انتقاد انتخاب از "شوخی رییس صدا و سیما با مردم"

انتخاب/متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رئيس صداوسيما اخيرا مدعي شده بر اساس نظرسنجيها، اين رسانه در رأس اعتماد مردم قرار دارد. علي عسگري گفته: آخرين نظرسنجيها نشان ميدهد که رسانه ملي جايگاه ويژهاي ميان مردم هم از منظر اعتماد عمومي و هم ميزان مراجعه و علاقهمندي دارد. صداوسيما سال هاست که آماري مشابه ارائه مي دهد؛ اما در دنياي امروز که منابع متعددي براي راستي آزمايي اخبار اين رسانه در اختيار مردم است، اين گونه ادعاها تا چه اندازه صحت دارد؟
برديا دانش / يک کارشناس سياسي صداوسيما اخير به کامالا هريس معاون رئيسجمهور منتخب آمريکا اتهام جنسي وارد کرده و عامل پيشرفت اين خانم را داشتن روابط متعدد با مردان دانسته است. صداوسيما سابقه وارد کردن انواع و اقسام اتهام ها به مقام هاي غربي و به ويژه آمريکايي ها را دارد که غالب آنها هيچ سند معتبري هم ندارند. مسئله خوب يا بد بودن مقام هاي غربي نيست؛ موضوع آن است که صداوسيما براي به کرسي نشاندن حرف خود هيچ حد و مرزي نمي شناسد و هدف آن، هر وسيله اي را توجيه مي کند؛ حتي اگر اين وسيله يک اتهام اخلاقي بزرگ باشد که بديهي ترين اصول انسانيت و اخلاق نيز در آن زير پا گذاشته شده باشد.
اين روش مختص خارجي ها نيست؛ در داخل کشور و عليه رقباي سياسي صداوسيما نيز اين روش بارها و بارها به کار گرفته شده؛ اما از آنجا که ميزان توجه رسانه اي به انتخابات آمريکا در دنيا بالاست، صداوسيما نيز خواسته تا از اين قافله عقب نماند و اين گونه نگاه خود به اين انتخابات را نشان دهد.
تلاش صداوسيما براي القاي نوع نگاه خود به مخاطب گاهي به قدري افراطي مي شود و از دست سازندگان برنامه در مي رود که شکلي مضحک به خود مي گيرد؛ براي نمونه، مردادماه همين امسال بود که صداوسيما در بخش خبري ساعت ۱۴:۰۰ خوداز شبکه يک، باراک اوباما را رئيس جمهور سابق «به ظاهر سياهپوست» آمريکا معرفي کرد. اين تعبير به قدري عجيب بود که بلافاصله در شبکه هاي اجتماعي ترند شد و بسياري، با هشتگ «به_ظاهر» به آن کنايه زدند. اين گاف به قدري گران تمام شد که حتي مسئولان صداوسيما نيز ترجيح دادند تا از آن دفاع نکنند و با گفتن اينکه ماجرا يک اشتباه ساده بود، قضيه را فيصله دهند. اما اين اشتباه فقط يکي از نمودهاي بيروني سياستگذاري صداوسيماست؛ سياستگذاري عجيبي که علاقه دارد به هر کس و هر پديده اي يک «صفت» اختصاص دهد و در آن نوع نگاه خود را با تندترين و افراطي ترين الفاظ ممکن، بيان کند و راضي نمي شود خشک و خالي نام آن فرد يا پديده را ببرد؛ حال اين فرد يا پديده مي تواند باراک اوباما باشد يا برجام يا يکي از سياستمداران داخلي.
آمار حداکثري
آماري که صداوسيما در مقاطع مختلف از ميزان مخاطبان خود مي دهد، همواره محل بحث بوده. اين آمار بدون توضيحات کافي در مورد آن همواره طوري القا مي شود که گويي تمام مردم صبح تا شب مخاطب برنامه هاي صداوسيما هستند.
