نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

رییس‌جمهوريِ باسابقه نظامی یا جنگ روانی علیه سپاه؟

منبع
اعتماد
بروزرسانی
رییس‌جمهوريِ باسابقه نظامی یا جنگ روانی علیه سپاه؟

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

احمد زيدآبادي: حضور يک نظامي در پاستور اقتضاي روند تطور اوضاع ايران در 3 دهه گذشته است


همين چند روز پيش بود که کارزاري مجازي به‌ راه افتاد تا ظرف 3 ماه از روز 25 آبان تا 25 بهمن ‌ماه 99 از جانب گروهي که خود را «جوانان انقلابي» معرفي مي‌کنند از «فرمانده جوان و انقلابي قرارگاه خاتم‌الانبيا» براي «کانديداتوري در انتخابات رياست‌جمهوري 1400» دعوت به ‌عمل آورند. آنچه اما در تيتر و عنوان اين کارزار مجازي بيش از همه خودنمايي مي‌کرد، سمتي بود که پشت نام اين چهره نظامي قرار گرفته و او را نه «سردار سعيد محمد» بلکه «دکتر سعيد محمد» خطاب قرار مي‌داد. محمد البته از دانش‌آموختگان دانشگاه تربيت مدرس تهران است و مدرک دکتراي خود را سال 88 در رشته مهندسي عمران از اين دانشگاه دريافت کرده اما حتي در بخش مربوط به تحصيلات و فعاليت‌هاي علمي شرح ‌حال او هم مي‌خوانيم که او اگرچه عضو هيات علمي يکي از دانشگاه‌هاي کشور است اما اين دانشگاه، دانشگاه امام حسين(ع) و ازجمله دانشگاه‌هاي وابسته به سپاه پاسداران است و در واقع در رده دانشگاه‌هاي نظامي دسته‌بندي مي‌شود. به جز اين هم تمام کارنامه محمد از سال 66 يعني زماني که به عضويت سپاه پاسداران درآمد تا به امروز به ‌نحوي به اين نهاد نظامي وابسته بوده و او اگرچه به عنوان يک مهندس عمران در بخش‌هاي عمراني و اجرايي سپاه مسووليت داشته اما درنهايت همواره به عنوان يک سردار سپاه، چهره‌اي نظامي معرفي شده و مي‌شود. اينکه حالا از اين جاي کار به بعد «جوانان انقلابي» و برخي طيف‌هاي البته متنفذ و قدرتمند جناح راست، چه خوابي براي سعيدمحمد ديده و مي‌خواهند چگونه او را نه به عنوان يک سردار سپاه بلکه به عنوان دکتري انقلابي راهي دنياي سياست کنند، پرسشي است که براي يافتن پاسخ آن بايد چند ماهي دندان روي جگر بگذاريم. ضمن آنکه اگر به ‌واقع قرار به کانديداتوري چهره‌اي با سابقه نظامي باشد اين تنها محمد جوان نيست که در رده افراد احتمالي قرار مي‌گيرد و به جز او تا اينجاي کار دست‌کم درباره چهره‌هايي چون محسن رضايي، محمدباقر قاليباف، حسين دهقان، علي شمخاني و چندين و چند نفر ديگر نيز زمزمه‌هايي مطرح شده است؛ چنانکه حتي برخي از احتمال کانديداتوري سردار عزيز جعفري، فرمانده کل پيشين سپاه پاسداران گفته و نوشته‌اند.


