مکانیسم ماشه و سه سناریوی محتمل
فرارو/متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
احمد زيدآبادي در کانال تلگرامي خود نوشت: آمريکا به طور رسمي مکانيسم ماشه را در شوراي امنيت فعال کرده است و اين مسئله سبب نگراني روسيه از بروز بحراني بيسابقه در اين شورا شده است.
ظاهراً از نگاه روسها، مکانيسم ماشه به هر نتيجهاي که ختم شود، بحرانزاست، زيرا سبب شکاف عميقي در بين اعضاي دائم شوراي امنيت و در واقع فلج شدن آن خواهد شد.
براي پيشگيري از وقوع چنين اتفاقي، ولاديمير پوتين پيشنهاد برگزاري نشستي مجازي بين سران کشورهاي ۵+۱ براي بحث در بارۀ اين موضوع داده است.
در واقع هدف اصلي پوتين از اين پيشنهاد، کشاندن ترامپ و حسن روحاني پشت يک ميز به منظور يافتن راهي براي جلوگيري از بحران مربوط به فعال کردن مکانيسم ماشه است.
دولتهاي ايران و آمريکا هر دو با پيشنهاد پوتين بسيار سرد برخورد کردهاند به طوري دونالد ترامپ ضمن اظهار بياطلاعي از جزئيات پيشنهاد، حضورخود در نشست مجازي سران را بعيد دانسته و علي ربيعي سخنگوي دولت ايران نيز همزمان با تأکيد بر حسن نيّت روسيه، برگزاري نشست سران را به دليل عدم صداقت آمريکا بياثر قلمداد کرده است.
با اين همه، روسها اعلام کردهاند که طرح مورد نظر خود را با ديگر طرفهاي برجام پيش خواهند برد. منظور آنها سه کشور اروپاييِ بريتانيا، فرانسه و آلمان در کنار چين است که از امضاء کنندگان توافق برجام هستند.
با توجه به مجموع سياستها و منافع اين دسته از قدرتها ظاهراً هيچکدام از آنها به تبديل "مسئلۀ ايران" به مؤلفهاي بحراني در روابط خود با آمريکا علاقهاي ندارند و هر کدام به شيوۀ مخصوص خود ميکوشند تا راهحلي براي اين مشکل پيدا کنند.
در حقيقت، اختلاف پيش آمده بين آمريکا از يک سو و ساير اعضاي دائم شوراي امنيت از سوي ديگر، عمدتاً مربوط به تحريم تسليحاتي ايران است که طبق قطعنامۀ ۲۲۳۱ بايد در اواخر مهر ماه پايان يابد. ادامۀ ساير تحريمها فعلاً محل منازعه نيست چرا که آمريکا به طور يکجانبه آن را به تقريباً تمام کشورهاي جهان تحميل کرده و به صورت امري عادي در آورده است!
روسها بر اين باورند که پايان تحريم تسليحاتي ايران، اصولاً تغييري در وضعيت کنوني جمهوري اسلامي ايجاد نميکند. از نگاه آنان، پيش از تحريم تسليحاتي ايران از سوي سازمان ملل، بازار داد و ستد تسليحاتي با ايران هيچ رونقي نداشت. بنابراين، لغو تحريمها در اين دوره نيز عملاً کمکي به رونق داد و ستد آن نخواهد کرد.
بريتانيا و فرانسه همراه با آلمان، اما به طور رسمي از لغو تحريم تسليحاتي ايران نگراناند و آن را سبب افزايش تشنج در خاورميانه ميدانند. اين سه کشور خواهان تمديد مدتدار تحريم تسليحاتي ايران هستند به طوري که اِعمال آن به معناي پايان عمر برجام تلقي نشود.
چينيها هم که در مورد مسائل مربوط به خاورميانه معمولاً موضع سکوت يا کمحرفي را ترجيح ميدهند، جز تأکيد بر مخالفت با موضع آمريکا، نکتۀ ديگري در اين باره نگفتهاند، اما به نظرم نگاه آنها در اين مورد تا اندازۀ بسياري شبيه روسيه است.
در چنين صحنهاي آمريکا ميکوشد تا يکتنه کار تداوم تحريم تسليحاتي نامحدود ايران را پيش ببرد. البته اين کشور ميتوانست همانطور که تحريمهاي اقتصادي را با استفاده از مکانيزم تحريمهاي ثانويه عليه ايران اِعمال کرده است، تحريم تسليحاتي ايران را نيز با همين ابزار ادامه دهد، اما مقامهاي کاخ سفيد اصرارشان بر اين است که مسير خود را از طريق شوراي امنيت دنبال کنند. با آنکه در اين مسير عليالظاهر مينهاي بسياري کار گذاشته شده است، پرسش اين است که چرا آمريکا در اين مورد اصرار دارد؟
آيا آمريکا با توجه به ابهامهاي حقوقي مربوط به فعال کردن مکانيسم ماشه، موفقيت خود را در شوراي امنيت مسجل ميداند؟
يا اينکه به عمد در پي ايجاد بحران در شوراي امنيت است تا با فلج کردن آن، فرصت و بهانۀ لازم را براي پيشبرد سياستهاي يکجانبۀ خود بخصوص منطقۀ خاورميانه به دست آورد؟
يا اينکه در صدد ايجاد فضايي پرفشار و متشنج است تا شرکاي ديگر آن در شوراي امنيت، مجبور به ارائۀ طرحهاي ميانجيگرايانهاي شوند که ايران را عملاً به پاي ميز مذاکرۀ مجدد در بارۀ برجام بکشاند؟
هر سۀ اين سناريوها محتمل است، اما به نظرم مورد سوم به واقعبيني نزديکتر باشد. به واقع، تمام اعضاي دائم شوراي امنيت از تماس و مذاکرۀ مستقيم ايران و آمريکا براي حل بحران کنوني حمايت ميکنند. شايد بحراني شدن اوضاع به اين کشورها کمک کند تا با ارائۀ طرحهايي مشابه طرح پوتين، ايران را بر سر ميز مذاکره با آمريکا بنشانند. با توجه به گرايشي که ايران به روسيه و چين پيدا کرده است، به نظرم اين دو کشور از ابزار و قدرت لازم براي پيشبرد چنين ابتکاري برخوردار شدهاند! از اين پس نه گفتن صريح به روسها و چينيها براي جمهوري اسلامي به نظرم آسان نخواهد بود.