سرمقاله کیهان/ نصرالله، مطالبه محاکمات علنی و عادلانه

کيهان/ « نصرالله، مطالبه محاکمات علني و عادلانه » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم سعدالله زارعي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
تحليل سخنان مجاهد نستوه جناب آيتالله سيدحسن نصرالله، همواره روايت دقيق تحولات منطقهاي و به خصوص مسايل مرتبط با لبنان است چه رسد به روايت نکات مطرحشده در حين يک رخداد مهم. از اين رو سخنان روز جمعه دبيرکل حزبالله که به فاصله سه روز پس از «فاجعه بزرگ» انفجار «بيروت غربي» بيان شد، قطعا نزديکترين و قويترين تحليل از اين حادثه است. نصرالله حتي در نگاه دشمنان غاصب- سران رژيم صهيونيستي- ناظري دقيق و فارغ از مبالغه است لذا اين بار نيز رسانههاي اسرائيلي به نکات اصلي سخنان رهبر مقاومت لبنان توجه کردند.
سخنان روز جمعه جناب نصرالله فارغ از نکات فراوان، پنج سرفصل اصلي داشت؛ تجليل از همبستگي ملي لبنان و همدلي طوايف مختلف مردم، لزوم تبديل بحران به فرصتي براي برونرفت لبنان از تحريمها، بررسي اتهامات و پاسخ تفصيلي به آن؛ لزوم رسيدگي شفاف و عادلانه به عوامل بروز حادثه و محاکمه عادلانه و علني عوامل و در نهايت تاکيد بر اينکه موقعيت مقاومت مستحکم است و به آن آسيبي وارد نميشود. در مورد سخنان رهبر مقاومت لبنان و مسايل مرتبط با فاجعه هولناک سهشنبه بيروت نکاتي قابل ذکر است:
1- لبنان يک ضربالمثل براي کشورهاي داراي سرزمين و دولت «موزائيکي» است. مسيحيها، اهل سنت، شيعيان، دروزها و... هر کدام يک موزائيک لبنان به حساب ميآيند که هر کدام در بخشهاي خاصي سکونت دارند، شيعيان عمدتا در جنوب و شرق هستند، اهل سنت عمدتا در شمال غرب و مرکز زندگي ميکنند، مسيحيان عمدتا در شمال شرق و مرکز به سر ميبرند و دروزها در منطقه جبال واقع در جنوب شرق پايتخت سکونت دارند. در اين ميان شهر بيروت «خلاصه کل لبنان» است به اين معنا که بيروت غربي- تقريبا- کاملا در اختيار اهل سنت است، بيروت جنوبي که تا حدود 30 سال پيش حاشيه جنوبي بيروت خوانده ميشد و امروزه عمدتا «ضاحيه» ناميده ميشود، محل سکونت شيعيان و بيروت شرقي محل سکونت مسيحيان ميباشد. به همين نسبت دولت و پارلمان هم وضعيت موزائيکي دارند اما البته به نحو غيرعادلانهاي نيمي از آنها به مسيحيان تعلق گرفته و حال آنکه جمعيت آنان بيش از 28 درصد نيست. جامعه لبنان دهها سال است که به همين صورت بوده و مردم آن چنين وضعيتي را پذيرفتهاند بنابراين اگر «عامل خارجي» نباشد نميتواند ميان آنان درگيري پديد آورد و کما اينکه اگر به سابقه درگيريها از جمله درگيريهاي 15 سالهاي که از 1354 تا 1369 در ميان اقوام لبناني جريان داشت، نگاه بيندازيم پاي عامل خارجي را در آن پررنگ ميبينيم.
لبنان به رغم آنکه برجستهترين و کاملترين نمونه جامعه و دولت «موزائيکي» است و به طبع جوامع موزائيکي عدم همبستگي است اما در عين حال از همبستگي عجيبي برخوردار است. براساس بررسيهاي متعددي که صورت گرفته، بالا بودن سطح «آگاهي»، اصليترين عامل اين همبستگي است. لبنان همواره کشوري براي بحث و گفتوگو مطرح و از قديم سرعت اخبار در آن زياد بوده است. همين الان هم بسياري از مباحثات رسمي و غيررسمي منطقهاي و بينالمللي در اين کشور صورت ميگيرد. رهبر مقاومت لبنان در سخنان روز جمعه خود، اين خصوصيت لبنانيها را ستود و از آن به عامل تمدني، فرهنگي و وجداني ياد کرد.
لبنانيها يک بار در جنگ 33 روزه که در اثر آن حدود يک ميليون نفر از شيعيان آواره شدند، اين همبستگي را به نمايش گذاشتند. در آن زمان مسيحيان به رهبري ميشل عون چندين ماه به آوارگان شيعه پناه داده و از آنان پذيرايي کردند و از اين رو هزينه جنگ براي دولت بسيار پايين آمد. امروز هم پس از بروز حادثه سنگين در بيروت غربي که گفته شده خسارتي بيش از جنگ 33 روزه - 1385- در پي داشته، شيعيان اعلام کردند که حاضرند به آسيبديدگان پناه داده و پذيرايي آنان را به عهده بگيرند کما اينکه خود اهل سنت در استان شمالي «طرابلس» به سرعت مهياي پذيرش آسيبديدگان بيروت شدهاند.
2- حزبالله از لبنانيها و به طور خاص از دولت لبنان خواست علاوه بر رسيدگي فوري به نيازهاي درماني و رفاهي آسيبديدگان، از اين واقعه به عنوان يک فرصت براي برونرفت کشور از مشکلات اقتصادي استفاده کنند. واقعيت اين است که لبنان در عين آنکه به دلايل بينالمللي و بعضي ناکارآمديهاي داخلي با کاهش شديد درآمد ارزي مواجه است، در عين حال با تحريمهاي مستقيم مالي از سوي آمريکاييها و بعضي ديگر از دول غربي هم روبهرو ميباشد. اين حادثه دردناک ميتواند فشارهاي تحريمي را بشکند و موانع حرکت تجار لبناني را بردارد. بر اين اساس سيد ضمن ابراز بدگماني نسبت به سفر پنجشنبه رئيسجمهور فرانسه، اعلام کرد که از اين رفت و آمدها به عنوان «فتح بابي براي برونرفت از تحريمهاي شديد اين سالها» استقبال ميکند. در واقع اين بخش از سخنان آقاي سيدحسن نصرالله ناظر بر همکاري حزبالله با دولت براي توسعه روابط خارجي است و اين در حالي است که امانوئل ماکرون حتي در اين سفر و در حالي که لبنان در تب زخم جانکاهي که برداشته بود، ميسوخت، از داعيههاي استعماري چشم نپوشيد و از اين رو «ميشل عون» رئيسجمهور لبنان با آن بخش از سخنان رئيسجمهور فرانسه که خواهان ورود به پرونده سهشنبه بيروت شده بود مخالفت کرد و گفت: «در دوره رياست من هيچ خدشهاي به حاکميت ملي لبنان وارد نخواهد شد» و سپس گزندهتر گفت: «درخواست براي تحقيقات بينالمللي در خصوص انفجار اسکله با هدف از بين رفتن حقيقت مطرح ميشود.» لبنانيها البته تجربه تلخي از بينالمللي شدن پروندههاي داخلي دارند و بينالمللي شدن پرونده ترور رفيق حريري، نخستوزير فقيد - 26 بهمن 1383- هيچ کمکي که به کشف حقيقت نکرد و خود به عاملي براي تفرقه لبنانيها و اتهامپراکني عليه حافظان صادق امنيت لبنان گرديد. امروز اگرچه حدود 16 سال از آن تاريخ ميگذرد، اين پرونده هنوز مفتوح مانده تا غرب از آن براي مديريت تحولات آينده استفاده کند!
3- يک فصل مهم از سخنان سيدحسن نصرالله پاسخ تفصيلي به اتهاماتي بود که بعضي عليه حزبالله و به منظور مقصر شناختن آن مطرح کرده بودند. سيد به خوبي دو نکته را توضيح داد؛
نکته اول حتمي شمردن قصورها و احيانا تقصيرهايي که در دولتهاي مختلف در انباشت ۲۷۵۰ تن «نيترات آمونيوم» در ساحل و بيپاسخ گذاشتن هشدارهايي که از 2014/9/27 از سوي مدير کل گمرک بيروت و نيز از سوي شوراي عالي دفاع بيروت خطاب به دستگاه قضايي داده است. در واقع حدود يک سال پس از بلاتکليف ماندن اين مواد و بينتيجه ماندن رفت و آمدها، خطرناک بودن اين محموله عظيم مشخص بوده و حالا بايد مشخص شود چه کساني در حل مسئله به وظايف خود عمل نکرده و علت آن چه بوده است. نکته دوم در توضيحات و رفع اتهامات از سوي دبيرکل حزبالله لبنان، رد هرگونه حضور و دخالت در اين بندر طي ساليان متمادي بود. وي گفت ما هيچگاه در اينجا حتي يک گلوله نداشته و هيچگاه در سواحل غربي بيروت عملياتي نکرده و هيچگاه در اداره امور اين بندر و اسکله مداخلهاي نداشتهايم و تاکيد کرد که در آينده نيز نخواهيم داشت. اين در واقع نوعي تبيين راهبرد بود به اين معني که سيد گفت اينکه ما در اين منطقه که تحت سيطره اهل سنت است، هيچ کاري چه نظامي، چه امنيتي، چه اقتصادي، چه سياسي و چه اداري نداشته باشيم و نداريم و نخواهيم داشت، يک استراتژي است واقعيت اين است که درگيري با اهل سنت، به ميزاني که همواره از سوي رژيم صهيونيستي، عربستان و عوامل لبناني آمريکا تشويق شده و حتي تجهيزات اين درگيري توزيع هم شده، براي حزبالله «خط قرمز بوده و حتي آن زماني که از سوي بعضي از تحريکشدگان سني مورد حملات مسلحانه تروريستي قرار گرفته بودند، از آن اجتناب کرده است. همين حدود هفت سال پيش- نيمه دوم خرداد 1392- بود که عوامل تکفيري سني به فرماندهي «احمدالاسير» در صيدا راه را بر رفت و آمد شيعيان به استان جنوبي صور و از جنوب به ساير مناطق بستند و تعدادي را به شهادت رساندند، اما حزبالله ضمن آنکه تکفيريها را از منطقه بيرون کرد اجازه نداد کمترين آسيبي به مردم و خانه و کاشانه آنان در صيدا برسد.
