بازگشت بایدن به برجام؛ از خوشخیالی تا واقعیت
کيهان/متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
بعد از انتخاب جو بايدن به عنوان رئيسجمهور آمريکا، موضوع برگشت آمريکا به برجام بين محافل گسترش يافت اما به نظر ميرسد، بايدن حداقل در کوتاه مدت قصد بازگشت به برجام را ندارد.
«بايدن ممکن است فعلاً از برجام بيرون بماند تا از اهرم تحريمهاي ايجادشده [توسط ترامپ عليه ايران] استفاده کند.» اين عنوان يکي از خبرهاي نشريه صهيونيستي «اسرائيل هيوم» است. اين نشريه به نقل از برخي نزديکان دولت بايدن در حوزه سياست خارجي، از تصميم جديد دولت بايدن در قبال ايران و توافق هستهاي رونمايي کرد. برخي مطالب منتشرشده در نشريات ديگري چون نيويورکتايمز، فارينپاليسي و رويترز و همچنين يادداشت شوراي آتلانتيک نيز اين مطلب را تأييد ميکنند.
همانطور که پيشبيني ميشد، تيم سياست خارجي جو بايدن رئيسجمهور منتخب آمريکا در آخرين جمعبنديهاي خود به اين نتيجه رسيدهاند که براي بازگشت به توافق هستهاي موسوم به برجام عجله نکنند. اين بر خلاف سياست اعلامي آنها تا پيش از اين است.
چه دليلي دارد آمريکا برگ برنده خود را بسوزاند؟
دليل تصميم جديد آمريکا مشخص است: واشينگتن در چهار سال گذشته براي اجراي سياست فشار حداکثري عليه ايران زحمات و هزينههاي زيادي را متحمل شده است؛ اکنون دليل قانعکنندهاي براي آمريکا وجود ندارد که اين اهرم ايجادشده را بهراحتي و بدون گرفتن امتيازات فرابرجامي از دست بدهد.
اما چه چيزي آمريکاييها را در رسيدن به اين برآورد کمک کرده است؟ ريشه اين امر را بايد در برخي کنشها، موضعگيريها و ارسال پيامهاي ضعف از داخل کشور جستوجو کرد. در ادامه به برخي از اين موارداشاره ميشود:
۱. حسن روحاني در نشست خبري دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ در پاسخ به سؤالي درباره لزوم در نظر گرفتن برخي پيششرطها براي بازگشت آمريکا به برجام، ضمن مخالفت با اين ايده، گفت:
«آن چيزي که امروز ميگوييم، اين است که اگر ۱+۵ فردا صبح به تمام تعهدات عمل کند، ما هم بلافاصله به تمام تعهداتمان برميگرديم.»
اتخاذ چنين رويکردي در برابر کشوري که بهشکل غيرقانوني و قلدرمآبانه از توافقي بينالمللي خارج شده و علناً به کار خود افتخار ميکند، طبيعتاً نتيجهاي جز جريتر شدن بيشتر و تمايل آن کشور به حفظ حالت موجود نخواهد داشت.
۲. پس از تصويب «قانون اقدام راهبردي براي لغو تحريمها» در مجلس شوراي اسلامي، دولت صريحاً مخالفت خود را با اين قانون اعلام کرد. ربيعي سخنگوي دولت تصميمگيري درباره برجام و فعاليتهاي هستهاي را از اختيارات شوراي عالي امنيت ملي دانست که مجلس حق ورود به آن را ندارد. وي در اين رابطه گفت:
«به نظر دولت، موضوع از اختيارات شوراي عالي امنيت ملي است و مسئوليت هرگونه تصميم درباره برجام و برنامههاي هستهاي براساس اصل ۱۷۶ قانون اساسي فراقوهاي بوده است. هيچ نهاد و قوهاي بهتنهايي نميتواند خارج از اين چارچوب اقدام کند و به نظر ميرسد مجلس هم نميتواند در اين موضوعات وارد شود.»
