حمايت/ « آماده سيلي محکم به آمريکا » عنوان سرمقاله روزنامه حمايت نوشته دکتر حسين کنعاني مقدم است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
1. يک اصل ثابتشده و قطعي در ميان تئوريسينها و استراتژيستها وجود دارد که ميزان مشارکت ملي را با سطح امنيت ملي برابر ميدانند. به اين مفهوم که حضور پرتعداد مردم در عرصههايي همچون انتخابات، زير ذرهبين کشورهاي خارجي و بهويژه دشمنان قرار دارد و باعث ايجاد حريمي قدرتمند در مواجهه با تهديدات و چالشها ميشود.
در شرايطي که دشمنان به انحاء مختلف از «فشار حداکثري» گرفته تا ايجاد ناامني از طريق شيوههاي جنگ رواني، تقابل در برابر کشورمان را در پيش گرفتهاند، حمايت مردم از نظام اسلامي در قالب حضور پاي صندوقهاي رأي، نقشهها و برنامههاي آنها را نقش بر آب ميکند.
2. جمهوري اسلامي در منطقهاي قرارگرفته که در بسياري از کشورهاي متحد آمريکا، نظامهاي قبيلهاي و قرونوسطايي حکمراني ميکنند و به اذعان برخي از انديشمندان غربي، تنها کشوري که با اصرار بر حکومت ديني، مدلي مترقي از دموکراسي را پياده کرده، ايران است.
باليدن به «مردمسالاري ديني» قاعدتاً وقتي محقق ميشود و دست کشورمان را در عرصههاي جهاني پر ميکند که در بزنگاهها و مواقع لزوم، ميليونها نفر به ميدان بيايند و از نظام اسلامي دفاع کنند. قدرت بالا و شگفتانگيز جمعيتهاي ميليوني است که در راهپيماييها بيني دشمن را به خاک ميمالد و مشارکت همه مردم را به هدفي مهم براي انقلاب اسلامي در ادوار انتخاباتي تبديل ميکند.
3. نکته اينجاست که مهمتر از پر شدن کرسيهاي مجلس به نفع يک گروه يا جريان سياسي خاص، مشارکت بالا و حداکثري است که نفع مستقيم آن بهحساب مردم و حتي جناحهاي شکستخورده واريز ميشود. از منظر استراتژيک همانگونه که در ابتدا به آن اشاره شد، حضور حداکثري ضريب امنيت ملي را افزايش ميدهد و از نظر سنتهاي الهي، وقتي جماعتي اراده و خواستي را طلب ميکنند، خداوند نيز آن را تأييد ميکند. در حقيقت با نگاه به مباني ديني، خواست و اراده هر جمعيتي، ملاک ثبات يا تغيير شرايط حاکم است، همچنان که در سوره رعد به آن اشارهشده است. نعمت «امنيت» اکنون بر کشور حاکم شده و فقدان اراده براي حفظ اوضاع کنوني طبعاً موجبات دگرگوني اوضاع فعلي را به همراه خواهد داشت.
4. از سوي ديگر، دشمن همواره مترصد بوده تا فضاي غبارآلودي را در پيش چشم مردم به تصوير بکشد و از رهگذر القاي «بيتفاوتي» و «نااميدي»، حضور در انتخابات را مساوي با تشديد فشارها و مشکلات جلوه دهد. از آنجا که ريختن هر رأي به صندوقها، ارکان حاکميت نظام اسلامي را محکمتر ميکند، تلاش حريف بر اين است که اصل حضور را با ترفندهاي جنگ رواني کمرنگ کند و اينگونه القا نمايد که سالها حمايت مردمي از جمهوري اسلامي، ثمري جز تشديد فشارها و تحريمها نداشته است. اين شيوه معمولاً در چند روز پاياني تبليغات انتخابات – چه رياست جمهوري و چه مجلس – با شدت بيشتري، صرفاً براي خنثي کردن «مقاومت حداکثري» بکار گرفته ميشود تا مردم را به دست کشيدن از مقاومت مجاب کنند.
خب، سؤال اينجاست که اگر دست کشيدن از مقاومت به مفهوم رفع تحريمها و در نتيجه، رونق اقتصاد و معيشت است، چرا کشورهايي همچون مصر و مکزيک که رؤساي آنها دستنشانده و رفيق گرمابه و گلستان آمريکا هستند، انقلابيون آنها از ديوار هيچ سفارتي بالا نرفتهاند و شعار مرگ بر آمريکا و اسرائيل سر ندادهاند، دچار فقر و چالشهاي عظيم اقتصادي شدهاند؟! طبق آمارها، چندين ميليون مصري از فقر مفرط مجبور به زندگي در وضعيت نامناسبي هستند و شهروندان مکزيکي نيز درست به همين دليل، فوج فوج به مرز آمريکا ميآيند و با برخورد خفتبار مأمورين مرزي اين کشور مواجه ميشوند. اينها همه دلايلي است که نشان ميدهند اتفاقاً مشکلات کشور نه به دليل مقاومت بلکه به دليل بيتدبيريها و پياده شدن نسخههاي اقتصادي نئوليبراليسم است. از اين رو، مردم بايد هوشيار باشند و به کساني رأي بدهند که افزون بر تأکيد صريح و بدون پردهپوشي بر حفظ روحيه مقاومت، به پيادهسازي اقتصاد مردمي و مقاومتي اصرار دارند و بهجاي اميد بستن به غرب، به ظرفيتهاي فراوان داخلي براي شکوفايي و رونق معيشت کشور چشم دوختهاند.
نکته بعدي اينکه تشکيل مجلسي قوي به پشتوانه بالاي آراي مردمي، تصويب قوانيني بهتر و با اتقان بيشتر بهمنظور حل مشکلات مردم بهويژه در بخش اقتصادي را در پي دارد.
حمايت مردمي اين قدرت را به وکلاي ملت ميدهد که با سينهاي ستبر از حقوق موکلانش در مجلس دفاع کنند، با اقتدار سخن بگويند و از هيچ حزب و جناح و کشوري در انجام وظايفش باک نداشته باشند.
طبعاً ريلگذاري حرکت کشور در جهت انتفاع عمومي، صداي کانونهاي قدرت را در ميآورد و باعث خيزش برخي مخالفتها ميشود. در نتيجه، هر چه تعداد آراي نمايندگان بيشتر باشد، جسارت آنها در دفاع از حقوق عامه مردم نيز مضاعف ميشود.
اين اتفاق البته بهشرط انتخاب صحيح و درست شکل ميگيرد وگرنه، نمايندگاني در مجلس بودند که دقيقاً در جهت عکس منافع کشور حرکت کرده و به بنيانهاي ارزشي لطمه وارد آوردند.
5. علاوه بر اين، متأسفانه برخي از نمايندگان در ادوار گذشته، درجايي که بايد حامي مردم ميبودند و قوانيني در راستاي منافع ملي تصويب ميکردند، بلندگوي جانبداري از غرب و آمريکا شدند و در صحن علني پارلمان، با مسئول سياست خارجي اروپا که از هيچ کوششي براي فشار بر ايران دريغ نکرده بود، سلفي حقارت گرفتند.
از اين منظر، مرور کارنامه افراد و جريانهاي وابسته به آنها براي انتخابي هوشمندانه، از تکرار چنين صحنهها و موضعگيريهاي مغاير با عزت ملي جلوگيري خواهد کرد.
چند سال پيش، در چنين ايامي، شبکه تلويزيوني «فرانس ۲۴» که به زبانهاي انگليسي، عربي و فرانسوي خبر پخش ميکند، تصاويري از صفوف طولاني مردم براي شرکت در انتخابات را نشان داد و اذعان کرد: «مشارکت بالا و گسترده مردم ايران در انتخابات، سيلي محکمي به غرب است». بنابراين، عزت، پيشرفت، امنيت و عزت کشور عليرغم ميل بدخواهان در اين مقطع در گرو حضور آگاهانه، مسئولانه با نشاط و حداکثري در پاي صندوقهاي رأي خواهد بود.
بازار