نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

اندیشکده اسرائیلی: دموکرات ها متخصص کمک به ایران برای عبور از بحران ها هستند

منبع
انتخاب
بروزرسانی
اندیشکده اسرائیلی: دموکرات ها متخصص کمک به ایران برای عبور از بحران ها هستند

انتخاب/متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

الکس جاف در انديشکده بگين سادات اسرائيل نوشت: متحدان آمريکا نتوانسته اند خوشحالي خودشان از کنار رفتن رئيس‌جمهور جمهوري‌خواه را پنهان کنند. از آنجا که به احتمال زياد بايدن در ژانويه روي کار خواهد آمد، متحدان واشنگتن در خاورميانه و ساير کشور‌ها نياز به بررسي پيامد‌هاي روي کار آمدن دولت بايدن دارند.

در ادامه اين مطلب آمده است: دولت ترامپ به دليل سرپيچي از قوانين و هنجار‌ها همواره مورد نکوهش قرار گرفته است. حالا پرسش اينجاست که با کنار رفتن ترامپ و برقراري مجدد اين هنجار‌ها توسط دولتمردان دوران اوباما، به ويژه در جهاني که توسط ترامپ، بيماري کرونا و چيني قدرتمند تغيير يافته به چه معنا خواهد بود؟

در کل، سياست خارجي ترامپ به دليل ناتواني از خروج از افغانستان و سوريه، رويارويي اقتصادي با چين و بي اعتنايي به نهاد‌هاي بين المللي همواره محکوم شده است. بنابر اين تمام اين جنبه‌ها احتمالاً در دولت بايدن مورد تأکيد قرار مي‌گيرند.

ثابت شده که حداقل سياست‌هاي خاورميانه‌اي ترامپ هم در برقراري صلح در منطقه و هم در ارتقا منافع ملي آمريکا ناکام بوده است. حالا نتيجه آشکار روي کارآمدن بايدن، بازگشت دوباره متخصصان بر مسند امور خواهد بود.

درباره توافق هسته‌اي ايران نيز بايدن و مشاورانش قول داده‌اند تا با حفظ برخي تحريم‌ها دوباره به آن برگردند. با اين حال در اين باره دو نکته قابل ذکر است: نخست اينکه، شواهد موجود نشان مي‌دهد که ايران چه در گذشته و چه اکنون در حال نقض توافق است، الان هم ميزان ذخيره اورانيوم غني شده اش از ميزان تعهد شده در توافق فراتر رفته است. دوم وضعيت نابسامان اقتصاد ايران است که با تحريم‌ها تقريباً با شرايط ناگواري مواجه است.

دولت‌هاي دموکرات استاد نجات ايران از بحران هستند. به لطف دولت ترامپ و ابتکار عمل‌اش، امروز کشور‌هاي خليج فارس و حتي عربستان سعودي وابستگي کمتري به ترتيبات امنيتي آمريکا دارند و روابط خود را با اسرائيل گشوده‌اند، اتفاقي که اين کشورها را قادر مي سازد که بتوانند جلوي بهبود رابطه امريکا با ايران را بگيرند. در اين ميان، به عربستان سعودي که توصيه مي‌شود که اکنون روابط خود با اسرائيل را به عنوان وزنه مقابل فشار آمريکا رسميت دهد.

البته، سياست ترامپ در تشويق جدايي از آمريکا ممکن است جايگزين معامله بزرگي با محوريت ايران مي شود که به طور قابل ملاحظه‌اي به سمت توانايي هسته‌اي اين کشور منجر شود. اين بازگشت تهديدآميز ممکن است کشور‌هاي خليج فارس را ترغيب کند تا بيشتر به سمت چين براي حمايت از آنها، تمايل پيدا کنند. تقويت اسرائيل در اتحاد با کشور‌هاي حوزه خليج فارس مي‌تواند آن‌ها را متقاعد کند تا از افتادن در اين دام جلوگيري کنند.

