نامههایی برای «باران»

روزنامه شهروند/متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
جين گودال، دانشمند و سفير صلح سازمان ملل در موضوع حفاظت از طبيعت که از سال ۱۹۶۰ روي تعامل اجتماعي و خانوادگي شامپانزهها تحقيق ميکند، دو روز پيش در نامهاي به معماريان نوشت که شامپانزههايي شبيه باران کم نيستند
اين بار جين گودال از «باران» حمايت کرد؛ نخستيشناس سرشناس دنيا. او در نامهاي درباره باران، بچهشامپانزه معروف باغوحش ارم که همراه با دامپزشکش در يک قفس زندگي ميکند، نوشت و از وضع موجود انتقاد کرد. با اينکه تصميم به زندگي اين دو در باغوحش به دليل فشار مجموعه ارم و سازمان حفاظت محيطزيست بود، حالا به نظر ميرسد که توپ در زمين سازمان محيطزيست افتاده و جدال براي فرستادن اين گونه ارزشمند به يکي از يتيمخانههاي خارجي به پايان نزديک است، چراکه مديرعامل مجموعه ارم سبز هم هفته پيش نامهاي به سازمان حفاظت محيطزيست فرستاد و درخواست کرد که در مورد نگهداري يا انتقال باران به خارج از کشور تصميمگيري شود.
باران، شامپانزه سهسالهاي است که ارديبهشت ٩۶ نارس به دنيا آمد و ايمان معماريان که در آن زمان دامپزشک باغوحش ارم بود، از اين حيوان مراقبت کرده و حالا ناچار است براي سه ماه در قفسي با باران زندگي کند. اين تصميم به دليل فشار محيطزيست و مجموعه ارم بوده، اما معماريان به پيشنهاد متخصصان کشورهاي مختلف، درخواست دارد که باران را به يتيمخانه شامپانزهها بفرستد. همزمان با واکنش جين گودال و حمايت موسسه او براي انتخاب خانه تازهاي براي باران، يک دامپزشک هلندي خطاب به مديرعامل ارم و معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي نامهاي نوشته و مدير يک پناهگاه شامپانزه در کامرون آفريقا هم درباره شرايط اين شامپانزهها ابراز نگراني کرده است.
معماريان و باران درحالي همچنان در قفس زندگي ميکنند که در روزهاي گذشته اين دامپزشک به کرونا مبتلا شده و محيطزيست استان تهران با خروج موقت و مشروط «باران» از قفس موافقت کرده بود. با اين همه بعد از گذشت دو هفته، دفتر تنوع زيستي و حياتوحش سازمان حفاظت محيطزيست در اقدامي بيسابقه خواستار بازگشت باران و دامپزشک مسئول نگهداري آن به مجموعه باغوحش تهران شدند.
گودال: از وضع باران باخبرم
جين گودال، دانشمند و سفير صلح سازمان ملل در موضوع حفاظت از طبيعت که از سال ۱۹۶۰ روي تعامل اجتماعي و خانوادگي شامپانزهها تحقيق ميکند، دو روز پيش در نامهاي به معماريان نوشت که شامپانزههايي شبيه باران کم نيستند. در اين نامه که نسخهاي از آن در اختيار «شهروند» قرار گرفته، آمده است: «ايمان عزيز، از روزهاي سختي که با اين شامپانزه کوچولو ميگذراني، به خوبي آگاهي دارم. خيلي ناراحتکننده است که اين کوچولوها تنها نگهداري ميشوند؛ بدون مادر يا بدون هيچگونه همراه. متاسفانه شبيه اين شامپانزه زياد است. ميدانم که گرفتن مجوز براي جابهجا کردن اين کوچولو به يک مکان مناسب چقدر سخت است، اما ما بارها نااميد شدهايم و همهگيري ويروس کرونا هم همه کارها را سختتر کرده است. کاشکي در ايران پناهگاه مناسبي براي حيوانات وجود داشت. هر کاري از دستم بربيايد انجام ميدهم، اما به گمانم کار خاصي نتوانم انجام بدهم. خيلي از تو به خاطر مراقبتهايت ممنونم و برايت آرزوي موفقيت ميکنم. جين.» به دنبال اين نامه، موسسه گودال براي تحقيقات حفاظت و آموزش حياتوحش اين بار رسما «افراد و مسئولان مربوطه» را خطاب قرار داد: «از حضور يک شامپانزه جوان در باغوحش تهران که به دليل دشواري پيوستن