سرمقاله اطلاعات/ مشکل دقیقاً همینجاست!
اطلاعات/ « مشکل دقيقاً همينجاست! » عنوان يادداشت روزنامه اطلاعات به قلم فتح الله آملي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
رهبري در نخستين سخنراني خويش که معمولاً هر سال در جمع زائران حرم شريف رضوي بيان ميشد و سال گذشته و امسال به دليل شرايط کرونايي از طريق رسانه ملي به ملت ارائه شد؛ امهاتي مطرح کردند که يکي از آنها تيتر نخست روزنامه ديروزِ [اطلاعات] قرار گرفت:
«مسئولان، حال و آينده اقتصاد ايران را به تحريم گره نزنند» تجربهاي که از بدعهدي آمريکا و اروپا در عمل به تعهدات خويش در برجام داشتهايم حالا بايد به خوبي اهميت توجه به اين هشدار را روشن و عيني کرده باشد.
متأسفانه در سالها و حتي دهههاي گذشته شاهد بودهايم که عادت به اقتصاد نفتي و عدم توجه به ظرفيتهاي داخلي و ضرورت انجام اصلاحات ساختاري چه سرنوشتي را براي اقتصاد کشور و به تبع آن اشتغال و رفع بيکاري و کاهش تورم رقم زد و به ويژه انرژي زايد الوصفي که دولت مستقر براي رفع تحريمها و گرهزدن اقتصاد کشور به سرنوشت برجام به خرج داد، چه خستگي و بدعاقبتي برايش به ارمغان آورد. نگارنده برخلاف بسياري از مخالفان دولت تلاش تيم ديپلماسي کشور براي انعقاد برجام و رفع تحريمهاي ظالمانه را نه يک شکست ميداند و نه دستاوردهاي آن را هيچ ميپندارد. بيشک تلاش مجاهدانه دکتر ظريف و مذاکره کنندگان کشور نمونهاي از وطندوستي و ايمان و مجاهدت خالصانه بود که نبايد آن را بياجر گذارد که البته نقاط ضعفي هم داشت که محل اين بحث نيست و کارشکنيهايي هم در زمان خودش از داخل و خارج براي شکست آن صورت گرفت که در همان زمان و در سلسله يادداشتهايي بدان اشاره شد و جاي تکرار آن در اين مقال نيست؛ اما بزرگترين اشکالي که ميتوان بدان اشاره کرد و برآن نقد داشت، اتکاي غيرلازم و بيش از منطق و ظرفيت وجودي آن پيرامون برجام و صرف انرژي فراوان براي برداشتن تحريمها به هر قيمتي و از همه بدتر گره زدن اقتصاد کشور به آن و بزرگنمايي بيش از حد اثر تحريمها بر توسعه و پيشرفت کشور بود.
براساس همين اتکا و خوش بيني بود که در سالهاي ۹۶ و ۹۷ با سرکوب قيمت ارز و با دل بستن به رشد اقتصادي که بيشتر محصول صادرات نفت و مشتقات نفتي و نه اصلاح ساختاري اقتصاد کشور بود و بدتر از همه با صرف اين درآمدها در بخش مصرف و نمايش کاذب کاهش تورم و عدم توجه به توليد ملي واقعي عملاً به آسيبپذيري اقتصاد و اثرگذاري بيشتر تحريم کمک شد و به همين علت دولت عجيب و غريب ترامپ فرصت را براي خروج از برجام و فشار بيشتر تحريمي مناسب ديد و نتيجه اين غفلت و به ويژه قيمتگذاري دستوري و غيرمنطقي ارز خارجي و فسادي که متعاقب آن بروز کرد، با فاصله اندک از بازگشت تحريمها و کاهش درآمد نفتي با چيزي شبيه فاجعه در اقتصاد و دخل و خرج کشور و کاهش ارزش پول ملي روبرو شديم که محصول همين عادت به مفتخوارگي نفتي و عدم توجه به تلاش و کار و توليد داخلي بود و تورم، رشد نقدينگي و سقوط پول ملي را به دنبال آورد و حال که اقتصاد کشور با وجود بدترين تحريمها تا حدي در حال بازيابي ثبات نسبي خويش است محصول همين مقدار توجه به توليد داخلي و دلکندن از درآمدهاي نفتي و گره نزدن سرنوشت اقتصاد کشور به رفع تحريمهاست. اما آيا اين سخن بدين معناست که تلاشي براي رفع تحريمهاي ظالمانه و قلدرمآبانه صورت نگيرد يا اصولاً بر اين انديشه باشيم که تحريم نعمت و برکت است! قطعاً چنين نيست و توصيه رهبري هم هيچ نسبتي با اين گزاره ندارد و هيچ منطق خيرخواه و دلسوزانهاي نيز اين را نميپذيرد.
اتفاقاً تلاش در جهت تقويت توان و ظرفيت داخلي از جمله مادي، معنوي، انساني و تکنيکي و دانشبنيان و جلوگيري از عادت به مفتخوارگي نفتي، بهترين مؤلفه قدرت براي چانهزني و منصرفکردن دشمن از اين حربه کثيف و قديمي را فراهم ميآورد. لذا قدر مسلم بايد همه تلاشمان را به کار ببريم تا اين تحريمهاي ظالمانه از سر کشور و ملت دور شوند. بيترديد در مسير توسعه کشور وجود تحريمها يک سد بزرگ و غير قابل انکار است اما گرهزدن سرنوشت اقتصاد به رفع تحريم و بزرگنمايي بيش از حد آن در فهم و ارزيابي مشکلات و نارساييها و چالشهاي کشور يک اشتباه و انحراف اساسي است که ما را از توجه به آسيبشناسي معضلات ناشي از عدم تعادلهاي اساسي در اقتصاد و تأخير در انجام اصلاحات ساختاري لازم باز ميدارد.
خلاصه آنکه نقش تحريم در مشکلات کشور حدود سي درصد است؛ براي آن هفتاد درصد بقيه چه کردهايم؟ مشکل دقيقا همينجاست.