آیا سرمایهگذاران در ارزهای دیجیتال بهزودی پشیمان میشوند؟

همشهري/مائده اميني- خروج هزاران ميليارد تومان از بورس براي خريد رمز ارز، خبري است که مدتي است در رسانهها ميچرخد. فارغ از صحت اين ادعا، آيا قرار است سناريوي شکست دستهجمعي براي مردم مضطرب ايران تکرار شود؟ سال گذشته همين موقع، تيتر مستمر رسانهها، فوج فوج مردمي بودند که از بازار ارز، طلا و حتي مسکن جدا ميشدند و سرمايههايشان را به بازار سهام ميبردند. در بهار و ابتداي تابستان سال گذشته رکورد حضور در بورس شکسته شد و تعداد کدهاي سهامداري مرزهاي ميليوني را شکستند و بورس به ادبيات محاوره ايرانيها اضافه شد. حالا يک سال گذشته، ارزش سهام مردمي که در روزگار اوج وارد بورس شدهاند نصف شده و بازار سرمايه در روزهاي قرمز و زيانده است و بهنظر ميرسد نوبت به حکايت سودهاي نجومي در معاملات ارزهاي ديجيتال، رسيده است. صفر و يکهاي مشکوکي که اين روزها، مرز سودهاي کلان و زيانهاي گزنده را به اندازه چند دقيقه کوتاه ساختهاند. در ايران هم براساس آمار غيررسمي که پايگاه خبري اتاق ايران از قول فرزين فرديس منتشر کرده است، تا امسال، 2.5ميليون اکانت در صرافيهاي آنلاين ارز ديجيتال ساخته شده که پيشبيني ميشود سرمايه حدود 7ميليون نفر در اين اکانتها تبديل به رمزارز شده باشد اما با توجه به اينکه هماکنون صرافي معتبري در ايران نداريم و قوانين و مقررات در اين حوزه هر روز تغيير ميکنند (در اين ميان نوسانهاي نرخ دلار هم نبايد فراموش شود) افق سرمايهگذاري در ارزهاي ديجيتال را با همه جذابيتهايش مبهم کرده است و هنوز هيچکس نميتواند حتي تخميني نزديک به واقعيت، بزند که آينده رمزارزها چطور پيش خواهد رفت يا سرمايهگذاران در اين حوزه در کوتاهمدت چه وضعيتي پيدا خواهند کرد؟
هوشمندان پشيمان نميشوند
عليرضا کلاهي ـ عضو هيأت نمايندگان اتاق بازرگاني
خروج پول از بازار سرمايه بهخاطر رمزارزها نبود. به اين معنا که پولي که از بازار سرمايه بيرون کشيده ميشود لزوما به سمت بازار ارزهاي ديجيتال هدايت نخواهد شد.
اين روزها بيشتر مردم بهدنبال مکان امني براي سرمايهگذاري ميگردند و تا زماني که اين مشکل تورم و فزايندگي نقدينگي حل نشود و سازوکار درستي براي سرمايهگذاري امن مردم درنظر گرفته نشود، در بر همين پاشنه ميچرخد؛ نقدينگي سرگردان در اقتصاد ايران يک روز به سمت طلا ميرود، روز ديگر ارز، روز ديگر بورس و حالا بهنظر ميرسد نوبت به بازارهاي ديجيتال و رمزارزها رسيده است. البته سناريو در بورس اوراق بهادار با سناريو در رمزارزها متفاوت است. در بورس، عدهاي حباب شرکتهاي بيارزش را باد کردند و فروختند و در نهايت به سرمايهگذاران که مردم بيدانش بودند، لطمه زدند. کساني که در بورس، هوشمندانه ثبتنام کردند و بموقع وارد شدند امروز هم پشيمان نيستند. در بازار ارزهاي ديجيتال هم اگر کسي با دانش وارد شده و بداند که براي چه آمده و قرار است چه بکند- کسي که درگير هيجانات لحظهاي نشود و آگاه به شرايط باشد- ميتواند هرگز پشيمان نشود. هرگز نبايد دارايي غيرمازاد را وارد هيچ بازاري براي سرمايهگذاري کرد.
رمزارزها بدون شک، پديده بزرگ عصر ما هستند که بهنظر ميرسد تبديل به بازاري موازي و مجازي براي بازار طلا شده است و ميتواند حتي در آيندهاي نه چندان دور جاي اين بازار را بگيرد. بازار رمزارزها حداقل در ايران، هنوز به حجم قابل توجهي نرسيده است اما توصيه من اين است که اگر ميخواهيد از ورود به اين بازار پشيمان نشويد بايد نگاه بلندمدت به آن داشته باشيد. نگاه کوتاهمدت بهواسطه نوسانهاي شديدي که در اين بازار وجود دارد، تنشهاي بسياري به شما وارد خواهد کرد.