به طور مثال نوروز ۹۹ صداوسيما اعلام کرد که به يک رکورد جديد در جذب مخاطب دست يافته. بر اين اساس، علي طلوعي رئيس مرکز تحقيقات صداوسيما گفت: امسال به نصاب بيش از ۹۳ درصد بيننده براي کل برنامههاي سيما رسيديم که در طول تاريخ سازمان بيسابقه است. در اين ميان حدود ۸۶ درصد فقط بيننده ويژه برنامههاي نوروزي و فيلم و سريالهاي رسانه ملي بودند.
ابهام در آمار
مسئله اصلي اما اين است که صداوسيما هيچ گاه اعلام نکرده که شيوه نظرسنجي آنها دقيقا چگونه بوده و از آن مهمتر اينکه جزئيات نظرسنجي هاي خود را منتشر نمي کنند.
بسياري معتقدند صداوسيما با نظرسنجي هاي جهت دار و با انتخاب جامعه آماري خاص، همواره تلاش مي کند تا آمار حداکثري را از عملکرد خود ارائه دهد.
چنانکه گفته شد در حال حاضر آمار صداوسيما به گونه اي است که گويي همه کشور در تمام طول شبانه روز مشغول تماشاي برنامه هاي اين سازمان هستند. اما واقعيت چيز ديگري است.
مخاطباني که دو دقيقه در ماه تلويزيون مي بينند اما جزء آمار اين سازمان هستند!
چندي پيش «محمدعلي هرمزي زاده»، پژوهشگر و مديرگروه ارتباطات دانشگاه صداوسيما در گفتگو با خبرگزاري «دانشجو» درباره شيوه نظرسنجي تلفني صداوسيما گفت که اين سوالات از سطحي به عميق درجه بندي شده اند؛ به اين ترتيب سوالات سطحي، حتي کساني که در ماه حداقل دو دقيقه هم تلويزيون ديده باشند را در بر ميگيرد.
حال سوالي اين است که صداوسيما کدام آمار را منتشر مي کند؟ آمار همه افرادي که حتي دو دقيقه در ماه تلويزيون ديده اند يا آماري معقول تر؟
هرمزي زاده گفته معمولا مديران سازمان دوست دارند بالاترين آمار را از عملکرد خود ارائه دهند.
به بيان ساده تر، صداوسيما ممکن است خود نيز آمار دقيقي در اختيار داشته باشد اما آنچه را اعلام مي کند آماري حداکثري است که بيانگر همه واقعيت نيست و بيشتر گمراه کننده است تا واقعي.
تشت رسوايي فروريخت
اما فارغ از اين نوع ارائه آمار گمراه کننده، دو سال پيش، صداوسيما يک نظرسنجي برگزار کرد که تقلب در آن به تاييد وزارت ارتباطات رسيد.
ماجرا از اين قرار بود که صداوسيما براي انتخاب بهترين برنامههايش در جشنواره جام جم، يک نظرسنجي برگزار کرد تا بهترين مجري و برنامهساز را براساس آراي مخاطبان مشخص کند. در ابتدا، برنامه «نود» با مجريگري عادل فردوسيپور در رتبه اول قرار داشت اما به صورت ناگهاني در نهم اسفند برنامه «برنده باش» با اجراي محمدرضا گلزار به جايگاه اول رفت و براي برخي از مردم پيامکهايي مبني بر شرکت آنان در نظرسنجي ارسال شد، درحالي که آنها در اين نظرسنجي شرکت نکرده بودند.
مسئولان صدا و سيما ابتدا اعلام کردند که در اين نظرسنجي اختلال ايجاد شده و بعد گفتند که هک شده است.
روز ۱۳ اسفند سال ۹۷، وزير ارتباطات اعلام کرد که در اين نظرسنجي تقلب و "دستکاري در نظر مردم" به طور متناوب در سه روز صورت پذيرفته است.
ريشه مشکل
حالا مي توان دريافت که چرا صداوسيما خود را مستحق آن مي داند که هر مطلبي را که در ذهن خود است، ولو با جهت گيري بسيار خاص، به خورد مخاطب بدهد.
