نماد آخرین خبر

سرمقاله جام جم/ امام رضای من

منبع
جام جم
بروزرسانی
سرمقاله جام جم/ امام رضای من
جام جم/ « امام رضاي من » عنوان سرمقاله روزنامه جام جم نوشته عليرضا رأفتي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: جوانکي با ريش پروفسوري و عينک پنسي و کت‌و‌شلوار و جليقه، هميشه نشسته‌است روي مبلي چرمي يک گوشه از ذهنم و گاهي نظرش را درباره مسائل مختلف توي گوشم زمزمه مي‌کند. جوانک کمي تاريخ فلسفه دورانت را خوانده. کمي فلسفه ملاصدرا را شنيده. کمي تذکره الاولياي عطار را ورق زده و خلاصه چيزکي از فلسفه و عرفان به گوشش رسيده‌است و دائم پديده‌ها را از عينک پنسي همان سواد کمش مي‌بيند و در گوشم چيزهايي مي‌خواند. مثلا حالا که با اين وضع کرونا نمي‌توانم بروم مشهد زيارت امام‌ رضا (ع) و دست کم از زمزمه‌هايش که: «از همين جلوي در زيارتنامه را بخوان. لازم نيست بروي لاي جمعيت دور ضريح.» راحتم، دلم مي‌خواهد بنشينم کتاب‌هاي شعر کتابخانه‌ام را بيرون بکشم و کمي پرواز ذوق مولويان را دور شمس طوس بخوانم. اينجا هم دست از سرم بر نمي‌دارد. دائم در گوشم مي‌خواند که مگر امام رضا (ع) همين بارگاه و گنبد و صحن و مسجد گوهرشاد است که همه ابيات امام‌رضايي در همين چارچوب حرم محصور شده‌اند؟ مگر امام رضا قبل از شهادتش و قبل از اين که اين حرم را برايش بنا کنند، امام رضا نبود؟... ديوان صائب را بيرون مي‌کشم و قصيده در مدح امام رضايش را با صداي بلند مي‌خوانم: اين حريم کيست کز جوش ملائک روز بار / نيست در وي پرتو خورشيد را راه گذار... چشم‌هايم را مي‌بندم و لا به لاي مردم شهري و روستايي، آشنا و غريبه، سمت ضريح راه مي‌افتم. همه در نيم حلقه مردانه دور ضريح به هم چسبيده‌اند و کسي ماسک ندارد. ديگر اختيار خيالاتم که دست خودم است. آنجا که مي‌توانم دنيايي بسازم که کرونا راهي درش نداشته باشد. همه سمت ضريح مي‌رويم. صائب مي‌گويد: از فشار قبر تا روز قيامت ايمن است / هر که اينجا در هجوم زائران بيند فشار... کودکي‌هاي من در اين حرم دويده و پا گرفته‌است. گم شده و پيدا شده‌است. تا وقتي اين جوانک کت و شلواري کنج ذهنم نوخط نشده‌بود، تصوير امام رضا براي من همين گنبد و صحن و حرم بود. چشم‌هايم را مي‌بندم و دلم مي‌خواهد مثل کودکي‌هايم بدوم و بدوم و زمان را در صحن‌هاي اين حرم پشت سر بگذارم و يک روز صبح، پيرمردي روستايي باشم که محصول امسالش را فروخته و يک جفت بليت قطار به مشهد خريده و مي‌خواهد بيايد و به عوامانه ترين شکل ضريح را در آغوش بکشد.