اما آيا ممکن است که سرمايهگذاران ارزهاي ديجيتال، دچار ضررهاي غيرقابل جبران و هنگفت بشوند؟ متأسفانه بايد بگويم که بله. چرا که اصولا به جاي اينکه موضوعي در ايران مديريت شود، با آن برخوردهاي عجيب صورت ميگيرد. درباره رمزارزها هم مديريت به همينگونه بوده است؛ قهري و بدون پيروي از منطق. اگر صرافيهاي آنلاين ديجيتال در بستر امنتري ميتوانستند فعاليت کنند هم درآمد کشور افزايش پيدا ميکرد، هم انجام خدمات آنلاين بينالملل براي شهروندان آسانتر ميشد و هم خطر بلوکه شدن دارايي ايرانيهاي در خارج از ايران به صفر ميرسيد. افسوس که چنين رويکردي بهنظر ميرسد ارزشمند نيست و دنبال نميشود.
آگاهي بايد بر اضطراب بيارزش شدن سرمايه غلبه کند
فرزين فرديس ـ مشاور کميسيون کسبوکارهاي دانشبنيان اتاق بازرگاني
شايد بهتر باشد براي پيشبيني وضعيت سرمايهگذاران امروز بازار رمزارز به اين سؤال پاسخ داد: آيا مردم کشور ما از حداقل دانش اقتصادي براي تجزيه تحليل کلي فضاهاي سرمايهگذاري برخوردارند؟ متأسفانه تا حدودي ميتوان به اين پرسش پاسخ خير داد. بيشتر مردم، بيش از آنکه براساس تحليل، دانش يا آگاهي تصميم بگيرند، درگير هيجانات لحظهاي ميشوند و برهمين اساس هم تصميم ميگيرند. اين دسته افراد احتمال دارد که از سرمايهگذاري در رمزارزها هم مانند بورس پشيمان شوند. اما بهنظر من بازار سرمايه ايران را اساسا نميتوان با رمزارزها و بازار معاملات آنها مقايسه کرد چرا که بورس ما، منفک از تمام دنياست که متأسفانه تعدادي بازيگر حقوقي، دولتي و حاکميتي در آن حضور دارند که هرطور که دلشان ميخواهد در اين زمين بازي ميکنند. اما بازار رمزارزها کاملا متصل به سيستم جهاني است وتأثير افراد روي آن تقريبا به صفر نزديک است اگرچه رمز ارزها بسيار پرنوساناند اما حداقل افراد در اين بازي قاعده را ميدانند و ميتوانند براساس قواعد در آن بازي کنند. البته نبايد فراموش کرد که هرجا سود بيشتر وجود دارد (مثل ارزهاي ديجيتال) احتمال ضرر جبرانناپذير و بزرگتر هم به همان اندازه وجود دارد و ريسک چند برابر ميشود. از همين روست که مدام از طريق رسانهها به مردم تأکيد ميکنيم که با علم بر سطح ريسکپذيري خود وارد نه اين بازار که همه بازارها شوند.
از سوي ديگر بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که تا وقتي که علاج اساسي در اقتصاد کشور نشود، براي نقدينگي مديريت درستي در سازوکاري صحيح طراحي نشود و قرار باشد تورم خانمان برانداز داشته باشيم اين روند هدايت نقدينگي از اين بازار به آن بازار ادامه خواهد داشت. در چنين بستري مردم يک روز به بازار خودرو، يک روز ارز، يک روز بورس و روز ديگر طلا خواهند رفت. هرقدر هم شعار بدهيم با بايد و نبايد نميشود اقتصاد را مديريت کرد!
اما حضور در اين بازارها نه در ايران که در همه جهان گريزناپذير است چرا که تا پيش از اين، ماجرا اندکي متفاوتتر بود. امروز سرعت گردش اطلاعات در سطح جهان بسيار بسيار بالاست و منابع اطلاعاتي بسيار متنوع شده است. تا همين چند سال قبل، اين مردم فقط دسترسي به رسانههاي محدودي داشتند و حالا به خوبي ميدانند که به هر دادهاي ميتوانند دسترسي پيدا کنند. حالا اين يک سوي ماجراست. در سوي ديگر ما بيارزش شدن روزبهروز سرمايهها را در ايران داريم. که مردم را در اين هول و هراس انداخته که حتما بايد فکري به حال نقدينگي خود کنند. انگار که يکي مثل هيزم زير آتش را روشن ميکند و ديگري مانند باد آن را شعلهورتر ميسازد.
نگارنده بر اين باور است که در شرايط تازه و بعد از تجربه ريزشهاي اخير در بازار رمزارزها، هيجانات پيوستن به اين بازار در مردم فروکش خواهد کرد و افراد با آگاهي بيشتر وارد اين بازار ميشوند. در واقع در آيندهاي نزديک، افراد بيشتري به اين جمعبندي ميرسند که بايد بازي کردن در زمين رمزارزها را ياد بگيرند و نياز به «آگاهي» دارند و اگر تنها بتوان يک گزاره را با اندکي قطعيت بيشتر نسبت به ساير گزارهها بيان کرد، آن گزاره اين است که تنها آگاهي برنده است و سرمايهگذاراني که هيجانزده نشدهاند احتمالا از پيوستن به قطار ارزهاي ديجيتال، پشيمان نخواهند شد.