فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمد بن سلمان، هنوز پادشاه نشده است. اما آيا او آخرين پادشاه عربستان سعودي خواهد بود؟ با سقوط قيمتهاي جهاني نفت در اثر بحران کرونا، اين سوال مجددا مطرح شده است. به اعتقاد برخي تحليلگران، نفت آخرين پايه نظام سعودي بود که حالا به خطر افتاده است.
بحث و جدل درباره سقوط نظام عربستان سعودي به هيچ وجه جديد نيست. سالها قبل از اينکه بحران کرونا اتفاق بيافتد، اين بحث مطرح بود و حتي کتابهايي درباره آن نوشته شد. سال ۲۰۱۳، کارن اليوت هاوس، روزنامه نگار آمريکايي، کتابي درباره عربستان نوشت و از وقوع طوفان سياسي در آينده خبر داد. سپس در همان سال، کريستوفر ديويدسون، استاد دانشگاه، کتابي تحت عنوان «بعد از شيوخ: فروپاشي آينده پادشاهيهاي خليج (فارس)» نوشت و صريحا از پايان نزديک عصر اين پادشاهيها سخن گفت. علاوه بر اين، انديشکدهها و رسانههاي غربي نيز هر از چندگاهي درباره احتمال فروپاشي نظام سياسي عربستان گمانهزني ميکنند.
بعد از سقوط قيمت نفت، تحليل و گمانهزني درباره آينده سياسي عربستان شدت گرفته است. اغلب اين تحليلها بر اين فرض استوار هستند که اقتصاد عربستان قادر نيست سقوط قيمتهاي نفت را براي مدت طولاني تحمل کند و در نتيجه، عربستان دير يا زود با کسري بودجه عظيمي مواجه خواهد شد.
سه پايه حکومت عربستان
از ديدگاه برخي ناظران، چشم انداز عربستان بدون نفت، بسيار تيره و تار است. ديويد هرست، سردبير وبگاه ميدل ايست آي، از جمله اين ناظران است که اخيرا طي يادداشتي در همين وبگاه، با اشاره سقوط قيمتهاي نفت، امکان تبديل شدن عربستان به يک کشور بدهکار را واقعي دانست. به نوشته هرست، سقوط مالي عربستان براي مدتي در جريان بوده است. وقتي ملک سلمان در ۲۳ ژانويه ۲۰۱۵ به قدرت رسيد، ذخاير ارزي عربستان ۷۳۲ ميليارد دلار بود. اما به گفته صندوق پولي عربستان سعودي، ذخاير عربستان در دسامبر سال گذشته ميلادي به ۴۹۹ ميليارد دلار رسيده است. اين يعني عربستان در چهار سال، ۲۳۳ ميليارد دلار از ذخاير خود را هزينه کرده است. همچنين، طبق آمار بانک جهاني سرانه توليد ناخالص داخلي عربستان از ۲۵۲۴۳ دلار در سال ۲۰۱۲ به ۲۳۳۳۸ دلار در ۲۰۱۸ رسيد. صندوق بين المللي پول نيز پيش بيني کرده که بدهي خالص عربستان در سال جاري به ۱۹ درصد توليد ناخالص داخلي و در سال آينده به ۲۴ درصد خواهد رسيد. در عين حال، بحران کرونا و بحران ريزش قيمت ها، ممکن است تا سال ۲۰۲۲ بدهي عربستان را به ۵۰ درصد برسانند.
در سالهاي اخير محمد بن سلمان براي کاهش وابستگي کشورش به درآمدهاي نفتي طرحهاي متعددي از جمله «چشم انداز ۲۰۳۰» را تدوين کرد. اما بخشي از اين طرحها اجرا نشده يا اگر اجرا شده، به شکست انجاميده است. وليعهد سعودي براي اصلاح و نوسازي اقتصاد کشورش دو اقدام را در دستور کار قرار داد. اول، دنبال اين بود که پنج درصد از سهام شرکت نفتي آرامکو را در بورسهاي خارجي بفروشد و دوم، از طريق صندوق سرمايه گذاري عمومي، درآمدهاي کشور را متنوع کند. به گفته هرست، اقدام اول، ناکام ماند و اقدام دوم الآن به هرج و مرج کشيده شد. صندوق سرمايه گذاري عمومي عربستان، سهام برخي شرکتهاي غربي مثل اوبر را خريده، ولي ارزش اين سهامها پايين آمده است.
هرست با اشاره به نشانههاي سقوط اقتصادي عربستان نوشت: «بسياري در منطقه، از سقوط محمد بن سلمان استقبال خواهند کرد. چون او به بسياري از مردم، خصوصا در مصر، آسيب زيادي زده است. در يک دوره پسانفتي، محمد بن سلمان، قدرت حمايتي خود را از دست خواهد داد؛ قدرت يک اليگارش که ميتواند در يک دقيقه بدون هيچ واهمه اي، يک ميليارد پوند هزينه کند.»
با سقوط تاريخي قيمت هاي جهاني نفت، آخرين پايه حکومت سعودي نيز متزلزل شده است.
اما نفت، فقط يکي از پايههاي نظام سياسي عربستان است. خاندان آل سعود و نهادهاي مذهبي دو پايه ديگر اين نظام هستند که در سالهاي اخير به شدت آسيب ديده اند.
بعد از روي کار آمدن ملک سلمان، اجماع و يکپارچگي خاندان آل سعود تا حدود زيادي از بين رفت. محمد بن سلمان، مقرن بن عبدالعزيز و سپس محمد بن نايف را از ولايت عهدي کنار زد. همچنين، نفوذ پسران پادشاه قبلي، ملک عبدالله، را بسيار محدود کرد. بسياري از شاهزادگان را به اتهام فساد در هتل ريتز کارلتون بازداشت و شکنجه کرد و بر اساس همين اتهام، داراييهاي آنها را مصادره کرد. در جديدترين اقدام، محمد بن سلمان، عموياش، احمد بن عبدالعزيز و پسر عموياش محمد بن نايف را به اتهام تلاش براي کودتا بازداشت کرد. اين اقدامات، نه تنها اتحاد و يکپارچگي را در داخل خاندان آل سعود از بين برد بلکه در اين خاندان پرشمار، بدگماني و سوء ظن ايجاد کرد.
در کنار نفت و خاندان آل سعود، نظام عربستان با نهاد ديني نيز پيوند خورده است. نهادي که در دوران ولايت عهدي محمد بن سلمان، نفوذ و تاثير آن در حکومت و جامعه تضعيف شد. به موازات تضعيف نهادهاي ديني، محدوديتهاي اجتماعي بر فعاليتهاي عمومي مانند برگزاري کنسرت رفع شده است. امري که موجب شد برخي منتقدان، محمد بن سلمان را به جايگزين کردن سازمان سرگرمي با سازمان امر به معروف و نهي از منکر متهم کنند.
به هر حال، سه پايه حکومت عربستان به طور همزمان به خطر افتاده اند. محمد بن سلمان، ديگر از حمايت همه خاندان آل سعود برخوردار نيست. تضعيف نفوذ نهادهاي ديني به شکاف در جامعه روحانيت منجر شده است. به نحوي که برخي روحانيون به خاطر اعتراض به سياستهاي دولت زنداني شده و برخي ديگر مجبور به اطاعت محض از فرامين دولت شده اند. در چنين شرايطي، قيمتهاي نفت نيز سقوط کرده و اقتصاد عربستان را با مشکلات متعددي روبرو کرده است. اما آيا اين شرايط به سقوط محمد بن سلمان منجر خواهد شد؟ در کوتاه مدت بعيد است چنين اتفاقي بيافتد، اما در بلندمدت، کارشناسان سقوط بن سلمان و برچيده شدن نظام پادشاهي عربستان را بعيد نميدانند.
بازار