۳. پس از ترور شهيد فخريزاده، جريان غربگرا در کشور در اقدامي هماهنگ، هرگونه پاسخ سريع و صريح به اين اقدام رژيم صهيونيستي را بازي در زمين دشمن و تن دادنِ خودخواسته به تنشهاي آتي معرفي کردند. دولت نيز در کنشي همسو، بهشکلي منفعلانه اعلام کرد که پاسخ اين ترور را در «زمان مقتضي» خواهد داد. اين جمله رئيسجمهور و گردش گفتمان «تله تنش»، در حلقههاي امنيتي غربي به معني عدم واکنش ايران و نشاندهنده قرار گرفتن ايران در موضع ضعف و انفعال است.
۴. اشتياق زايدالوصف دولت ايران به ورود مجدد به مذاکره با غرب براي رفع تحريمها، که نمودي عيني از آن را ميتوان در تنظيم بودجه سال ۱۴۰۰ مشاهده کرد، خود نشانه ديگري از اين حقيقت است. شوراي آتلانتيک در گزارشي راهبردي که اخيراً منتشر شده مينويسد:
«ايران بارها از آمريکا خواسته است که به توافق بازگردد. مقامات ايراني بهصورت پشتپرده و پنهاني تأييد کردهاند که تخفيف در تحريمها بهترين راه تضمين بازگشت ايران به سازگاري کامل با برجام است.»
۵. در پايان نشست وزراي خارجه سه دولت / اتحاديه اروپا + دو (چين، فرانسه، فدراسيون روسيه، بريتانيا، آلمان، نماينده عالي اتحاديه اروپايي در امور خارجه و سياست امنيتي) و جمهوري اسلامي ايران در روز ٢١ دسامبر ٢٠٢٠ (١ دي ١٣٩٩)، بيانيهاي پنجبندي صادر کردند. در بند پنجم اين بيانيه اينطور آمده است:
«وزرا توافق کردند که به گفتوگو براي تضمين اجراي کامل برجام توسط تمامي طرفها ادامه دهند. وزرا دورنماي بازگشت محتمل ايالات متحده به برجام را مورد توجه قرار دادند و بر آمادگي خود براي پرداختن به اين موضوع با نگاهي مثبت و در يک تلاش مشترک تاکيد داشتند.»
سيگنال ضعف برخلاف خنثيسازي تحريمها
بر اساس دلايل فوق، اولاً وزير خارجه ايران توافق کرده است که درباره اجراي کامل برجام با «تمامي طرفها» همکاري کند و طبق تعريف بند اولِ همين بيانيه، منظور از تمامي طرفها، همه کشورها جز آمريکا است. ثانياً، جمله آخر بند پنجم مجدداً اين مفهوم را القاء ميکند که ايران با ديدي مثبت به بازگشت آمريکا مينگرد و اين يعني ارسال پيام ضعف از سمت ايران.
برآورد حلقه سياست خارجيِ ساکن جديدالورود کاخسفيد اين است که ايران، تا پيش از روي کار آمدن رئيسجمهور جديد در تهران، در موضع ضعف و انفعال قرار داشته و بيصبرانه منتظر استقرار بايدن در کاخسفيد براي دريافت کوچکترين تخفيفهاي تحريمي، ولو بهصورت نمادين است؛ بنابراين لزومي ندارد که بايدن تلاش خاصي در راستاي ورود فوري به برجام و دادن امتيازات جدي به ايران به خرج دهد.
اين برآورد محصول موضعگيريهاي منفعلانه دولت و جريان غربگرا در کشور و گفتمانِ اولويت «رفع تحريم» به جاي «خنثيسازي تحريم» است.
به وجود آمدن اين جمعبندي در واشينگتن، علاوهبر عواقب سياسي و احتمال تحميل خساراتي نظير برجام بر کشور در آينده، خطر اقدامات تهاجمي عليه ايران در هفتههاي آتي را نيز بالا ميبرد.