خط کشاندن حزبالله به پرونده انفجار سهشنبه بيروت در طول روزهاي گذشته با محوريت آشکار سعوديها و مديريت پنهان رژيم جعلي اسرائيل دنبال شده و اين در حالي است که بهطور قطع نه حزبالله در بيروت غربي حضوري داشته و نه به احتمال زياد اين حادثه براي ضربه زدن به حزبالله طراحي شده تا وقت اين ادعا فرا برسد که اگر حزبالله نبود، اين حادثه پديد نميآمد. الان اين خط را سعوديها در حال پيگيري هستند و البته دوامي نخواهد داشت کما اينکه اين تحريکات طي چند روز گذشته نتيجهاي دربر نداشت. البته خط درگير کردن حزبالله با فضاي داخلي که يک خط اسرائيلي است در دو دهه گذشته همواره دنبال شده و در قضاياي يک سال اخير هم با جديت زيادي دنبال شد و يک جريان داخلي در عين اينکه به دليل اينکه لااقل 30 سال است که دولت را در اختيار دارند، مسئول نابسامانيهاست، رنگ اپوزيسيون گرفت تا آتش داخلي را برافروزد اما با اين وجود اين اقدامات به نتيجه مورد نظر نرسيد.
4- سيدحسن نصرالله با صراحت و تاکيد بسيار از مسئولين رسيدگيکننده به پرونده و بهخصوص ارتش که منطقه را در اختيار گرفته و کميته تحقيق تشکيل داده است، خواست اين رسيدگي بدون ملاحظه هيچ طرفي و کاملا شفاف و با سرعت لازم صورت گيرد و دادگاه آن علني باشد و احکام هم بهطور عادلانه و متناسب با حجم اتفاقي که رخ داده صورت گيرد. سيد حتي يک گام را جلوتر گذاشت و گفت اصولا همين پرونده و نحوه رسيدگي به آن، صلاحيت و عدم صلاحيت مسئولين دولتي، رئيسجمهور، مسئولين قضايي و مسئولين ارتش را نشان ميدهد و اگر به درستي و با دقت و سرعت به آن رسيدگي نشود، اين مسئولين شکايت نخواهند داشت.
5- آنچه در روز سهشنبه هفته پيش در بيروت غربي اتفاق افتاد، در حد بزرگترين فاجعه ملي طي حدود چهل سال گذشته است و اين در حالي است که در اين ماجرا، آشکارا دامن فتنهانگيزاني که طي سالهاي 1392 تا 1398 بر لبنان حکومت کردهاند و علاوه بر آن بيروت غربي را - حداقل- از 1368، پس از انعقاد پيمان طائف در سوم خرداد 1368 بهطور مطلق در اختيار داشتهاند، گرفته است. در واقع در اين صحنه صدها نفر از مردم لبنان با ندانمکاري و اهمال گروه وابسته به رژيم سعودي کشته، مجروح و بيخانمان شدهاند و حتما بايد پاسخگو باشند کما اينکه ارتش لبنان همه مسئولين بخشهاي مختلف اداره غرب بيروت را تا کامل شدن تحقيق در اين پرونده، وادار به عدم خروج از منازل خود کرده است. در اينجا عامل ناامني مشخص است و حالا همه ميدانند که سلاح حزبالله مانع تعدي خارجي به لبنان شده و براي ممانعت از تعدي داخلي به حريم مردم و امنيت کشور نياز به سلاح ديگري است. سلاح مبارزه با فساد و مفسدين. همان سلاحي که برکشيدن آن را سيدحسن نصرالله از همه مسئولين از رئيسجمهور تا دولت، تا دستگاه قضايي تا ارتش و تا بقيه رهبران و احزاب خواستار شد.