به گروه موجود، به تنهايي مسکن گزيده، با خبرم. من سالهاي زيادي را صرف مطالعه شامپانزههاي وحشي در آفريقا کردهام. آنها بسيار اجتماعياند و پيوندهاي درازمدتي بين اعضاي خانوادهشان وجود دارد.» درحاليکه در روزهاي گذشته وضع غيراستاندارد قفس شامپانزههاي باغوحش ارم سبب انتقاد شده، در حرفهاي گودال به اين اشاره شده که شامپانزههاي جوان سالها در کنار مادران خود ميمانند و در اين مدت با افراد ديگر ارتباط برقرار ميکنند و در طول اين مدت رفتهرفته، رفتارهاي فرهنگي جامعه خود را کسب ميکنند؛ مثل غذا خوردن، استفاده از اشيا بهعنوان ابزار و امثال اين. «شامپانزهها با ٩٨,٦درصد دياناي مشترک، نزديکترين اقوام زنده (به انسان) هستند. آنها شخصيتهاي متمايزي از يکديگر دارند؛ بسيار باهوشاند و ترکيبي از عواطف مانند شادي، غم، ترس، افسردگي و اندوه را بروز ميدهند. اين حيوانات هماکنون گونه آسيبپذير و در معرض خطر شناخته ميشوند.» موسسه جين گودال سالهاست شامپانزههاي تنها و دورافتاده را که به دلايلي مادران خود را گم کردهاند يا نميتوانند در گروههاي موجود باغوحش ادغام شوند، به پناهگاههاي مناسب انتقال ميدهد و به آنها کمک ميکند. گودال گفته با چندين پناهگاه در اروپا روابط عالي دارد و حاضر است به هر سوالي پاسخ دهد.
خطاب به کلانتري: مطمئنم که بهترين تصميم را ميگيريد
نامه بعدي خطاب به علي دقيقيان، مديرعامل مجموعه ارم سبز و کيومرث کلانتري، معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيطزيست است. مارتين ون زيجل لنگوت، متخصص دامپزشکي باغوحش و حيوانات وحشي نامه را اينطور نوشته: «اين نامه را در رابطه با موضوع بچه شامپانزه يتيمي که در باغوحش ارم نگهداري ميشود، براي شما مينويسم. از آنجا که هيچ شامپانزهاي بومي ايران نيست، قابل درک است که دانش اين حيوانات بسيار باهوش و اجتماعي در کشور شما محدود است، بنابراين ميخواهم شما را در مورد اين موجودات ويژه آگاه کنم و در زمينه نيازهاي آنها و بهترين رفتار با شامپانزههاي يتيم اطلاعاتي در اختيار شما قرار بدهم.»
اين دامپزشک هلندي ١٥سال با حيوانات در اسارت و وحشي کار کرده؛ در جنگلهاي باراني گابن با ايپها (گوريلها، اورانگوتانها و شامپانزهها) کار کرده، در کامرون با شامپانزههاي يتيم نجاتيافته و همچنين در يک مرکز بزرگ نجات نخستيها و يک باغوحش فعاليت کرده و همچنان به همين کار مشغول است. او در نامهاش توضيحات مفصلي درباره پيوندهاي پيچيده اجتماعي شامپانزهها و شباهتشان به انسان داده و گفته که شامپانزههاي يتيم بايد از سنين پايين با همنوعان خود زندگي کنند. «نگهداشتن بچه شامپانزه در انزوا و تنهايي در باغ وحش، او را به يک شامپانزه بسيار افسرده، رواني و خطرناک تبديل ميکند و درنهايت به يک فاجعه ختم ميشود.» درحاليکه باغ وحش ارم از نگهداشتن باران در قفس کوتاه آمده، اين دامپزشک خطاب به دقيقيان و کلانتري گفته: «تصميم شما تأثير زيادي بر زندگي اين شامپانزه جوان خواهد گذاشت و اين فرصتي عالي است تا بتوانيد تغييري مثبت ايجاد کنيد. من اطمينان دارم که بهترين تصميم را براي اين حيوان ميگيريد، زيرا اين موجود معصوم سزاوار داشتن يک زندگي شاد و خوب و سالم است.»
شري اسپيد، بنيانگذار و مدير يک پناهگاه شامپانزه در کامرون آفريقا هم در نامهاش ابراز نگراني کرده و توصيههايي داشته است. در پناهگاه آنها در کامرون ٧٦ شامپانزه نجاتيافته نگهداري ميشود و اين دامپزشک براساس تجربه بيستوسه سالهاش گفته اميدوار است که در جابهجايي باران تصميم درستي براي او گرفته شود.