رييس‌ جمهوري با سابقه نظامي؛ پيش از مصاديق!
اما پرسش از مصاديق «رييس‌جمهوري با سابقه نظامي» در آستانه «انتخابات 1400» اولين پرسشي نيست که روي ميز تحليلگران سياست ايراني در انتظار پاسخ است و هنوز پرسشي بنيادي‌تر بي‌پاسخ مانده؛ پرسش از اينکه آيا اتفاق تازه‌اي افتاده که ديگر منع ورود نظاميان به سياست مطرح نيست و حالا حاميان ايده «رييس‌جمهوري با سابقه نظامي» تنها بايد يکي از ميان سرداران و درجه‌داران برگزينند و براي انتخاب مقابل ملت بگذارند؟ در اين ميان البته نکته ظريفي که موافقان و مخالفان اين ايده را به‌ خود مشغول کرده، اين است که تعريف «سياست‌مدار نظامي» يا «نظامي سياست‌مدار» چيست و اينکه آيا يک چهره نظامي پس از استعفا از مقام و سمت نظامي، مصداق «رييس‌جمهوري با سابقه نظامي» هست يا نيست. در اين ميان با توجه به آنچه ادوار گذشته مثلا در کانديداتوري چهره‌هايي چون محسن رضايي يا محمدباقر قاليباف رقم خورد، نشان از اين دارد که تفسير شوراي نگهبان از اين منع قانوني که به‌ خصوص از سوي بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي صورت گرفته صرفا تا زماني اعتبار دارد که آن کانديدا در کسوت و لباس نظامي‌گري باشد و در نتيجه اگر چهره‌اي نظامي، پس از سال‌ها نظامي‌گري، از اين کسوت استعفا داد، ديگر مشمول اين محدوديت نخواهد بود. اما اين هم هنوز همه ماجرا نيست. چراکه در اين ميان از قضا هستند نظامياني که پس از سال‌ها نظامي‌گري براي مقطعي يونيفورم و پوتين را کنار گذاشته و رداي سياست به تن کردند، شانس خود را در انتخابات آزمودند و حتي در مواردي براي مدتي در کسوت سياستمدار به رزومه سياسي خود افزودند و بعد دوباره به خانه اول بازگشته و لباس نظامي‌گري به تن کردند. چنانکه محسن رضايي پس از چند نوبت تلاش براي نشستن بر کرسي رياست‌جمهوري و ناکامي در کسب آراي ملت حالا دوباره با لباس سپاه اينجا و آنجا ظاهر مي‌شود و جالب آنکه در اين مقطع اخير هم گاهي، باز بدون اين لباس و با رداي معمول سياسيون ابراز وجود مي‌کند. 
اسماعيل کوثري هم شايد ازجمله چهره‌هايي است که در اين زمره قرار مي‌گيرد. سردار سپاهي که مدتي يونيفورم سپاه را در کمد آويخت، به عنوان نماينده شهروندان پايتخت، راهي «بهارستان» شد و بعد دوباره آن يونيفورم سبزرنگ را بيرون آورد و به تن کرد تا مدتي جانشين فرمانده قرارگاه ثارالله باشد و هم‌اکنون نيز به عنوان يک سردار سپاه کهنه‌کار، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران است. سردار سپاهي آشنا به بالا و پايين سياست که حالا در آخرين اظهارنظر خود درباره «رييس‌جمهوري با سابقه نظامي» اين مساله را «جنگ رواني عليه بچه‌هاي سپاه» توصيف کرده و به خبرآنلاين گفته است: «بچه‌هاي سپاه قبل از اينکه به سپاه بيايند، سياسي بودند و مبارزه مي‌کردند براي همين براساس تکليف الهي که حضرت امام فرمودند، جنگ در اولويت است خيلي از اين بچه‌ها دانشگاه‌هاي خود را رها و لباس سپاه به تن کردند تا پاي انقلاب و دشمني که تجاوز کرده بود، بايستند. مگر آنها گناه کردند که در سخت‌ترين شرايط مسوليت پذيرفتند؟! مگر نظامي‌ها چکار کرده‌اند که مردم را مي‌ترسانيم؟! الان آن سياسيوني که ۴۰ سال مسووليت به عهده گرفتند، چکار کردند؟ ما بايد اينها را با هم مقايسه کنيم نه اينکه فقط مردم را بترسانيم و از واژه نظامي استفاده کنيم. مگر نظامي‌ها چکار کرده‌اند؟ نظامي‌ها از جان خودشان گذشتند و دشمن را از خاک خودشان بيرون کردند و اجازه ندادند يک وجب از خاک کشورشان در دست دشمن باقي بماند، آنها با حداقلِ حداقل آمدند و همين الان هم در کارهاي عمراني و معيشتي جلودار هستند، آنها با کمترين امکانات به دورترين نقاط مي‌روند و کار مي‌کنند. ما بايد سابقه اينها را ببينيم. سواد برخي برادران سپاه از آقاياني که خودشان را سياسي مي‌دانند، بيشتر است. فرمانده کل سپاه که آقاي محسن رضايي بود پيش از انقلاب دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بود و حتي اگر بقيه برادران را هم حساب کنيد بايد ببينيد که از نظر سواد نسبت به آقاياني که خودشان را سياسي مي‌دانند، کدامشان باسوادتر هستند. ما همه با هم برادر هستيم و بايد کار را پيش ببريم بايد طوري کار را پيش ببريم که نتيجه آن براي مردم و پيشرفت کشور باشد. برخي مي‌ترسند نظامي‌ها بين مردم محبوب‌تر شوند»!


زيدآبادي: مردم نمي‌هراسند!
اين اظهارات کوثري و آنچه «نگراني برخي از محبوبيت نظاميان نزد مردم» خوانده درحالي که به نظر مي‌رسد، کنايه‌اي است به اصلاح‌طلبان حالا با واکنش جالبي از سوي احمد زيدآبادي، روزنامه‌نگار نزديک به اين جريان سياسي مواجه شده است. زيدآبادي البته به طور مستقيم به آنچه از کوثري خوانديم، اشاره‌اي نکرده اما از قضا برخلاف آنچه او بر آن تاکيد کرده، معتقد است که در ميان مردم،کسي چندان از رياست‌جمهوري نظاميان نمي‌هراسد. او در يادداشتي که در کانال تلگرامي‌اش منتشر کرد پس از طرح موضوع، پاسخ به اين پرسش را که کانديداتوري چهره‌اي با سابقه نظامي چقدر نگران‌کننده است، وابسته به نوع داوري درباره شرايط کنوني کشور و راه‌هاي برون‌رفت از آن مي‌داند و با اشاره به مفهوم «دولت پنهان» در گفتار و نوشتار برخي اصلاح‌طلبان و به عنوان نهادي که قدرت اصلي تصميمات اجرايي را در اختيار دارد، مي‌نويسد:«باور به دولتي پنهان با قدرتي بلامنازع، اعتراف به صوري بودن کل دم و دستگاه پاستور است که از يک‌ سو هر گونه تلاش ميانه‌روها براي تسلط بر آن را بي‌معني مي‌کند و از سوي ديگر تسخير آن توسط نيروهاي «دولت پنهان» عملا تغييري قابل توجه در معادله کنوني قدرت در ايران به وجود نمي‌آورد جز اينکه آنچه را گفته مي‌شود پنهان است، نزد افکار عمومي علني و آشکار مي‌کند!» زيدآبادي که تاکيد دارد اين هشدار نسبت به رييس‌جمهوري با سابقه نظامي که او آن را «تعارضات تحليلي اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان» مي‌خواند عملا تاثيري در ميزان نگراني ملت ندارد؛ چراکه به ‌باور زيدآبادي «از نگاه بسياري از مردم، اگر همه امور تعيين‌کننده به سرپنجه نامريي دولت پنهاني رقم مي‌خورد که نه قابل کنترل و نه قابل شناسايي است پس چرا بايد از مرئي شدن آن در ساختمان پاستور به هراس افتاد؟» او با تاکيد بر اينکه «اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرايان پاسخ روشن و دقيقي براي اين پرسش ندارند» مي‌نويسد: «به نظر مي‌رسد حضور يک نظامي در پاستور اقتضاي روند تطور اوضاع ايران در 3 دهه گذشته و از منظر منطق تحول امري گريزناپذير باشد!» زيدآبادي بر اين پايه معتقد است که «شايد به همين علت بسياري از مردم از آن هراس ندارند به خصوص اينکه پاستور گرچه براي همه جناح‌ها بسيار وسوسه‌انگيز است اما آن نقطه بيش از آنکه مولد قدرت باشد به مثابه منزلگاهي براي آزمون صلاحيت واقعي افراد در رفع يا کاهش مشکلات عيني جامعه عمل مي‌کند و بهتر از هر جاي ديگري تمام نقصان‌ها و ناتواني‌ها و بي‌برنامگي‌ها به ويژه توهمات را روي پرده مي‌ريزد و چون اشتري بر نردبان، آشکار و هويدا مي‌کند»!  از ديگر سو کوثري البته در ادامه به محدوديت‌هاي قانون ورود نظاميان به سياست نيز اشاره کرده و چنانکه پيش از اين ‌بارها و بارها از زبان موافقان کانديداتوري چهره‌اي با سابقه‌نظامي  خوانده و شنيده‌ايم، معتقد است:«اگر از نمايندگان کسي بخواهد رييس‌جمهوري شود حتما يا بايد استعفا دهد يا بازنشسته شود. براي رياست‌جمهوري هيچ مشکلي نيست؛ چون قانون هم همين را مي‌گويد، هر کسي مي‌تواند نام‌نويسي کند فقط نبايد دو شغل داشته باشد يعني اگر انتخاب شد بايد از کار قبلي خود کنار بکشد.» او گفته است: «اين مسائل، مسائل انحرافي است که مي‌گويند مثلا نظامي‌ها فلان‌ طور هستند چون آنها ترس از اين دارند که نظامي‌ها با فداکاري‌هاي‌شان بين مردم محبوب‌تر شوند، اينها از اين مي‌ترسند که نظامي‌ها مسوليت بگيرند و کار را دنبال کنند و مقابل دشمن محکم‌تر بايستند. متاسفانه آنها اين موضوع را بر اين اساس مطرح مي‌کنند. بچه‌هاي سپاه قبل از تشکيل آن سياسي بودند». 