در همين راستاست که رئيس صداوسيما اخيرا مدعي شده بر اساس نظرسنجيها، اين رسانه در رأس اعتماد مردم قرار دارد. علي عسگري در ديدار اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس با وي، با تأکيد بر اينکه فضاي مجازي يکي ديگر از راههاي دشمن براي هجمه فرهنگي است تصريح کرد: فضاي مجازي امروز براي ما هم فرصت و هم تهديد است و بايد با قانونمند کردن آن مانند همهجاي دنيا، از فرصتهاي آن بيشتر و بهتر استفاده کنيم و نقش مجلس در اين باره و در رأس آن، کميسيون فرهنگي بسيار مهم است.
علي عسگري با بيان اينکه با وجود همه هجمه فرهنگي و عمليات رواني دشمنان، صداوسيما در رأس اعتماد مردم قرار دارد، افزود: آخرين نظرسنجيها نشان ميدهد که رسانه ملي جايگاه ويژهاي ميان مردم هم از منظر اعتماد عمومي و هم ميزان مراجعه و علاقهمندي دارد.
واقعيت چيست؟
در يکي دو سال اخير که با رشد بي سابقه شبکه هاي اجتماعي، صداوسيما جايگاه خود را در خطر ديده، فارغ از اقداماتي که براي محدود کردن و تسلط بر فضاي مجازي در پيش گرفته، مقايسه خود با شبکه هاي مجازي را هم به نظرسنجي ها وارد کرده؛ البته نظرسنجي هايي که به سبک خود انجام مي دهد.
در يکي از اين نظرسنجي ها، صداوسيما بهمن ماه ۱۳۹۸اعلام کرد که در ميان رسانههاي موجود در کشور، تلويزيون با ۵۵.۷ درصد محبوبترين رسانه براي مردم است. در رتبههاي بعدي اينترنت (۱۶.۳ درصد)، شبکههاي اجتماعي (۱۳ درصد)، ماهواره (۸.۶ درصد)، راديو (۴.۹ درصد) و روزنامه و مجلات (۱.۵ درصد) قرار ميگيرند.
نکته قابل توجه اين است که همه اين نظرسنجي ها را خود صداوسيما درباره خودش انجام مي دهد و بعد به تحسين خودش مي پردازد! براي آنکه ميزان اختلاف آمار صداوسيمايي با آمار واقعي يا دست کم آماري که از مرکزي معتبر خارج از صداوسيما اعلام مي شود را درکي کنيم، کافي است به يک نمونه ساده توجه کنيم. تابستان امسال، مرکز تحقيقات صداوسيما ميزان اعتماد مخاطبان صداوسيما به اخبار کرونايي را ۹۰ درصد اعلام کرد ولي نظرسنجي «ايسپا» که از معتبرين نظرسنجي هاي کشور است، ارقام بسيار متفاوتي را اعلام کرد. نتايج جديدترين نظرسنجي ايسپا و دفتر مطالعات اجتماعي شهرداري تهران نشان مي داد ۳۷.۶ درصد از مردم شهر تهران به مقدار «کم»، ۳۳ درصد به ميزان «متوسط» و فقط ۲۹.۴ درصد به ميزان «زياد» به اخبار صدا و سيما در خصوص کرونا اعتماد دارند.
واقعيت آن است که در دنياي امروز با حجم عظيم ارتباطات از طرق گوناگون نمي توان مانند گذشته به راحتي به فکر مردم جهت داد؛ آن هم جهتي که همراه با ارائه اطلاعات نادرست و تحليل هاي يکسويه و اتهام زني هاي گاه بي شرمانه همراه باشد. دليل آن هم مشخص است؛ منابع گوناگون و متعددي براي راستي آزمايي در اختيار مردم است. حتي دو دهه قبل هم نمي شد ادعاهايي مانند ادعاي اخير رييس صداوسيما درباره ميزان اعتماد مردم به اين رسانه را مطرح کرد چه رسد به امروز که قطعا اين ادعاها دشوارتر هم شده و بيشتر به يک شوخي مي ماند تا سخني علمي و منطبق بر واقعيت.