خلق شعار تازه و عملیاتی در انتخابات پیشرو دشوار است

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
گفتوگوي «اعتماد» با محمد مهاجري، روزنامهنگار و تحليلگر سياسي اصولگرا
باتوجه به شرايط کرونايي حاکم بر کشور به نظر ميرسد در اين دوره انتخابات رياستجمهوري شاهد تفاوتهاي اساسي در شيوههاي تبليغات کانديداها باشيم؛ به عنوان نمونه اگر در دورههاي گذشته کانديداها تلاش ميکردند جمعيت بزرگي را در شهرهاي مختلف گردهم بياورند، در حال حاضر شاهد تلاش کانديداها براي برگزاري گردهماييهاي بزرگ مجازي و اينترنتي هستيم. به نظر شما اين شرايط جديد چه تاثيري در انتخابات خواهد داشت؟ فکر ميکنيد اين شرايط ميتواند به سود يا زيان کانديداها باشد؟
ببينيد به هر حال شرايط به طور کلي در کشور تغيير کرده و قاعدتا بايد منتظر تغييراتي در شرايط انتخابات نيز به لحاظ مختلف باشيم. ازجمله شاهد خواهيم بود که تبليغات انتخاباتي و شکل و شمايل اين تبليغات نيز تغيير کند. بر اين اساس قاعدتا کمپينهاي مجازي تبليغات انتخابات بيش از ادوار گذشته مورد توجه خواهند بود و اين درحالي است که ما در اين حوزه با نوعي خلأ قانوني مواجهيم و درنتيجه بنابر قانون فعاليت اين کمپينها جرمانگاري نشده و اساسا جرم محسوب نميشود. از منظر ديگر ميتوان گفت که اين روند مجازي شدن تبليغات در انتخابات به شيوهها و اشکال گوناگون زمينه فرار از قانون را فراهم ميکند.
به بيان ديگر درحالي که تبليغات زودهنگام در شرايط معمول جرم و تخلف انتخاباتي محسوب ميشود، در وضعيت کنوني قطعا با کانديداهايي مواجه خواهيم بود که ادعا خواهند کرد آنچه تا پيش از موعد تبليغات انتخاباتي انجام ميدهند و آنچه به اين منظور در شبکههاي اجتماعي انتشار مييابد، ناشي از رفتار خودجوش کاربران و شهروندان بوده و ارتباطي با ستاد و فعاليتهاي انتخاباتي آنان ندارد؛ حال آنکه رد اين ادعاها براي مقام نظارتي هم کار آساني نيست. از طرفي ممکن است که برخي کانديداها هم به درستي بگويند که مرتکب تبليغات زودهنگام در فضاي مجازي نشده و کمپينهاي انتخاباتي که احيانا در شبکههاي اجتماعي به نفعشان شکل گرفته، بدون اطلاع آنان فعال شدهاند. اما به هر حال نکته اينجاست که در اين شرايط کرونايي، شيوههاي تبليغ حضوري و رودررو و برگزاري ميتينگهاي پُرجمعيت انتخاباتي امکانپذير نيست و تنها راه همين تبليغات در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي است که اين شيوه نيز مشکلات خود را دارد و ازجمله احتمالا شاهد ورود زودهنگام برخي کانديداها به تبليغات هستيم. البته علاوه بر آن، تبليغات در صدا و سيما و از طريق برنامههاي تلويزيوني نيز ميتواند به نحوي جايگزين بخشي از خلأ ناشي از عدم برگزاري ميتينگهاي انتخاباتي شود، ولي به طور کلي شور انتخابات عملا به فضاي مجازي منتقل ميشود.
اما آيا فضاي مجازي قادر به پوشش همه ابعاد تبليغات انتخاباتي است؟ فکر ميکنيد اين شيوههاي تبليغات مجازي ميتواند همچون گردهماييهاي بزرگ موثر باشد؟ به هر حال برخي ناظران معتقدند آن گردهماييها بسيار بر رايآوري کانديداها تاثيرگذار بوده و ميتواند به هرچه پرشورتر شدن فضاي انتخاباتي کمک کرده و مردم را به مشارکت ترغيب کند.
قطعا بيتاثير نيست. هماکنون شاهديم در همين فضاي مجازي، بسياري از اتفاقات مهم رقم ميخورد. طي اين سالها بسياري از کسبوکارها در فضاي مجازي شکل گرفته و بسياري از آنها رونق خوبي هم دارند و منابع درآمد بسياري را تامين کردهاند. وقتي ميبينيم که کسبوکار و فعاليت اقتصادي در همين فضاي مجازي و با استفاده از همين ظرفيت رونق يافته، طبيعتا اين ظرفيت وجود دارد که دستکم برخي فعاليتهاي مربوط به حوزههاي اجتماعي و سياسي هم در اين فضا رونق بگيرد و تاثيرگذار باشد.
البته بايد اين نکته را نيز درنظر داشته باشيم که صرف استفاده از فضاي مجازي نميتواند به پرشور شدن انتخابات و افزايش مشارکت شهروندان در امر انتخابات ياري برساند. به عبارت ديگر فضاي مجازي و تبليغات و فعاليتهاي انتخاباتي در اين فضا چندان بر موضوع مشارکت انتخاباتي و ترغيب شهروندان به حضور پاي صندوقها اثرگذار نيست و نبايد چندان انتظاري در اين راستا داشته باشيم؛ مگر اينکه اتفاقات ديگري هم کنار آن شکل بگيرد که در مجموع به افزايش مشارکت بينجامد.
اتفاقا بحث مشارکت ازجمله مباحث مهم در انتخابات پيشروست و نگرانيهاي جدي در اين حوزه وجود دارد. منظورتان از اتفاقات ديگري که بايد در اين رابطه شکل بگيرد، چيست؟
مسائل متعددي در اين زمينه دخيل هستند. ازجمله اينکه تحرکات سياسي از طريق تاييد صلاحيت بيشتر کانديداها فراهم شود و همچنين موانع مشارکت شهروندان، بهخصوص در حوزه اقتصادي و معيشتي برطرف شود، در آن صورت تبليغات هم ميتواند به کمک آمده و تاثير واقعي خود را برجاي بگذارد و باعث افزايش مشارکت شهروندان در انتخابات 1400 شود. به بيان ديگر بايد گفت که فضاي مجازي صرفا تسهيلکننده و کانالي است براي انتشار و انتقال تبليغات و پيامهاي کانديداهاي انتخاباتي، وگرنه به خودي خود نميتواند باعث ايجاد مشارکت گستردهتر شود. عوامل ديگري دخيل هستند که ميتوانند به افزايش مشارکت کمک کنند، ازجمله آنهم هنر کانديداهاي انتخابات است که بتوانند برنامه بهتري را براي جلب مشارکت مردم ارايه دهند.
يکي ديگر از موضوعهايي که در بحث تبليغات و کمپينهاي انتخاباتي مطرح است، موضوع شعارها و وعدههاي انتخاباتي کانديداها است. فکر ميکنيد باتوجه به شرايط امروز کشور شعارهاي انتخاباتي در اين دوره به چه سمت و سويي متمايل شوند؟
در هر انتخابات، يکسري کليدواژه وارد مباحث انتخاباتي ميشود، منتها مساله مهمي که در اين دوره بايد مورد توجه باشد، اين است که بسياري از شعارهاي انتخاباتي در دورههاي گذشته مورداستفاده قرار گرفته و تجربه شده است. درنتيجه تصورم بر اين است که خلق شعار نو و اتفاقهاي تازه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري چندان آسان نيست، به همين دليل در اين انتخابات بحث اصلي طرح شعارهايي است که عملياتي شوند. واقعيت اين است که در شرايط کنوني به هر حال بحث تحريم يکي از معضلات جدي کشور محسوب ميشود که عملا مشکلات معيشتي بسياري را براي شهروندان ايجاد کرده و ميتواند منجر به کاهش مشارکت انتخاباتي شود. درنتيجه بايد اين مساله مهم را درنظر بگيريم و بپرسيم که کانديداها چقدر ميتوانند بدون درنظر گرفتن بحث تحريم، براي حل مشکلات مردم راهکار، وعده و شعار بدهند؟ در عين حال اگر کانديدايي در ميدان رقابت سياسي انتخابات وارد شود و شعار تسهيل روابط ايران با کشورهاي ديگر را مطرح کند، با مخالفتهاي جدي روبهرو ميشود و حتي ممکن است عدهاي در فضاي سياسي کشور، او را به وابستگي به غرب متهم کنند! در عين حال معتقدم کساني که ميخواهند شعار معيشت بهتر بدهند، اگر نگاهي به موضوع رفع تحريم نداشته باشند، عملا نميتوانند کاري کنند، ضمن آنکه در اين فضا عدهاي هم احتمالا شعارهاي ضدفساد و کارآمدي مطرح خواهند کرد که به نظرم اين شعارها نيز تحت عنوان شعارهاي معيشتي و اقتصادي مطرح است و به تنهايي هم کارساز نيست؛ چراکه زمينه عملياتي کردن اين شعارها و وعدهها نيز وابسته به همان حل مسائل بينالمللي و رفع تحريمهاست.
