
«نفت»، اقتصاد ایران و «بایدن»

همشهري/متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رضا زندي/ رياستجمهوري جو بايدن در آمريکا، چه تأثيري بر اقتصاد ايران دارد؟ اگر بايدن پس از سوگند رياستجمهورياش در بيستم ژانويه، صراحتا اعلام کند که آمريکا را به همه پيمانهاي بينالمللي ازجمله «برجام»، باز ميگرداند، شرکتهاي خريدار نفت ايران، منتظر طي پروسه الحالق رسمي دوباره آمريکا به برجام نخواهند ماند. زيرا در مسير بازگشت به برجام، هم بايدن مجاني حرکت نخواهد کرد و هم ايران شرايط خودش را پيگيري خواهد کرد. اين يعني، کاري زمانبر است. براي خريداران نفت و فرآورده، «سيگنالهاي مثبت» کافي است. شرکت ملي نفت ايران هم از حالا برگ مهم «تخفيف» را روي ميز گذاشته است تا خريداران را سريعتر جذب کند. چرا؟ چون اولا؛ وضعيت بازار نفت بهخاطر شيوع موج دوم کرونا آنقدر خراب است که حتي اوپک ممکن است کاهش فعلي توليدش را 3ماه بعد از ژانويه هم ادامه دهد و ثانيا؛ عراق، عربستان، روسيه و... در دوره تحريم، بازارهاي نفت ايران را تصاحب کردهاند و در اين شرايط اقتصادي، بهراحتي پس نخواهند داد. پس سيگنال مثبت بايدن براي بازگشت به برجام و ابزار «تخفيف» شرکت ملي نفت ايران ميتواند فروش نفت و ميعانات نفتي را به سرعت افزايش دهد و اين يعني «تزريق ارز» بيشتر به اقتصاد و بازار ايران. چقدر؟
1-ايران ميتواند حدود 3ماه پس از اعلام بازگشت آمريکا به برجام و با همان «ابزار تخفيف»، حدود يک ميليون و 500 هزار بشکه در روز، نفت خام وارد بازار کند. اين رقم با احتساب ميعانات گازي ميتواند به حدود 2ميليون بشکه در روز هم برسد. اين ميتواند قيمت فعلي 39دلاري نفت برنت را، حدود 5تا 10دلار کاهش دهد و اين يعني آغاز فشار سياسي بر ايران. چه درون اوپک و چه از سوي روسيه! ميتوان گفت؛ اولويت قطعي ايران، تصاحب بازارهاي نفتي از دست رفته به هر قيمت است. براي اين منظور جلوي همه فشارها، محکم خواهد ايستاد.
2-اگر بايدن به وعدهاش براي پيوستن به برجام عمل کند، ارز حاصل از 1.5 تا 2ميليون بشکه نفت و ميعانات گازي وارد کشور ميشود و ميتواند به راحتي التهابات بازار ارز را بخواباند. حتي سيگنال مثبت پيش از بازگشت قطعي به برجام هم ميتواند کانال مالي «اينستکس» يا «سوئيس» را فعال کند و بخشي از نيازهاي فوري انسان دوستانه کشور را تامين نمايد. آنوقت ديگر کرهجنوبي بهانهاي براي بازنگرداندن حدود 8 ميليارد دلار پول ايران نخواهد داشت! پولهايمان در چين هم راحتتر ميتواند منتقل شود. اينجا لازم است درباره تسريع در فروش ميعانات گازي به کرهجنوبي پس از گشايش، تأکيد کنم. نفروختن محمولههاي روي آب، ماهي 20 تا 30ميليون دلار براي ايران هزينه دارد. جدا از اينکه، توليد گاز کشور را متاثر ميکند.
3-بهنظر نميرسد رياستجمهوري بايدن در يکسال آينده، راه سرمايهگذاري شرکتهاي خارجي در صنعت نفت ايران را هموار کند. ايران، سال آينده انتخابات رياستجمهوري دارد. مذاکرات بازگشت آمريکا به «برجام» هم قطعا طولاني است. مهم است که مسئولان تصميمگير براي جذب سرمايه و تکنولوژي شرکتهاي خارجي بهمنظور توسعه ميادين نفتي و گازي و صنايع پايين دستي پتروشيمي، استراتژي درست و ديد باز منطبق بر منافع ملي داشته باشند. البته درسي که از خلف وعدههاي قبلي خارجيها گرفته شد را فراموش نکنند.
4-بايد از پول نفت براي ساختن اقتصادي بدون نفت استفاده کرد. براي اين منظور، ميبايست ميادين نفتي را سريع توسعه داد و نفت آن را فروخت. چاره درد اقتصاد ايران، نهايتا «دروني» است. از جمله، حمايت از توليد داخلي، حل مشکلات بانکي بينالمللي، فساد زدايي و... که ليستي بلند بالا دارد. ترديدي نيست که استراتژي درست براي بلندمدت ايران، ساختن اقتصادي است که بودجه جارياش، بياتکا به پول نفت باشد. شرايط جديد هم نبايد پيشبرد اين استراتژي را کند نمايد که اين مسئله، «بينش درست و عملگرايانه» ميخواهد.