کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
«اينکه چه چيزي باعث اين موفقيت شده، مهندسان «قاصد» کارشان خيلي خوب بوده يا شانس آوردهاند را حتي خودشان هم نميدانند[!] از نظر فني، «قاصد» يک راکت سه مرحلهاي است. مرحله اول قديمياست؛ قبلاًً تست شده و جواب مثبت گرفته است. پس تعجبآور نيست که کار ميکند. اما مراحل دوم و سوم جديد هستند و خيلي خوب کار کردهاند. آنچه يک مقدار شگفتآور است اين بخش برنامه است!»
جملات فوق را «جاناتان مکداول» اخترشناس مرکز «هاروارد اسميت سونيان» در يک مصاحبه گفته است. اين دانشمند غربي از چه چيزي سخن ميگويد؟
انديشکده انگليسي European Network Leadership در مطلبي به قلم «فابين هينز» نوشت: «در ۲۲ آوريل، ايران با موفقيت اولين ماهواره نظامي خود را به نام «نور» با استفاده از ماهواره بر «قاصد» به فضا پرتاب کرد. محل پرتاب اين ماهواره يکي از پايگاههاي موشکي سپاه پاسداران در نزديکي شاهرود بود. با اين حال، نقش سپاه در قاصد صرفاً در مرحله نهايي عمليات محدود نميشود. هر دو موتور مرحله دوم اين ماهوارهبر و همچنين ماهواره نور توسط سپاه خارج از ساختارهاي رسمي صنعت فضايي ايران ساخته شده است.»
«فابيان هينز»، کارشناس مرکز «جيمز مارتين» نيز درباره مطالعات عدم اشاعه درباره پرتاب اولين ماهواره نظامي ايران به فضا گفت: «اين يک برنامه بسيار پيچيده با فناوري بسيار پيچيده است و آنها در صورتي که بخواهند ميتوانند فراتر از آن بروند.»
ايران پيش از اين هم موشک به خارج از جو زمين فرستاد. در آن زمان واکنشها اينگونه نبود. به راستي چرا غربيها در مورد اين ماهواره و به طور خاص ماهواره بر قاصد تا اين اندازه متحير و شگفتزده شدهاند؟
مردم، دو ابرقدرت دنيا در دوره جنگ سرد را سردمداران راه يابي انسان به فضا ميدانند؛ دو کشور آمريکا و شوروي سابق. براي پي بردن به اينکه چرا دانشمندان و سران غربي تا اين اندازه از کارانجام گرفته توسط ايران شگفتزده شدهاند، بايد نگاهي گذرا به تاريخچه فعاليتهاي اين دو کشور براي رسيدن به فضا انداخت. البته در بررسي اين تاريخ خواهيم ديد که برخلاف تصور، يک کشور ديگر پيشتاز رسيدن به فضا بوده و آمريکا و شوروي از ماحصل مطالعات و آزمايشهاي آن استفاده کردهاند.
شروع يک فصل جديد
موشک بهعنوان سلاحي هدايت شونده که بدون نياز به همراهي عامل انساني و از فواصل بسيار دور ميتواند اهداف را مورد اصابت قرار دهد، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. نکتهاي که بر اهميت موشک ميافزايد، اين است که از آن براي مصارف غيرنظامي نيز استفاده ميشود که مهمترين آن موضوع اکتشافات فضايي و يا سفر به ديگر سيارات منظومه شمسي است.
شروع کار بر روي اين ايده به فاصله ميان جنگهاي اول و دوم جهاني بازميگردد. 76 سال پيش (۲۶ جولاي ۱۹۴۴)، اصابت يک موشک آلماني به خاک انگلستان از آغاز فصل جديدي در دانش بشري خبر ميداد. موشکي که سبب حيرت متفقين و خاصه شوروي و آمريکا شده بود.
طبق آنچه در ظاهر رخ داده، حمله آلمان به چند روستا که جزيي از خاک جمهوري دوم لهستان به شمار ميرفتند و الحاق آنها به خاک آلمان، بهانه آغاز بزرگترين و فجيعترين جنگ تاريخ بشريت بوده که 70 تا 85 ميليون کشته به جا گذاشت. پس از آن بود که فرانسه و انگلستان به آلمان اعلام جنگ کردند و اينگونه جهان به دو بخش متفقين و متحدين تبديل شد. آلمان نازي به اندازهاي قدرتمند بود که دوابرقدرت آن زمان يعني شوروي و آمريکا به همراه ديگر کشورهاي بزرگ اروپايي براي مقابله با او در کنار هم قرار گيرند. برخي بر اين باورند که پشت پرده اعلام جنگ به آلمان نازي، حمله اين کشور به بخش مورد مناقشه با جمهوري دوم لهستان نبوده بلکه آن اقدام، بهانه را براي نبرد در اختيار آمريکا و متحدانش نظير انگلستان قرار داد. بر اساس اين فرضيه، آلمان به اندازهاي قوي شده بود و در جهات مختلف پيشرفت کرده بود که باعث نگراني آمريکاييها و انگليسيها شده بود. يکي از نمونههاي اين پيشرفت حيرتانگيز نوعي موشک حيرتانگيز بود.
دستاوردي فراتر از عصرخود
موشکي که به خاک انگلستان برخورد کرد، با نام V2 در زمان خود شاهکار مهندسي بهحساب ميآمد و بهجرات ميتوان گفت که تکنولوژي بهکاررفته در طراحي اين موشک بسيار فراتر از دانش زمان خود بود. اين موشک پيشرفته اولين موشک «بالستيک» بود که ساخته ميشد.موشک بالستيک به موشکهايي گفته ميشود که قادر هستند از جو زمين خارج شوند و بدون استفاده از سوخت و با قوانين بالستيکي، مسير خود را طي کنند و سپس با ورود مجدد به جو زمين، به سمت هدف خود ادامه مسير دهند.
آلمان نازي در سلسله برنامههاي سِري و حيرتانگيز خود، ساخت سلاحهاي دوربرد را براي از بين بردن زيرساختهاي استراتژيک دشمن از سال ۱۹۳۹ بهصورت جدي پي گرفته بود. گستردگي جبههاي که در آن آلمان درگير بود، نياز به سلاحهايي از اين دست را بيشتر ميکرد.
البته پيش از آن، آلمانيها موشک V1 را ساخته بودند که شبيه يک پهپاد عمل ميکرد. اين موشک که کروزهاي امروزي در ادامه آن هستند ايرادهايي داشت؛ صداي بسيار زياد و پرواز در ارتفاع پايين، هدف قرار گرفتن آن را راحت ميکرد.
موشک V1 با همين ايرادها اما بهعنوان يک سلاح جنگي پيشرفته، متفقين را به وحشت انداخته بود اما بلندپروازيهاي نازيها به اين موشک اکتفا نکرد. بر همين اساس، نابغه موشکي آلمان با نام «فن براون» که خود از اعضاي برجسته حزب نازي بود، طراحي موشکي را آغاز کرد که بعدها انسان را به خارج از جو زمين برد و تحولي در دانش نجوم بشر ايجاد کرد.
سال ۱۹۴۲ اولين آزمايش موفق از موشک V2 ثبت شد. گزارشهاي جاسوسان انگليسي و آمريکايي، غرب را متوجه وجود سلاحي فوق سري کرد که با آن آلمان قادر بود از خاک آلمان، اهداف دور از دسترس را منهدم کند. متفقين بعد از اطلاع از وجود اين نوع سلاح، در فاصله ميان سالهاي ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ در مناطقي که فکر ميکردند ممکن است آلمانها در آنجا اقدام به ساخت اين سلاح کنند، بمبارانهاي شديدي انجام دادند. به رغم اين اما آلمانيها حدود ۶ هزار موشک بالستيک V2 ساختند ولي تنها توانستند از نيمياز آنها براي اهدافي در انگلستان، هلند و فرانسه استفاده کنند. شايد اگر آلمانيها زودتر به تکنولوژي اين موشک دست مييافتند، سرنوشت جنگ اينگونه نميشد.
آلمانيها در جبهه شوروي زمين گير شدند و شکستهاي سنگيني متحمل شدند. در اين دوره دو ابرقدرت، همزمان از دو سمت به پيشروي به سمت خاک آلمان پرداختند. شوروي و آمريکا غنائم جنگ را ميان خود تقسيم کردند که شامل اروپا و خود آلمان بود. پس از آن تا مدتها آلمان شرقي و اروپاي شرقي متأثر از شوروي کمونيستي بود و آلمان غربي و اروپاي غربي متأثر از ليبراليسم آمريکايي.
غنائم جنگ دوم
غنائم جنگ تنها همينها نبود بلکه دوابرقدرت در نبردي اطلاعاتي پس از ورود به خاک آلمان به شدت در پي به دست آوردن تحقيقات آلمان نازي بودند. يکي از چيزهايي که دوابرقدرت به دنبال آن بودند، دستيابي به تکنولوژي ساخت موشکهاي بالستيک بود، لذا هر کدام از آنها عدهاي از دانشمندان آلماني را با خود بردند. شوروي و آمريکا با آغاز جنگ سرد به چيزي مهم فکر ميکردند؛ خروج از جو زمين و ورود به فضا.
«فن براون» نابغه موشکي آلمان بهعنوان يکي از غنائم جنگ به آمريکا برده شد. افسانه اکتشاف فضا با همين موشک تبديل به واقعيت شد. موشک V2 با وجود اينکه با اهداف نظامي ساخته شده بود؛ ولي بيشتر از آنکه در خدمت اهداف نظامي در جنگ جهاني دوم قرار بگيرد، به شروع و گسترش دانش فضايي کمک کرد؛ چرا که راه را براي خروج از جو براي بشر باز کرده و نقطه عطفي بود که در آن افسانهاي بوي واقعيت ميگرفت.
