در بدو ورود به سازمان سينمايي گفته، پيش از اينکه پشت ميز رياست سازمان سينمايي نفسي چاق کند يا فکر عافيتطلبيهاي مرسوم «مديرانه» باشد.
«شفافيت خدمت بزرگي به ايفاي نقش ديدهباني رسانههاست. برخي مديران با شفافسازي مخالفند چون آن را خودزني ميپندارند، اما از آثار مبارک ديدهباني رسانهها غافلند.» اين هم بر زبان انتظامي جاري شده. اصلا بگذاريد تکليف را روشن کنيم: در يک سال و چند ماهي که از سکانداري مديريت جديد سازمان سينمايي ميگذرد، کليدواژه سخنان مديران اين سازمان شفافسازي بوده. مطالبهاي که رئيس سازمان به دنبالش بود و آن را دواي درد سينماي فرتوت ما عنوان کرد.
اما اينکه آيا اين شفافسازي دردي از سينماي ايران را دوا کرده يا نه، حکايتي ديگر است.
سعيد ابوطالب درباره انتشار بودجه و ريز هزينههاي سازمان سينمايي ميگويد: «انتشار مبلغ بودجه سازمان سينمايي و زيرمجموعههاي آن يک کار ارزشمند و درخور ستايش است که حتماً بايد سرلوحه بقيه دستگاههاي فرهنگي و غير فرهنگي قرار بگيرد و شايد اين تصميم درست و دقيق به واسطه سابقه طولاني مدت حسين انتظامي در حوزه رسانه و خبر بوده باشد که بايد به فال نيک گرفت.»
پژمان لشگريپور تهيهکننده اما ميگويد: «در زمينه شفافسازي نبايد از ياد ببريم که هدف اصلي شفافسازي رسيدگي و جلوگيري از فساد و خطاست. اگر اين امر اتفاق افتاده، يعني شاهد تجربه خوبي بودهايم و اگر نه، بايد روش ديگري به کار بست.»
سال گذشته وقتي نخستين گزارش عملکرد مالي بنياد سينمايي فارابي منتشر شد، منتقدي نوشت: «سازمان سينمايي در اقدامي مترقي و دلپذير گردش مالي ماههاي اخيرش را رسانهاي کرد و اين جاي تقدير دارد، اما اين تقدير و تجليل نافي اين نيست که آمار ارايهشده بيش از اينکه به بيلان عملکرد يک نهاد دولتي شبيه باشد، شبيه افشاگري درباره حيفوميل بودجه است. پر از نامهاي تکراري سينماگران شکستخورده که انگار شير بودجه فقط به سمت جيب آنها باز است، بيتوجه به اينکه در اين اوضاع و احوال فيلمسازان مستقل تازهآمده بهرغم موفقيتهاي آثار سابقشان، امسال هفت- هشتسال ميشود که در پي اندکي سرمايه براي توليد آثار جديدشان کفش آهنين به پا کردهاند.»
گزارش عملکرد مالي بنياد سينمايي فارابي در هفت ماه نخست امسال را نيز با همان جملات ميتوان تحليل کرد. گزارشي که حکايت از اين دارد که در هفت ماه بيش از ۱۸ ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان براي حمايت از فيلمهاي فاخر هزينه شده، ١٠ميليارد تومان براي دو جشنواره سينمايي، ٨ميليارد تومان در ذيل فصلي تحت عنوان «پشتيباني»، ٦٠٠ميليون تومان براي برپايي چتر جشنواره کن و البته مبالغي هم براي حمايت از يک سري افراد و پروژههاي سينمايي.
ليست افراد مورد حمايت فهرست فارابي هم سينماگراني چون علي عطشاني، مهدي صباغزاده، بهروز افخمي، نيکي کريمي، علي مصفا، رهبر قنبري، علي قويتن، حامد حسيني، جميل رستمي و... را شامل ميشود.
در گزارش عملکرد فارابي در سرفصل حمايت ازتوليد آثار سينمايي فاخر مبلغ ١٨ميليارد و ٧٠٠ميليون تومان براي حمايت از آثاري چون غلامرضا تختي، ماجراي نيمروز ٢، سمفوني نهم، سرزمين بود و نبود، سلفي با دموکراسي، رمانتيسيسم عماد و طوبي و بيتار هزينه شده است. فيلمهايي که حداقل سه فيلم از فهرست (غلامرضا تختي، ماجراي نيمروز ٢، سمفوني نهم و بهرغم حمايت ۳.۹ميلياردي از تختي و حمايت ۲.۲ميلياردي از ماجراي نيمروز و نيز حمايت ١,٢ ميلياردي از سمفوني نهم) هزينه توليدشان را بازنگرداندند و در مورد آثار ديگر نيز اميدواري چندان زيادي وجود ندارد. بيتار به تهيهکنندگي حامد حسيني و کارگرداني جميل رستمي يکميليارد و ۵۰۴ميليون گرفته. جميل رستمي مدتهاست فيلمي نساخته و حامد حسيني هم سال گذشته فيلم «سرو زير آب» را روي پرده داشت که گيشه موفقي هم نداشت. سلفي با دموکراسي به کارگرداني و تهيهکنندگي علي عطشاني ۹۰۰ميليون گرفته و رمانتيسيسم عماد و طوبي به تهيه کنندگي مهدي صباغزاده نيز ۵۷۵ ميليون حمايت شده.
در ذيل حمايت از توليد فيلم سينمايي و سريال به پروژهها و افرادي چون علي مصفا، زهرا مشتاق، نيکي کريمي، بهروز افخمي، سينا سعيديان، سعيد چاووشيان و چند تن ديگر اشاره شده که تا سقف ٣٠٠ميليون تومان تسهيلات گرفتهاند.
بودجه ۸.۵ميلياردي براي پشتيباني، حمايت ۵ميليارد و ۳۵۰ميليون توماني از برگزاري جشنواره کودک و حمايت ٥ ميلياردي از جشنواره جهاني فجر، هزينه ۵۷۷ميليوني برپايي چتر و حضور فعالان بينالملل در جشنواره کن و البته هزينه ٥٥٠ ميليون توماني براي حمايت از توليد پديدهاي با عنوان وب ديگر از موارد اشاره شده در گزارش عملکرد مالي فارابي است.
رسانهاي نوشته: پرسش اصلي اينجاست که شفافيتي که شامل پيگيري نشود، چه فايده دارد؟ وقتي بعد از يک سال تمام انتقادهايي که انتشار عملکرد مالي بنياد سينمايي فارابي در سال گذشته موجب شده بود، يک بار ديگر تکرار ميشود، آيا به اين معني نيست که بايد راهکاري ديگر انديشيد؟
رئيس سازمان سينمايي ميگويد: «هزينه و درآمد رويدادها بايد مشخص باشد تا هم سينماگران و هم مردم بدانند که ما چقدر درآمد داشتيم، چقدر هزينه کرديم و در کل چگونه سياستگذاري کرديم. چنين بازخوردهايي کمک ميکند که در مقام سياستگذار و تصميمسازي بهتر عمل شود. وقتي نگاه سامانهاي داشته باشيم ميتوانيم با اين بازخوردها ضوابط را اصلاح کنيم. مثلا ميگويند چرا به اين فيلم يا کتاب يا نشريه اينقدر پرداخت کرديد و به رقيبش مقداري ديگر. يا ضوابط ما قابل دفاع و روزآمد است يا نيست. اگر نيست بايد اصلاح شود.»
بايد منتظر ماند و ديد چه زماني اين اصلاح صورت خواهد گرفت؟
بازار