نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سرمقاله خراسان/ منطقه در فاز تفاهم؟

منبع
خراسان
بروزرسانی
سرمقاله خراسان/ منطقه در فاز تفاهم؟

خراسان/ « منطقه در فاز تفاهم؟ » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم دکترسيدعلي علوي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد:
 
اخبار خروج  نيروهاي آمريکا از  افغانستان، کاهش حضور درعراق  و جنگ اقتصادي آمريکا با چين که به نظر مي رسد از رويکردهاي مشترک دموکرات ها و جمهوري خواهان است ، اين روزها تا حدي  بخش هايي از دورنماي سياست خارجي آمريکا را  آشکار مي کند .
در واقع  هزينه هاي چند صد هزار ميلياردي آمريکا براي حضور مستقيم در منطقه ، مخالفت هاي مردمي ، مبارزه جريان مقاومت در منطقه و توسعه سريع قدرت هاي شرقي همچون چين و هند  ،شرايط را براي ايالات متحده به گونه اي شکل داده که مرکز توجهش را از آسياي جنوب غربي به  شرق آسيا  معطوف کند ، موضوعي که در اسناد راهبرد دفاع ملي آمريکا نيز  به آن تصريح شده است ؛  رويکردي که البته دفعي و سريع نخواهد بود .
به نظر مي رسد پس از تلاش آمريکا طي دو دهه گذشته به ويژه پس از جنگ افغانستان و عراق ، جنگ 33 روزه لبنان و ظهور و سقوط داعش و شکست پروژه  تولد خاورميانه اي جديد ، ايالات متحده در حال تغيير استراتژي حضور خود در منطقه آسياي جنوب غربي است. اگرچه اين به معني حضور نداشتن آمريکا دراين منطقه نخواهد بود و آمريکا  حداقل همچنان  سعي خواهد کرد نفوذ و سيطره خود را بر  برخي دولت هاي منطقه ، براي پيشبرد اهداف خود حفظ کند اما  به نظر مي رسد دوراني از تمرکز و توجه کاخ سفيد به شرق آسيا  براي کنترل چين آغاز شده است که  مي تواند فرصت هايي را براي همگرايي بين کشورهاي منطقه فراهم کند.
اخبار  غير رسمي مربوط به مذاکرات ايران و عربستان  با ميانجي گري  عراق را  شايد بتوان  تاحدي نشانه اي از  حرکت به سمت بالفعل کردن اين ظرفيت ها در منطقه دانست  .اگر چه  درباره عربستان سعودي اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که حاکمان سعودي پس ازتجربه دخالت در لبنان، عراق و سوريه و اينک جنگ در يمن  نه تنها نتوانسته اند اين زورآزمايي منطقه‌اي را به نفع خود به پايان برسانند بلکه عملادر باتلاقي گير کرده اند که هر لحظه بيشتر در آن فرو مي‌روند.ضمن اين که تغيير دولت در آمريکا که به بن سلمان و حاکمان سعودي به عنوان همراه جدي رقيب انتخاباتي خود يعني ترامپ مي نگرد،  وضعيت بغرنج آن ها را بدتر کرده است  .

 بنابراين در اين شرايط عربستان مي داند که براي خروج آبرومندانه  از اين بحران به کمک ايران نياز دارد و بديهي است ايران نيز با وقوف به اين مسئله  عملا همان سياست هميشگي خود يعني استقبال از گفت وگو وهمراهي منطقه‌اي  را در پيش گرفته است. در واقع مذاکره ايران با طالبان ، عربستان سعودي ، کشورهاي حاشيه خليج فارس همچون امارات و ... توافق بر سر منطقه اي است که امنيت اش درون زا   و نه متاثر از عوامل مداخله گر خارجي باشد؛ رويکردي که يکي از الزامات خروج پايدار آمريکا از منطقه  است.
به نظر مي رسد پس از «فاز درگيري » که در کشمکش هاي دو دهه گذشته در منطقه  از لبنان ، افغانستان ، عراق ، سوريه و يمن  شاهد بوده ايم، قدرت هاي منطقه اي  اکنون  براساس  واقعيت هاي عرصه ميداني به توان و ظرفيت هاي يکديگر اشراف  پيدا کرده  و نشانه هايي از  ورود به «فازآتش بس»  را نشان داده اند  که مي تواند بستر ورود به «فاز تفاهم» براي رسيدن به يک منطقه عاري از نيروهاي خارجي  يا حداقل حضور مستقيم آمريکا در منطقه باشد.
از طرفي به موازات همگرايي و نزديکي بيشتر کشورهاي منطقه ، با توجه به منافع کلان نفتي و اهميت رژيم صهيونيستي براي آمريکا، ادامه مقاومت در برابر آمريکا اجتناب ناپذير است چرا که اگرچه دولتمردان کاخ سفيد اعلام کرده اند نيروهاي  عملياتي خود را تا سپتامبر (شهريور) امسال از افغانستان خارج و به سمت کاهش حضور در منطقه و به ويژه عراق حرکت مي‌کنند اما نمي توان از اين مسئله غافل ماند که اين تصميم  فقط معطوف به تغيير راهبرد امنيت ملي اين کشور به سمت خاور دور نيست بلکه افزايش هزينه هاي حضور اين کشور در منطقه و تلفاتي که  به دليل حملات گروه هاي مقاومت  براي آمريکا  ايجاد شده است هم يکي از اصلي ترين دلايل اين تغيير فاز است.کافي است به اظهار نظرهاي دولتمردان اين کشور مبني بر اين که  ميلياردها دلار در منطقه هزينه کرده اما بهره‌اي نبرده اند توجه کرد . بنابراين  بالا بردن هزينه‌هاي حضور آمريکا در منطقه يکي از عوامل موثر در خروج آمريکا از منطقه خواهد بود.
براين اساس مي توان اميدوار بود که پس از دو دهه بي ثباتي و درگيري ، منطقه غرب آسيا در آستانه ورود به دوره جديدي است؛ دوره اي براي شکل گيري تفاهم هايي براساس پذيرش قدرت‌هاي منطقه اي ، حضور نداشتن عوامل مداخله گر خارجي ، دخالت نکردن در حاکميت ها و اعتماد به افکار عمومي ملت ها و مرحله اي که اگر در يک دهه آينده به خوبي و براساس ظرفيت هاي درون زاي  منطقه شکل بگيرد ،مي تواند ظرفيت آن را داشته باشد که در دهه آينده شاهد منطقه‌اي عاري از نيروهاي آمريکايي باشيم.
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar