ايران/ متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عباس عبدي/ متأسفانه هنوز اطلاعات ريز و دقيق مبتلايان به کرونا و مرگ و ميز ناشي از آن در اختيار جامعه قرار نگرفته است. اطلاعات داده شده نيز بسيار کلي است. به همين علت از اطلاعات موجود نميتوان ايدههايي قطعي راهبردي و کاربردي ارايه کرد. البته به عللي اطلاعات کلي و توصيفي ارايه شده نيز فاقد اعتبار و روايي است که از آن ميگذريم.
ولي دادههاي تقاطعي ميان متغيرها ميتواند معتبر باشند از اين رو تحليل دو عامل مهم سن و جنسيت در فهم موضوع کرونا اثرات تعيينکننده دارند. در باره سن بسيار گفته ميشود که افراد جوانتر مبتلا نميشوند يا اگر بشوند مرگ و مير آنان بسيار کم است. در اين يادداشت و براساس اطلاعات موجود مقايسهاي تحليلي در باره رابطه سن و جنس در ابتلا و مرگ و مير تا آنجا که در دسترس است ميان دادههاي موجود از ايران و ايتاليا ارايه ميشود.
۱- مبتلايان

مشاهده ميشود که درصد مبتلايان جوانتر در ايران بيشتر است ولي اگر اين نسبتها را برحسب توزيع سني جمعيت در دو کشور در نظر بگيريم، جدول تقريبي زير حاصل خواهد شد.

اگر گروه صفر تا ۱۴ سال را به دليل تعداد مبتلايان اندکشان کنار را بگذاريم، متوجه ميشويم که جمعيت ۶۵ سال به بالاي ايران در حالي که فقط ۶ درصد جمعيت کشور هستند، ولي ۳۳ درصد مبتلايان را شامل ميشوند. در حالي که جمعيت ۶۵ سال به بالاي ايتاليا ۲۲ درصد کل جمعيت است و فقط ۴۸ درصد مبتلايان را شامل ميگردد. به عبارت ديگر افراد سالمند در ايران به نسبت بيشتري مبتلا شدهاند، هر چند ميانگين سن مبتلايان ايران کمتر است. زيرا جمعيت آن به نسبت جوانتر است.
در مورد جنسيت نيز نوعي از تشابه وجود دارد.

مشاهده ميشود که هيچ تفاوتي از اين حيث بين الگوي مبتلايان به جنسيت در دو کشور نيست. ولي اطلاعات ريزتري در مورد ايتاليا وجود دارد که بسيار مفيد است. در جدول زير درصد مردان مبتلا به بيماري و درصد آنها در جمعيت کشور آورده شده است.

ملاحظه ميشود که در سنين پايين و متوسط تفاوت چنداني ميان درصد مبتلايان مرد و زن وجود ندارد. ولي در سنين بالاتر از ۵۵ سال اين تفاوت به طرز معناداري براي مردان بالاتر از زنان است.
اين تفاوت اگر علل بيولوژيکي داشته باشد طبعاً بايد در سنين پايينتر نيز خود را نشان ميداد. بنابر اين به نظر ميرسد که علت آن را بايد در سبک زندگي مردان جستجو کرد و تفاوتهايي که از اين نظر با زنان دارد. احتمالاً ارتباطات بيشتر با ديگران، مصرف بالاتر سيگار يا مشروب و نيز بيماريهاي زمينهاي ميتواند در اين امر موثر باشند.
۲- مرگ و مير

مشاهده ميشود که تفاوت ميانگين سني فوت شدگان در ايران و ايتاليا بسيار زياد شده و به ۱۵ سال رسيده است در حالي که اين تفاوت سني در مبتلايان فقط ۳ سال بود.
همچنين در ايران ميان نسبت مرگ و مير مبتلايان به کرونا برحسب جنسيت، تفاوت چنداني با مبتلايان وجود ندارد. اگر زنان ۴/۴۱ درصد از مبتلايان هستند، ۴۰ درصد مرگ و مير هم از زنان است و فقط اندکي کمتر از نسبت مبتلايان است. ولي اين تفاوت در ايتاليا بسيار چشمگير است. شايد همان عواملي که در سبک زندگي و ميزان ارتباطات اجتماعي و رعايت بهداشت گفته شد بهترين عامل براي تبيين اين تفاوت باشد. اين استدلال از جدول زير به دست ميآيد.

ملاحظه ميشود بيشترين نسبت مرگ و مير مردان به مردان مبتلا در گروههاي سني پايينتر است. که احتمالاً به نوعي نشاندهنده تفاوت بيشتر در سبک زندگي اين گروه سني ميان مرد و زن است. البته اينها همگي فرضيه است بايد با شواهد بيشتري تأييد شود. ولي اگر در مورد ايران اطلاعات مزبور ارايه شود، قطعاً بهتر ميتوان اظهار نظر کرد.
نتيجهگيري
زنان به نسبت کمتري از مردان به اين بيماري مبتلا شدهاند. هرچند در ادامه و همهگير شدن بيماري ممکن است اين تفاوت کم شود.
در ميان مبتلايان نيز زنان به نسبت کمتري دچار مرگ و مير ميشوند. هر چند اين مسأله در سنين پايينتر بيشتر ديده ميشود و در سنين بالا تفاوتها کمتر است.
بعيد است که اين تفاوتها منشاء بيولوژيک داشته باشد، احتمالاً متأثر از تفاوت سبک زندگي زنان و مردان است.
با اين حال هيچ کدام از اين گزارهها قطعي نيست و نيازمند گذشت زمان و مطالعات بيشتر است.
ولي ميتوان گفت که از روي احتياط، مردان بايد قدري از سبک زندگي زنان پيروي کنند و روابط اجتماعي را حداقل در مقطع حاضر کاهش دهند.
بازار