بحث ديگر آن است که بنابه تجربه دورههاي گذشته انتخابات، بعضا شاهد بوديم که برخي کانديداها حمله به دولت مستقر را در دستورکار ستاد و کمپينهاي انتخاباتيشان قرار داده و از شعارهايي عليه دولت استفاده ميکردند؛ باتوجه به نوع مواجهه مخالفان دولت فعلي با آن، فکر ميکنيد در اين دوره تا چه ميزان شاهد اين رويه باشيم؟ و مهمتر اينکه به نظرتان اين شيوه تا چه ميزان براي کانديداها کارساز خواهد بود؟
هميشه يکي از رويکردهاي کانديداها در شعارها و موضعگيريهايشان، حمله به دولت مستقر و تخريب آن بوده و اين دوره هم احتمالا شاهد شعارهايي تخريبي عليه دولت باشيم اما اتفاقا معتقدم که تاريخ مصرف اين نوع شعارهاي انتخاباتي کوتاهمدت است. درواقع بايد گفت بر فرض کانديدايي توانست اثبات کند که دولت مستقر يعني دولت آقاي روحاني ناکارآمد است؛ بحث اين است که پس از آن چه ميخواهد بگويد! بالاخره دولت مستقر به زودي به پايان کار خود ميرسد و آن کانديدا، در صورت پيروزي بايد براي آينده کشور برنامه و حرفي تازه داشته باشد؛ سوال اين است که برنامه و حرف تازه آنان چيست! بنابراين فکر ميکنم تا شعارهايي عملياتي مطرح نشود که از جنس حل مشکلات واقعي مردم باشد، تاثيرگذار نخواهد بود و کسي به آن توجه نخواهد کرد.
درحالي که تبليغات زودهنگام در شرايط معمول جرم و تخلف انتخاباتي محسوب ميشود، در وضعيت کنوني قطعا با کانديداهايي مواجه خواهيم بود که ادعا خواهند کرد آنچه در شبکههاي اجتماعي انتشار مييابد، ناشي از رفتار خودجوش کاربران و شهروندان است و رد اين ادعاها براي مقام نظارتي هم کار آساني نيست.
فضاي مجازي و تبليغات و فعاليتهاي انتخاباتي در اين فضا چندان بر موضوع مشارکت انتخاباتي و ترغيب شهروندان به حضور پاي صندوقها اثرگذار نيست و نبايد چندان انتظاري در اين راستا داشته باشيم؛ مگر اينکه اتفاقات ديگري هم کنار آن شکل بگيرد که در مجموع به افزايش مشارکت بينجامد.
تحرکات سياسي از طريق تاييد صلاحيت بيشتر کانديداها فراهم شود و همچنين موانع مشارکت شهروندان، به خصوص در حوزه اقتصادي و معيشتي برطرف شود، در آن صورت تبليغات هم ميتواند به کمک آمده و تاثير واقعي خود را برجاي بگذارد و باعث افزايش مشارکت شهروندان در انتخابات 1400 شود.
خلق شعار نو و اتفاقهاي تازه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري چندان آسان نيست. به همين دليل در اين انتخابات بحث اصلي طرح شعارهايي است که عملياتي شوند.
هميشه يکي از رويکردهاي کانديداها در شعارها و موضعگيريهايشان، حمله به دولت مستقر و تخريب آن بوده و اين دوره هم احتمالا شاهد شعارهايي تخريبي عليه دولت باشيم اما اتفاقا معتقدم که تاريخ مصرف اين نوع شعارهاي انتخاباتي کوتاهمدت است.
فکر ميکنم تا شعارهايي عملياتي مطرح نشود که از جنس حل مشکلات واقعي مردم باشد، تاثيرگذار نخواهد بود و کسي به آن توجه نخواهد کرد.