اینستاگرام و توییتر ملی، صداوسیمای حکومتی

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
احمد مازني : حاکميت، فضاي مجازي را به رسميت بشناسد
طيبه سياوشي : پوشش کامل و درست اخبار فرصت است، نه تهديد
چند سالي است که مردم، مرجع بسياري از اخباري را که مطرح ميکنند، «اينترنت» و «فضاي مجازي» اعلام ميکنند. اين موضوع اگرچه بعضا دستمايه طنز و شوخي قشري از جامعه و کساني شده که بيشتر با رموز عالم خبر و رسانه آگاهند، اما همين جماعت هم ميدانند که نميتوان منکر نقش فضاي مجازي و به خصوص شبکههاي اجتماعي در دسترسي مردم به اخبار و اطلاعات شد. اگر تا همين چند سال پيش تنها راه اطلاع از اخبار کشور، ايستادن روبهروي کيوسک روزنامهفروشي و تورق مطبوعات کاغذي بود، حالا ديگر هر شهروند، يک تلفن همراه هوشمند در جيب دارد و به سادگي ميتواند با عضويت در چند کانال تلگرامي، دنبال کردن چند منبع خبري در شبکههاي اجتماعي و چرخي در آنها، اخبار ايران و حتي دورافتادهترين کشورهاي دنيا را دنبال کند. همين موضوع باعث اطلاع تعداد بيشتري از مردم از اخبار و اتفاقات به وقوع پيوسته در ايران و جهان شده است.
در اين فضاي گسترده ارتباطات امروزي، عجيب نيست که نه فقط در فضاي رسانهاي فارسي و جامعه ايراني که حتي فضاي رسانهاي و سراسر جامعه جهاني با پديدهاي موسوم به «فيکنيوز» مواجه باشيم؛ اخباري که يا از اساس ناراستند و بياساس يا با روايت عامدانه برشي از ماجرا، دست به قلب واقعيت زده و افکار عمومي را مشوش ميکنند. در اين ميان اما نکته حايز اهميت برخورد حکومتها با اين فضاي رسانهاي است و همينجاست که انگار به پاشنه آشيل نظام رسانهاي ما تبديل شده است؛ چه آنکه به نظر ميرسد سياستگذاران در ايران تنها راهحل مقابله با چنين اخباري را انسداد و اعمال محدوديت و فيلترينگ ميشناسند، نه شفافسازي، آموزش و افزايش سواد رسانهاي و قدرت و اهميت رسانه.
حال چنانکه سعيد ليلاز، تحليلگر سياسي و اقتصادي در يکي از آخرين اظهارنظرها در اين راستا، در گفتوگويي با «اعتماد» تاکيد کرده، سياستهاي فيلترينگ «بيحاصل» بوده و نتيجهاي جز کاهش درجه اعتماد عمومي به دولت، حکومت و رسانههاي رسمي کشور به حداقل ميزان ممکن پس از انقلاب نداشته است. چنانکه آمار و ارقام و خروجي دادهکاويها و پژوهشها در اين حوزه نيز نشان ميدهد که فيلترينگ شبکههاي اجتماعي نهتنها مانع دسترسي مردم به اين فضا نشده که امروز همزمان با حضور مقامات عاليرتبه کشور در همين شبکههاي اجتماعي فيلتر شده، شهروندان نيز حضوري فعال دارند. شهرونداني که چون مسوولان ردهبالا، به هر نحو، دسترسيشان به اين فضا را حفظ کرده و خوراک خبريشان را از آن تهيه ميکنند. همزمان با وجود اينکه کار رسانههاي رسمي در مواجهه با «فيکنيوز»، راستيآزمايي و نمايش تمام واقعيت از پشت ديوارهاي شيشهاي است، اما رسانههاي خصوصي و مکتوب و مطبوعات کاغذي هم زير تيغ مميزي حاکميت، در مسير ورود به عمق وقايع و نمايش شفاف بسياري از رويدادها ناکام ماندهاند و در چنين فضايي است که نقش صداوسيما به عنوان «رسانه ملي» در پرداختن به اين اخبار و واکنش به آن به عنوان صداي رسمي حاکميت، اهميت دوچندان مييابد. اما چنانکه تجربه سالهاي اخير نشان داده، عملکرد ناکام و عمدتا جناحي-سليقهاي اين رسانه دولتي به نحوي بوده که افکار عمومي به صحت و صداقت محتوايي که صداوسيما نشر ميکند، اعتماد نميکند و اخبار «رسانه ملي» را باور ندارد؛ رسانهاي که در هر بزنگاه حساس، به جاي پرسشگري و نمايش کامل و شفاف واقعيت، اغلب تنها بخشي از واقعه را تصوير ميکند تا مگر ذهنيت و ديدگاه مورد نظر خود را به جامعه القا کند. روشي که حالا با گسترش اينترنت و دسترسي شهروندان به اخبار و اطلاعات ديگر چون سالهاي پيش ممکن نيست و همين است که روزبهروز جايگاه «رسانه ملي» را نزد جامعه تنزل داده و همزمان بر قدرت و اثرگذاري فضاي مجازي افزوده است. آن هم وقتي حاکميتي که وظيفهاش آموزش و اطلاعرساني به شهروندان است، عنان کار را دو دستي تقديم رسانه ناکام و نامحبوب ملي کرده و در مواجهه با فضاي مجازي نيز بر همان سياست شکستخورده فيلترينگ پافشاري ميکند و چنين است که افکار عمومي فضاي مجازي را به عنوان فضايي شفاف، صادق و البته مورد اعتماد ميپذيرد و همانجا پرسشگري ميکند، همانجا پاسخ اغلب پرسشهايش را مييابد و همانجا مطالباتش را دنبال کرده و به نتيجه ميرساند. در اين حال و اوضاع «اعتماد» براي بررسي نقش فضاي مجازي در حکمراني خوب و سياستگذاريهاي حاکمان و همچنين واکاوي نقش حاکميت و «رسانه ملي» با احمد مازني، رييس کميسيون فرهنگي مجلس دهم و طيبه سياوشي، نماينده اصلاحطلب مجلس دهم و از جمله اعضاي همين کميسيون دوره دهم بهگفتوگو نشسته که در ادامه ميخوانيد.