
داستان احمدینژاد و اصولگرایان!

آرمان ملي/متن پيش رو در آرمان ملي منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
جعفر گلابي/ درگيري لفظي آقايان حدادعادل و محمود احمدينژاد که ظاهرا ادامه دارد از زاويههاي گوناگون قابل بررسي است. در مواضع آقاي حدادعادل و بسياري از اصولگرايان عليه آقاي احمدينژاد اجمالا مشخص شده است که ميشود در انتخابات از کسي حمايت کرد و بعدها از او انصراف داد، مخالفش شد و انتقادهاي تندي هم روانهاش کرد. اين رويه البته در دنياي سياست در همه جاي عالم پيش ميآيد و چندان محل دعوا و مناقشه نيست، به شرط آنکه اصولگرايان محترم اين حق را براي ديگران از جمله اصلاحطلبان هم قائل باشند که مثلا در دو نوبت از آقاي روحاني حمايت کردند ولي انتقادهاي مهمي هم از او دارند و اين حقي است که نميشود از کسي دريغ داشت. اما اگر ماجرا درهمين حد قابل خلاصه کردن بود، محل ايراد و گلايه نبود، در اين موضوع نکته بسيار مهم و اساسي وجود دارد که هرگز نميتوان از آن عبور کرد و به ائتلافها و گسستنهاي معمول نسبت داد.
اولا حمايت از احمدينژاد از سوي اصولگرايان در دو نوبت يک حمايت لفظي و معمول نبوده که استنکاف از او هم عادي تلقي شود و با حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني قابل مقايسه باشد. در انتخابات رياستجمهوري سال 84 و سال88 و حداقل تا 7 سال از زمامداري آقاي احمدينژاد اصولگرايان نه درلفظ که در عمل و هرچه در توان داشتند نثار معجزه هزاره سوم کردند، نهادهاي اجماعي و بالادستي را در پشتيباني از او بسيج و غلظت حمايت را تا آنجا افزايش دادند که آيتا... هاشمي رفسنجاني پس از انتخابات نااميد از پيگيري تخلفات انجامشده به خداوند شکوه برد. امکانات و تريبونهاي عمومي و صداوسيما طوفانوار از وي حمايت کردند و در خطبههاي نمازجمعه خواستار درج يکي از نامههاي او در کتب درسي شدند و آن را الهام خداوند دانستند! چنانچه اگر بخواهيم در چند و چون حمايتهاي عجيب و بيسابقه از احمدينژاد توسط اصولگرايان دقيق شويم و آنها را برشماريم مثنوي صدمن کاغذ خواهد شد و کارنامهاي درخشان نمايان ميشود که هرگز قابل کتمان يا چشمپوشي نيست. وي که ناگهان از دايره لطف آقايان برون افتاد، مورد انواع حملهها قرار گرفت و جريانش، جريان انحرافي ناميده شد ولي هرگز اعترافي صورت نگرفت که اين جريان انحرافي و جلوي آن همه خسارتها را ميگرفتند. آيا احمدينژاد بد است فقط هنگامي که فرمانبرداري نميکند و عليه اصولگرايان سخن ميگويد؟ اگر او همين اعمال را متوجه منافع ملي کند آزاد است و حتي قابل شکايت نيست؟ جالب است يک جناح سياسي که چنين خطاي بزرگي در کارنامه خود دارد و در ديگر موارد و نسبت به افراد ديگر حتي در حال حاضر کم و بيش همين رويه را دارد مکررا حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني را پيش ميکشد درحاليکه اولا حمايت اصلاحطلبان بجز حمايت لفظي هيچ امکان و ابزاري براي حمايت عملي از وي را نداشته و ندارند و مهمتر از آن درحاليکه در عرصه انتخابات همواره از امکان معرفي نامزد اصلي خود محروم ميشوند مجبور به حمايت از روحاني شدند. البته اصلاحطلبان تا همين جا هم مسئوليت حمايت خود را پذيرفتهاند و از آن فرار نميکنند و نعل وارونه نميزنند. به نظر ميرسد در انتخابات پيش رو اصولگرايان مجبور خواهند شد پيرامون 8 سال حمايت بيچون و چرا ازآقاي احمدينژاد رسما موضع بگيرند و براي يکبار هم که شده آن داستان غمبار که انقلاب و ياران رهبر فقيد انقلاب را به چالش گرفت باز کنند و حقايق را صادقانهتر با مردم در ميان بگذارند.