پرویز فتاح: اصلا کاندیداتوری به ما میخورد؟

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
پرويز فتاح، يکي از گزينههاي نامزدي انتخابات رياستجمهوري 1400 که در ماههاي اخير بابت يکسري حواشي تقريبا از دور رقابتها خارجشده به نظر ميرسيد، حالا خودش هم صراحتا آمدنش را تکذيب کرده است. بااينحال در اين يکي، دو روزه و بعد از انتشار اخباري مبني بر کناررفتن دو گزينه مطرح اصولگرايي براي انتخابات آتي، بازهم نام او در کنار نامزدهاي ديگر ميآيد؛ اما پرويز فتاح، رئيس بنياد مستضعفان، در يک برنامه تلويزيوني در پاسخ به اين سؤال که شما چندباري درباره انتخابات ۱۴۰۰ موضع گرفتهايد اما از آن موضعگيريها خيلي زمان گذشته؛ موضع قطعي شما چيست؟ پاسخ داده: آيا اصلا کانديداتوري به ما ميخورد؟! به نظر ميرسد که فتاح فارغ از اينکه خودش هم تمايلي به آمدن دارد يا ندارد، متوجه شده که مواضع اخيرش او را از امکان رسيدن به صندلي پاستور دور کرده است.
او گفته: «من سال ۸۴ وزير بودم آنموقع چه رفتاري داشتم؟! آن زمان هم اين را ميگفتند يا رفتار من در تعاوني سپاه. رفتار من در کميته امداد نه؛ من ميخواهم بگويم منش و رفتار تغيير نکرده، سعي کردم ساده باشم و پر سفر و يکي از نظراتم اين است که بيشتر به مردم برسيم و براي همين دائم در سفر هستم؛ همين مسئله ممکن است شائبههايي ايجاد کند. مسئله ديگر رفتار سياسي است؛ من بهشدت مراقبم وارد گعدههاي سياسي نشوم و با هيچ گعدهاي نشست و برخاست ندارم؛ يعني اگر احدي ادعا کند که من با اين دسته بودم، پيدا نميکنيد. اصلا روحيه من اين نيست و حيف ميدانم نيم ساعت از وقت خود را صرف اين موضوع کنم، چون در اين مدت ميتوانم گره کار مردم را باز کنم. من واقعا به بنياد علاقهمندم و افتخار ميکنم حکم رهبري را در دو نهاد دارم؛ از اين بالاتر که وليامر مسلمين به ما اعتماد کرده و تاجي بر سر ما گذاشته که خادم مردم باشيم؟ من در رشته عمران تحصيل کردهام و وزير نيرو بودم؛ سد «کرخه» را ساختيم اما آمديم و شديم خادم مردم و مستضعفان، اين خيلي افتخار بزرگي است و اين لطف الهي بوده است که نصيب من شده و نميخواهم آن را با هيچچيز ديگري عوض کنم». او در پاسخ به اين سؤال که سال ۹۶ گفتيد من حکم رهبري را کنار نميگذارم و کانديدا شوم، گفته هنوز هم ميگويم حکم رهبري را کنار نميگذارم.
همين رفتارهاي فتاح در کميته امداد و بنياد مستضعفان که خودش به آن اشاره دارد، همه را به اين گمانه انداخته بود که او حتما قصدي براي رياستجمهوري دارد. او تابهحال دو بار در مظان اتهام نامزدي قرار گرفته؛ سالهاي ۹۲ و ۹۶ که هر دوبار با قوت آمدنش را رد کرده بود که همينطور هم شد. بااينحال «ميدلايست» چند ماه قبل در مقالهاي به پيروزي احتمالي «پرويز فتاح»، رئيس فعلي بنياد مستضعفان، در انتخابات رياستجمهوري سال ۱۴۰۰ پرداخته و مدعي شده نظرسنجيهاي اخير در بين اصولگرايان، «فتاح» را در بين چهار کانديداي مشهور نشان داده و جبهه پايداري بهعنوان حامي اصلي او مطرح شده است. شايد اين نظرسنجي تا چندماه قبل حاوي ارزش بود اما اتفاقاتي براي او رخ داده که حتي در صورت تمايل شخصي، اين بار ديگر اصولگرايان تمايلي به او نخواهند داشت. برخي رفتارهايش فاقد آن زيرکي خاص سياسي است و چيزهايي را فاش ميکند که نبايد. مثل وقتي که با مجري صداوسيما بر سر علت طولانيشدن زمان ساخت يک آزادراه بحث کرد و با عصبانيت به او گفت نماينده مردم نيست؛ بلکه صداوسيما او را آنجا گذاشته تا سؤالهاي مشخصي را بپرسد.
آخرين ماجرايش هم به افشاگريهايش عليه برخي مستأجران املاک بنياد مستضعفان بازميگردد، بهويژه وقتي نام حدادعادل را بهعنوان کسي که يکي از املاک اين نهاد را در اختيار گرفته مدرسه ساخته و نه تخليه ميکند نه اجاره بهروز پرداخت ميکند، بر زبان آورد که در نهايت هم با پاسخ تند حداد مجبور به عقبنشيني و عذرخواهي شد. حدادعادل مدعي شد که فرزند خود فتاح هم در اين مدرسه تحصيل ميکند، بعد هم خطاب به او گفت: «شما بهجز اينکه به مردم بگوييد که چرا و از سوي چه مرجعي و با توجه به چه واقعيتهايي آن خانه و زمين در اختيار مدرسه فرهنگ قرار گرفته، با يک بيان تبليغاتي تحريکآميز در تلويزيون براي خوشنامکردن خودتان ما را بدنام و متهم به تصرف در بيتالمال ميکنيد. اي کاش در يکسالي که رئيس بنياد شدهايد،چند دقيقه وقت صرف ميکرديد و در يک ديدار حضوري نظر خود را با حدادعادل در ميان ميگذاشتيد و قبل از اينکه در تلويزيون به او تهمت بزنيد، توضيحات او را ميشنيديد». بعد از اين واکنش فتاح مجبور به عذرخواهي شد و گفت اصلا نبايد اصل مسئله را مطرح ميکردم و وارد مسير نامبردن از اسامي و سازمانها ميشدم، پس مسئوليت آن را بهعنوان خطا و کار اشتباه ميپذيرم. بعد هم از همه از جمله حدادعادل، بهعنوان حقالناس، عذرخواهي و طلب حلاليت کرد. حداد هم در واکنش به اين عذرخواهي گفت که فتاح مطالبي را گفت تا حاشيهها را بخواباند و من هم براي اينکه حاشيه جديدي درست نشود، ادامه نميدهم! همه اينها در شرايطي است که حدادعادل متولي شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب، يکي از دو جريان اصلي اصولگرايي بهويژه در ماجراي انتخابات است. در اين صورت آيا فتاح هيچ شانسي براي بدلشدن به گزينه انتخاباتي آنها دارد؟ با اين گذشته قطعا نه! جريان ديگر يعني همان شوراي وحدت هم که متشکل از چهرهها و جريانهاي متقدمتر و سنتيتر مانند جامعه روحانيت، مؤتلفه و جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين است، قطعا گزينههاي خوديتري براي انتخاب دارند که نوبت به پرويز فتاح نخواهد رسيد.