خود اسرائيل فضاي مانور بسيار کمتري دارد. عليرغم علاقه وافر نسبت به اسرائيل و يهوديان، بايدن و هريس به عنوان کارکنان دوره اوباما به سختي مي‌توانند خصومت گذشته را به فراموشي بسپارند. گرچه تغيير بحث انتقال سفارت آمريکا به اورشليم بعيد است، اما دشوارتر است که بگوييم سياست‌هاي خاص ديگر دوران ترامپ ممکن است ادامه يابد. به طور کلي، بازگشت به سياست اوباما محتمل به نظر مي‌رسد. ما احتمالاً شاهد از سرگيري جنگ‌هاي لفظي بين اورشليم و رام الله و ساير پايتخت‌ها مانند آنکارا باشيم.

قطعا رهبران اسرائيلي به خاطر از دست دادن حمايت بي نظير ترامپ ابراز ناراحتي مي‌کنند و به دنبال متحدان خود در کنگره خواهند بود و علناً از روي کار آمدن بايدن ابراز تاسف مي‌کنند. در حال حاضر به آن‌ها توصيه مي‌شود که فعلا نظاره گر باشند.

در اين ميان، وعده بايدن براي از سرگيري مشارکت آمريکا در نهاد‌هاي بين المللي به منظور مخالفت با چين، اشتباه است چراکه که اکثر سازمان‌هاي زيرمجموعه سازمان ملل متحد به طور موثر تحت مالکيت چيني‌ها و اداره آن‌ها هستند. علاوه بر اين، وعده کاهش توليد سوخت فسيلي آمريکا به معناي کاهش استقلال انرژي به نفع فناوري‌هاي خورشيدي است، فناوري‌هايي که در حال حاضر شرکت‌هاي چيني بر آن تسلط دارند. نتيجه چنين کاري ممکن است تعظيم عميق‌تر در برابر تجاوزات چين باشد. پيشي گرفتن از اين چرخه فاجعه بار براي متحدان امري حياتي است.

با اين حال يک درس منفي ديگر براي متحدان آمريکا اين است که بوروکراسي اطلاعاتي و امنيتي آمريکا کاملاً فاسد است به اين معني که توسط وفاداران حزبي که منافع کشور و منافع خود را در اولويت دارند اداره مي‌شود. بر اساس همين فساد بوروکراتيک بود که پرونده سياسي کلينتون به سلاحي عليه ترامپ تبديل شد در حالي که از تحقيق در مورد سواستفاده کلينتون و اوباما از اسناد طبقه بندي شده و نفوذ خانواده بايدن امتناع مي‌شد.

سياستمداران اروپايي همپوشاني جدي بين خود و دولت بايدن مي‌بينند، که اين نشان دهنده هر گرايشي براي اروپايي شدن جامعه آمريکا است. اين به معناي محدود کردن آزادي بيان است. محدود کردن آزادي مذهبي به استثناي مسلمانان؛ ناتوان کردن اقتصاد‌ها به نام حمايت از انرژي سبز و گشودن مرز‌ها براي مهاجرت غيرقانوني به نام اسکان مجدد پناهندگان همه بخشي از سياست‌هاي آنان است.

در حالي که کشور‌هاي اروپايي براي کنترل حوزه تکنولوژي سنگين تلاش‌هاي بسياري کرده‌اند، اما دولت بايدن تمايل چنداني براي به چالش کشيدن سلطه اقتصادي آمريکا نشان نمي‌دهد. اروپايي‌ها بايد انتظار داشته باشند که دولت جديد گسترش جهاني مداوم شرکت‌هاي آمريکايي را بخصوص بر اقتصاد و اطلاعات اقتصادي اروپا گسترش دهد.

به طور خلاصه، بسياري از کشورها، به استثناي کشور‌هايي که مستقيماً توسط چين، ترکيه و ايران تهديد مي‌شوند، با دولت بايدن نقاط مشترک زيادي پيدا خواهند کرد. کشور‌هاي کوچکتر در خط مقدم جبهه جنوب شرقي آسيا يا خاورميانه چنين نخواهند کرد.

 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar