سرمقاله فرهیختگان/ درس خرمشهر برای ما...
فرهيختگان/ « درس خرمشهر براي ما... » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم سيدحسين موسوي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بازخواني راهبردهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره خرمشهرهاي پيشرو
از خرمشهر اقتصاد، علم و فرهنگ گرفته تا خرمشهر عدالت و مبارزه با فساد. «درس خرمشهر براي ما اين است؛ ملت ايران اين درس را نبايد فراموش کند
حضرتآقا در ديدار دانشآموختگي دانشجويان افسري و تربيت پاسداري دانشگاه امامحسين(ع) نه فقط خطاب به پاسداران حاضر در مراسم بلکه خطاب به همه جوانان درخصوص خرمشهرهاي پيشروي انقلاب اسلامي فرمودند: «جوانهاي عزيز! بچههاي عزيز من! فردا مال شما است، آينده مال شما است؛ شما هستيد که بايد اين تاريخ را با عزتش محفوظ نگه داريد؛ شما هستيد که اين بارِ مسئوليت را بر دوش داريد؛ خرمشهرها در پيش است؛ نه در ميدان جنگ نظامي بلکه در يک ميداني که از جنگ نظامي سختتر است. البته ويرانيهاي جنگ نظامي را ندارد؛ بهعکس، آباداني بهدنبال دارد، اما سختياش بيشتر است.»1
به بهانه سالگرد بيتالمقدس در اين يادداشت بهدنبال درسهاي اين فتح عظيم هستيم که بتوان انشاءالله در مسير انقلاب اسلامي و فتح خرمشهرهاي پيشرو از آنها بهره برد. از روز سوم خرداد ميتوان بهعنوان يکي از يوماللههاي انقلاب اسلامي نام برد، چراکه اين روز نماد پيروزي جبهه حق باوجود اقليت و کمبود منابع مادي بر جبهه باطل با آنهمه هيمنه و امکانات است. اينروز نهتنها در تاريخ انقلاب اسلامي بلکه در تاريخ ايران عزيز ميدرخشد و مايه مباهات و افتخار هر ايراني است و اين يومالله نماد قدرت الهي است که امام بزرگوار از آن به «دست قدرتي که دارد ما را حمايت ميکند» تعبير فرمودند.
همانطور که حضرتآقا فرمودند: «در عمليات بيتالمقدس هزاران انسان فداکار و آگاه، با فهم موقعيت و شناخت نياز زمان، در همان نقطهاي که بايد در آن حضور داشته باشند، حضور پيدا کردند؛ نتيجه يک حماسه تاريخي و ماندگار شد. حماسه فتح خرمشهر و عمليات عظيم بيتالمقدس، در تاريخ اين کشور خواهد ماند؛ هم در آن روزي که اين حادثه اتفاق افتاد، هم هروقت که اينگونه حوادث براي افکار مردم تشريح و توضيح داده شود، وسيلهاي براي تجديد حيات ملي و آسان کردن راه عزت و عظمت براي يک ملت ميشود.»2
اولين درس از اين روز اين است که جوان امروزي نيز بايد با فداکاري، آگاهي، با فهم موقعيت و شناخت نياز زمان، در همان نقطهاي که بايد در آن حضور داشته باشد، حضور پيدا کند تا بتواند حماسهاي آفريده و خرمشهر پيشروي خود را آزاد کند.
شايد بتوان گفت ميدان و عرصه مبارزه اندکي تغيير کرده و از فضاي نظامي دور شده، اما «کساني که آن روز در مقابل ملت ايران و رزمندگان ملت قرار داشتند، عينا همان کسانياند که امروز در مقابل ملت ايران قرار دارند؛ اينها را بايد بشناسيم. آن روز هم آمريکا بود، همين انگليس و فرانسه و آلمان بودند. سلاح شيميايي و نظامي، هواپيما، نقشه جنگي و اطلاعات بهروز صحنه نبرد را به صدام ميدادند، پشت سر او ايستاده بودند، شايد بتوانند نظام جمهوري اسلامي ايران را، نظام رفيع توحيد و معنويت را، پرچم برافراشته توحيد و انسانيت را، صلاي آزادگي و استقلال ملتها را شکست بدهند. پشتسر صدام، اينها بودند، امروز هم همينهايند. امروز هم آن کساني که سعي ميکنند با تبليغات خود حقايق را وارونه جلوه بدهند و درحاليکه خودشان مايه ناامني اغلب مناطق دنيا هستند، ايران را تهديد جلوه بدهند، همينهايند. آن کساني که در پاکستان روزانه جنايت ميکنند، در افغانستان سالهاست دارند کشتار ميکنند، مردم را به اسارت گرفتند؛ در عراق جوري، در فلسطين جوري؛ آن کساني که پشت نيروي اهريمني رژيم اشغالگر قدس قرار دارند، همينهايند. همانهايي که امروز درمقابل ملت ايران قرار دارند، در سال ۶۱ هم پشتسر صدام بودند؛ آن روز شکست خوردند، مطمئن باشيد امروز هم شکست ميخورند.»3
عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر کار بزرگ و پيچيدهاي بود که در آن روزها به همت جوانان اين مرزوبوم اتفاق افتاد و درسهايي ارزشمند براي آيندگان بهجاي گذاشت. در اين پيروزي عوامل مختلفي مؤثر بودند که ميتوان به عوامل زير اشاره کرد.
عامل اول؛ نيروي ايمان
«نيروي ايمان و شجاعت ناشياز قوت ايمان رزمندگان و مردم و جوانان بود؛ يعني عشق ايماني - نه عشق حيواني، نه عشق مادي، نه عشق به چيزهاي خرد و حقير - عشق به ارزشها؛ عشق به آرمانهاي الهي و اسلامي؛ همان چيزي که کشتهشدن در راه خدا را براي کسي که چنين عشقي را دارد، شيرين ميکند. چه چيزي يک رزمنده، يک جوان و يک انسان را در ميدانهاي گوناگون، اينگونه به روشنبيني ميرساند؟ ايمان آگاهانه. عزيزان من! اين ايمان آگاهانه در رزمندگان، موجب اين ميشد که خطر را به هيچ بگيرند. در فرماندهان موجب اين ميشد که لحظهاي بهراحتي خود و يا به خطر براي خود فکر نکنند. شب و روز تلاش و کار کردند؛ حيثيت حقير خودي را ناديده گرفتند؛ براي خدا و براي اهداف اسلام و براي آزادي و سربلندي ملت مسلمان، حاضر شدند جان خودشان را بدهند.»4 در روزگار کنوني نيز اگر ملتي چنين روحيهاي داشته باشد، آن ملت شکستخوردني نيست. در اين دنيا چيزي باارزشتر از جان آدمي براي او وجود ندارد و اگر کسي حاضر شد جان خود را در راهي بدهد، ديگر هيچ تهديدي بر او کارگر نخواهد شد. لذا «هرکس که به سرنوشت اين ملت و اين کشور علاقهمند است، بايد در راه تقويت ايمان اين ملت، در راه تقويت ايمان جوانان، در راه تقويت تدين جوانان و در راه تقويت پيوند جوانان با آرمانهاي اسلامي مجاهدت کند. هرکس که ضد اين عمل کند، به سرنوشت اين ملت علاقهمند نيست؛ يا جزء نيروي دشمن است، يا فريبخورده است.»5
عامل دوم؛ فرماندهي قادر قاطع هوشيار
«دانش نظامي و قوت فرماندهي و هوشياري و استعداد جوانان مومن ما بود. در آن روز کساني وانمود ميکردند ـ و شايد امروز هم بعضي خيال کنند ـ که عملياتي مثل عمليات بيتالمقدس، فقط يک هجوم انبوه انساني بود! اينها سخت در اشتباهند. هيچ امواج انساني، بدون فرماندهي قادر قاطع هوشيار، نميتواند هيچ عملي را انجام دهد. در جنگ نظامي، سازماندهي و عمليات و فرماندهي و تاکتيک و دقت نظر و موقعشناسي و دهها عامل درکنار هم، دانش نظامي را بهوجود ميآورد و استعداد و نبوغ نظامي را نشان ميدهد. اين اتفاق، در عمليات فتح خرمشهر ـ يعني همان عمليات بيتالمقدس ـ روي داد. در آن روز هزاران نفر از نيروهاي دشمن متجاوز - که آنهمه با غرور و تکبر، فرياد سر داده بودند - آمدند دودستي خودشان را تسليم رزمندگان اسلام کردند! بنابراين، يک عامل از دو عامل مهم چنين پيروزيهاي مهمي، قدرت فرماندهي، دانش، مسلط بودن بر عمليات پيچيده جنگ و توان بهکارگيري نيروها بود که آن روز هم دشمنان ما در تبليغات خودشان اينها را مخفي ميکردند و ميگفتند ايران امواج انساني را به جنگ فرستاد! مگر امواج انساني ميتواند پيروز شود؟! چند قبضه مسلسل از چند طرف کار بگذارند، همه امواج انساني را درو خواهد کرد. نخير، فقط امواج انساني نبود؛ فقط انبوه جمعيت نبود؛ قوت سازماندهي بود، قوت اراده بود، نيروي نظامي بود.
البته اين عامل هم ناشياز عامل اول بوده و اين ايمان و اين عشق معنوي بود که آن استعداد را در آنها به جوشش درآورد، والا ما قبل از اين هم در اين کشور جنگهايي داشتيم که نيروهاي ما نتوانستند آن جايگاه شايسته را براي خود کسب کنند. اين قوت ايمان بود که قدرت فرماندهي را پديد آورد. پس، همهچيز به اين برميگردد که اگر جوانان و مردم يک کشور، ايمانشان به خدا، ايمانشان به هدف، احساس فداکاريشان در راه هدف، احساس اينکه خود را جزء حزبالله و جندالله بدانند، تقويت شد، اين ملت شکستناپذير ميشود.»6
در ميدانها و عرصههايي که الان با دشمن درحال مبارزه هستيم بايد دانست که «مبارزه مجدانه توأم با ايمان، در همه مراحل با پيروزي همراه است. هميشه هم که جنگ نيست؛ اين مبارزه در ميدانهاي اقتصادي و سياسي و اجتماعي هم هست؛ اين مبارزه در ميدان درس و بحث و در ميدان توليد هم هست. بنابراين همهجا مبارزه وجود دارد. يکوقت هم دشمن ديوانگي ميکند؛ آنگاه مبارزه در ميدان جنگ است. يک ملت وقتي به خود متکي شد، وقتي مومن شد، وقتي اين ايمان را با عمل صالح و جهاد همراه کرد، در همه ميدانها پيروزي او قطعي است.»7
ويژگيهاي جهاد امروزي
بايد دانست که امروز «اين جهاد هوشمندي لازم دارد، اين جهاد اخلاص لازم دارد. اين جهاد مثل جهاد نظامي نيست که کساني در آنجا بدرخشند و چه شهيدشان، چه زندهشان و چه جانبازشان مثل قهرمان نشان داده بشوند. اين جهاد، جهادي است که ممکن است کسي خيلي هم زحمت بکشد، اما چهره او را هيچکس نشناسد؛ اين جهاد، اخلاص لازم دارد.»8
در جهادمان بايد حواسمان باشد که «همه آنچه بايد بکنيم، همه آنچه تواناييهاي ما رَسا براي انجام آن است، متوقف به اين است که به خداي متعال تضرع کنيم، توجه کنيم، توسلاتمان را با خدا افزايش بدهيم. رابطه دلها با خداي متعال، آن رابطهاي است که اگر تأمين شد، پشتوانه هويت انقلابي و عزم و اراده ما است که خواهد توانست اين زمينه را فراهم کند.»9
يادمان باشد که در پيروزي مغرور نشويم
«خرمشهر وقتي آزاد شد، خيلي کار عظيمي بود؛ هم ازلحاظ سياسي، هم ازلحاظ نظامي بسيار پيچيده و مهم بود، هم ازلحاظ اجتماعي و نگاه عمومي و دل مردم، چقدر مهم بود و تأثير داشت. تا اين حادثه عظيم، با اين عظمت و با اين حجم پيدا شد، از همان ساعت اول در خيابان اثرش در روحيه مردم فهميده شد. امام فورا درد را احساس کرد و درمانش را بلافاصله داد: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» اين معنايش اين بود که فرماندهان مسلحي که اين همه سختي کشيده بودند، اين همه رنج برده بودند، آن خون دلها را خورده بودند، چقدر شهيدهاي خوب و بزرگ ما در همين فتح بيتالمقدس داديم، بر اثر اينهمه مجاهدت، حالا اين کار بزرگ انجام گرفته، اينها مغرور نشوند. سياسيوني که در مسند قدرت نشستهاند، از اين پيروزي بزرگي که در عرصه سياسي برايشان پيدا شد، بر اثر اين حادثه مغرور نشوند: «و ما رميت اذ رميت و لکن الله رمي.»10
من و شما کارهاي نيستيم؛ دست قدرت الهي است. من و شما وسايلي هستيم که اگر عقل به خرج بدهيم، اختيار خودمان را بهکار بيندازيم، وارد ميدان بشويم، از ما براي حصول اين هدف استفاده خواهد شد و افتخار و شرفش براي ما ميماند. اما اگر ما هم نباشيم: «فسوف يأتي الله بقوم يحبهم و يحبونه.»11 بار خدا بر زمين نميماند، پيش خواهد رفت؛ يک حرکت طبيعي، ناموس طبيعت است، ناموس تاريخ است. اين سنت الهي است. «و لو قاتلکم الذين کفروا لولوا الادبار ثم لا يجدون وليا و لا نصيرا سنه الله التي قد خلت من قبل.»12 اين، يک جايش است. «و لن تجد لسنه الله تبديلا»؛ يعني اگر شما بياييد توي ميدان، بر دشمنتان پيروز خواهيد شد؛ يعني اين سنت الهي است. حالا اين پيروزي ممکن است يکروزه و يکساله نباشد، اما درنهايت پيروزي است. اين پيروزي قطعا حاصل خواهد شد. شکست و انهزام در جبهه حق معني ندارد؛ مگر آن وقتي که اهلحق توي ميدان نيايند؛ کار لازم را نکنند؛ اين است ديگر. بنابراين، کار، کار خداست: «و ما رميت اذ رميت.» اينجا هم همينجور است.13
شانههاي خود را به زير بار مسئوليت دهند
در گام دوم انقلاب اسلامي جوانان بايد «در همه ميدانهاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي و بينالمللي و نيز در عرصههاي دين و اخلاق و معنويت و عدالت، بايد شانههاي خود را به زير بار مسئوليت دهند، از تجربهها و عبرتهاي گذشته بهره گيرند و نگاه انقلابي و روحيه انقلابي و عمل جهادي را بهکار بندند.»14 تا بتوانند اين بارها را براي فتح خرمشهرهاي پيشروي انقلاب اسلامي به دوش بکشند؛ از خرمشهر اقتصاد، علم و فرهنگ گرفته تا خرمشهر عدالت و مبارزه با فساد. «درس خرمشهر براي ما اين است؛ ملت ايران اين درس را نبايد فراموش کند...»15
پينوشتها:
1. بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امام حسين(ع) در سال 1395
2. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1378
3. بيانات در جمع دانشآموختگان دانشگاه امامحسين (ع) در سال 1389
4. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1378
5. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1378
6. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1378
7. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1384
8. بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امامحسين(ع) در سال 1395
9. بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امامحسين(ع) در سال 1395
10. آيه 17 سوره مبارکه انفال
11. آيه 54 سوره مبارکه مائده
12. آيات 22 و 23 سوره مبارکه احزاب
13. بيانات در ديدار اعضاي هيات دولت در سال 1388
14. بيانيه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ايران
15. بيانات در ديدار جمعي از ايثارگران و خانوادههاي شهدا در سال 1384