براي رفتن به فضا، مرحله نخست خروج از اتمسفر زمين است. اين کار را کشورمان پيش از اين با ارسال موجود زنده (ميمون) به فضا انجام داد، در آن زمان غربيها تا اين اندازه متعجب و شگفتزده نشده بودند. تفاوت ماهواره بر قاصد با قبليها در چيست؟ در ابتداي متن، جملات «جاناتان مکداول» اخترشناس مرکز «هاروارد اسميت سونيان» را دوباره مرور کنيم: «مرحله اول قديمياست؛ قبلاًً تست شده و جواب مثبت گرفته است. پس تعجبآور نيست که کار ميکند. اما مراحل دوم و سوم جديد هستند و خيلي خوب کار کردهاند. آنچه يک مقدار شگفتآور است اين بخش برنامه است!»
منظور از مرحله اول همان آزمايش فرستادن موجود زنده به فضا توسط کشورمان است. اما مرحله دوم و سوم چيست؟
ايده استفاده از موشک براي ارسال ماهواره به مدار زمين نخستين بار توسط «کنستانتين تسيولکوفسکي» دانشمند روسي در سال ۱۹۰۳ ارائه شد. او در ۱۹۲۱ در مقاله ديگري ايده استفاده از موشکهاي «چندمرحلهاي» را براي سفرهاي فضايي مطرح کرد.
کمک يک نمکدان براي رفتن انسان به فضا
براي سفر به فضا، يک موشک چند مرحلهاي مورد نياز است. هر کدام از اين مراحل يک موشک جداگانه محسوب ميشود که هم داراي منبع سوخت است و هم موتور. همين است که کار را بسيار سخت ميکند. بسته به وزن محموله ماهواره، از موشکهاي تقويتکنندهاي در کنار مراحل مختلف موشک براي افزايش نيروي موتورها استفاده ميشود. مرحله اول، کل موشک را از زمين بلند ميکند و به محض اتمام سوخت از بقيه موشک جدا شده، به زمين سقوط ميکند. آنگاه موتور مرحله دوم روشن ميشود. بهخاطر وزن سبکتر موشک در اين مرحله، شتاب موشک نيز بيشتر ميشود؛ اين سير صعودي شتاب با جدا شدن هر مرحله از موشک ادامه مييابد. مرحله پاياني موشک، قسمت حامل ماهواره را به فضا و به طرف مقصدش حمل ميکند.
شوروي دانشمنداني را که براي ايده رفتن به فضا روي موشک مورد نياز براي آن کار ميکردند، در منطقهاي حفاظت شده در سيبري مستقر کرده بود. مشکلي که بر سر راه اين دانشمندان وجود داشت، اين بود که هرچه موشک مسير بيشتر را ميبايست طي کند، به سوخت بيشتري نيز نياز داشت و اين ماهواره بر را سنگين ميکرد.
گفته ميشود که روزي اين دانشمندان براي صرف غذا به سالن غذاخوري رفته بودند. يکي از آنها نمکدان را برميدارد که به غذايش کمينمک اضافه کند. گويا در نمکدان محکم بسته نشده بود و تا آن فرد آن را بهصورت سرازير ميگيرد، درِ نمکدان به همراه تمام نمکي که در آن بوده در ظرف غذا ميريزد. همين لحظه ايدهاي به ذهن او خطور ميکند. بايد از موشکهاي چند مرحلهاي استفاده کرد که پس از پايان هر مرحله، آن قسمت از موشک جدا شده و سبب ميشود موشک بار اضافه با خود حمل نکند.
حيرت غرب از دانشمندان ايراني
با آنچه شرح داده شد، بايد تصور کنيد مسيري را که ابرقدرتهاي جهان اينگونه و با کمک دانشمندان آلمان نازي و تحقيقات آنها پيمودند، کشورمان در مدت زماني حدود 2دهه و در ميان تحريمهاي شديد غرب طي کرده است.
براي درک سختي رسيدن به دانشي اين چنين؛ بايد در نظر بياوريد که عمده کشورهايي که در باشگاه فضايي قرار دارند، به شدت عليه کشورمان هستند و تحريمهاي ايران را در اين زمينه براي آنکه مبادا روزي ايران به فضا دست يابد حمايت ميکردند. ساخت موشکي چند مرحلهاي بهعنوان ماهوارهبر، ساخت ماهواره که دانشيترکيبي از علوم مختلف نياز دارد و همچنين محاسبات پيچيده براي قرار گرفتن ماهواره در مدار زمين، چيزي است که غرب پس از چند دهه تلاش و با استفاده از تحقيقات آلمان نازي به آن
رسيد.
اگرچه برخي از نتايج تحقيقات و دستيافتههاي کشورهاي صاحب اين تکنولوژي در دسترس همگان قرار گرفته اما بايد در نظر داشت که اولا، کشورهاي غربي همه يافتههاي خود را در دسترس جهانيان قرار نميدهند. دوم آنکه ميان نظريههاي مطرح شده روي کاغذ تا تجربههاي عملي، فاصله است. اين فاصله يافتههايي است که معمولا هر کشوري آن را براي خود حفظ ميکند.
دانشمندان کشورمان اما اينبار جهانيان را به حيرت واداشتند و باعث شدند تا آنها به صراحت بر اين حيرت و شگفتي اذعان کنند.
بازار