چرا فقط سپاه؟ ارتشي‌ها نه؟!
در اين ميان اما همواره پرسشي که موافقان ورود نظاميان به عرصه سياست از پاسخ‌دهي به آن پرهيز کرده يا سعي کرده‌اند تا حد امکان به آن نپردازند، تفاوتي است که در بحث ورود نظاميان به عرصه سياست ميان نظاميان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نظامياني که به ‌نحوي لباس ارتش جمهوري اسلامي ايران را بر تن کرده و مي‌کنند، ديده مي‌شود. اينکه چرا اين ميل به سياست که به ‌روشني در جمع سپاهيان ديده مي‌شود در ميان ارتشي‌ها نيست يا دست ‌پايين به ‌مراتب کمتر به ياد داريم که يک چهره ارتشي خواهان اين باشد که رداي سياست به تن کند. اسماعيل کوثري حالا پاسخ جالبي به اين پرسش داده است. او گفته که اين تفاوت «به‌ خاطر اين است که بچه‌هاي سپاه يا بسيج پيش از اينکه وارد اين موضوع شوند، سياسي بودند اما قانون اين را مي‌گويد که نظامي‌ها(چه سپاه و چه ارتش) در گروه ، حزب يا جريان سياسي که براي تعداد محدودي است، وارد نشوند و منافع آنها را دنبال نکنند ولي در عالم سياست و کلان نظام اصلا مشکلي نيست که ورود کنند. اگر ما سياست را ندانيم قطعا مي‌گوييم ما ماموريم و معذور! و همين جمله(ماموريم و معذور) ديگر نمي‌تواند استدلال کند و منطق بياورد اما زماني که کسي با منطق جلو بيايد و سياست را دقيق بداند و دشمن را خوب بشناسد محکم پاي کار مي‌ايستد و کار را جلو مي‌برد».
هنوز چند ماهي تا برگزاري انتخابات سرنوشت‌ساز 1400 باقي است و بايد منتظر بمانيم تا در آينده روشن شود که آيا درنهايت گزينه‌اي با سابقه نظامي‌گري وارد گود رقابت خواهد شد يا نه و البته مهم‌تر از آن آيا در صورت ورود چنين کانديدايي به عرصه رقابت، مردم به او راي خواهند داد يا چون چند تجربه گذشته، اين گزينه‌ها جايي در سبد آراي عمومي ايرانيان نخواهد داشت.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar