نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

اصلاحات و تکنیسین‌های سیاسی

منبع
اعتماد
بروزرسانی
اصلاحات و تکنیسین‌های سیاسی

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

عباس عبدي/ به نظرم اتفاق 28 خرداد را نبايد مترادف پايان اصلاح‌طلبي دانست. اين را نه براساس علايق و گرايشم بلکه براساس واقعيات و تجربه پژوهشي مي‌گويم. اغلب مردم ايران از وضع ناراضي هستند و آن را تاييد نمي‌کنند. ولي ناراضي بودن از يک چيز به معناي پذيرش چيز يا چيزهاي ديگر نيست به ويژه آنکه آن چيزهاي ديگر نيز آزمون خود را پس داده باشند. مردم ايران به دلايل تاريخي و تجربه صد ساله خود و نيز وضعيت منطقه اطمينان دارند که اصلاحات به عنوان کم‌هزينه‌ترين شيوه تغيير و بهبود با فاصله بسيار زيادي بهتر از هر روش ديگري است. ولي اين امر به معناي آن نيست که اصلاحات را معادل اصلاح‌طلبان به عنوان يک گروه اسم و رسم‌دار بشناسند. کساني که به‌ طور کامل آگاهانه يا ناآگاهانه اسير تکنسين و کارپردازهاي سياسي شده‌اند و رهبري اصلاحات را از مجموعه ايده‌پرداز و افراد داراي اعتماد به نفسي که درک درستي از سياست داشته باشند به تکنسين‌هاي سياسي تبديل کرده است به ‌طوري که هر 4 سال يک بار فيل آنان ياد هندوستان مي‌افتد و با شيوه‌هاي نخ‌نما وارد ميدان سياست مي‌شوند و غيرمسوولانه يکه‌تازي مي‌کنند و نتيجه آن همين وضعيتي است که در 28 خرداد ديديم. وضعيتي که بسياري از کنشگران واقعي اصلاح‌طلب بنا به ملاحظات گوناگون سکوت کردند تا بلکه شکاف و انشقاقي رخ ندهد ولي خيلي خوب مي‌دانستند که پايان اين بيراهه به کجا ختم خواهد شد.  اصلاح‌طلبان را چه مي‌شود؟ خيلي خلاصه. در سطح نظري، عدول از اصول اساسي اصلاح‌طلبي و نداشتن راهبرد است.

در اين مورد مفصل نوشته‌ام باز هم در فرصت مناسب خواهم نوشت. در سطح تشکيلاتي تبديل شدن به جمع‌هاي نسبتا بسته، پير، خسته و ناتوان و در سطح عملي، آلوده شدن به جريان فرصت‌طلبي و باري به هر جهت و از اين ستون تا آن ستون فرج است و بالاخره در سطح فردي، غلبه کارگزاري و کارپردازي و در يک کلام تکنيسيني سياسي بر مفهوم واقعي و متعهدانه سياست است. اين بخش اخير 3 سطح اول را بازتوليد کرده و خود را در موقعيت اصلاح‌طلبان در دست برتر قرار داده است. پس بد نيست که نگاهي به ويژگي‌هاي يک تکنيسين بيندازيم.  تکنيسين سياسي خيلي پيش از آنکه فکر کند، حرف مي‌زند. چنان وارد جزييات مي‌شود که مخاطب را از ديدن کليات غافل مي‌کند. براي تکنيسين سياسي جزييات همان کليات است و چيزي جز جزييات وجود ندارد. تکنيسين سياسي بسيار ساده‌لوح است در عين حال خود را هوشمند تصور مي‌کند چون وارد بحث بي‌پايان درباره جزييات بيهوده مي‌شود. آنان حسي نسبت به کليات پديده ندارند، عاشق جزييات هستند.  تکنيسين سياسي همه ‌چيز را ابزاري در خدمت امر تکنيکي مي‌بيند. چه فرد را چه شعار و مفهوم را. افراد تا هنگامي که در حصر و زندان هستند، ابزار خوبي براي پيشبرد مقاصد تکنيسين‌ها هستند ولي به محض اينکه حرفي مغاير آنان گفته شود، توپخانه توهين و اتهام را روشن مي‌کنند. شعارها نيز به همين سرنوشت دچار مي‌شود. امروز مي‌توانند ميان 28 خرداد و 28 مرداد مقايسه کنند تا بلکه با ترساندن مردم اندکي را به سوي خود جلب کنند ولي رفتارشان در 29 خرداد هيچ فرقي با گذشته ندارد. نه فرار مي‌کنند و نه پنهان مي‌شوند! درکشان از 28 مرداد همين قدر مبتذل است.  تکنيسين سياسي راهبرد ندارد. مي‌تواند پرايد و بنز و کاميون را تعمير کند. در خرداد 1388 همان قدر فعال است که در خرداد 1400 و جالب است که هيچ تمايزي هم ميان اين دو رفتار متضاد حس نمي‌کند. او فقط يک پيچ را تغيير مي‌دهد، فرق نمي‌کند بنز باشد
 يا پرايد.  تکنيسين سياسي فاقد شجاعت و صراحت است. شکست در قاموس او معنا ندارد.

اصلاح‌طلب‌نمايي است که موقع شکست رگ اصولگرايي او برجسته مي‌شود و عمل به تکليف را به رخ مي‌کشد. شکست خود را به عهده عدم همکاري ديگران مي‌اندازد! اين حد از زبوني سياسي فقط نزد آنان ديده مي‌شود. تکنيسين سياسي زير بار واقعيت نمي‌رود. تا هنگامي که نتايج نظرسنجي‌ها مطابق آمال و آرزوهاي آنان است، طرفدار دوآتشه نظرسنجي و علم مي‌شوند ولي خدا نکند که نتايج آن را نپسندد که نظرسنجي را متهم به نفوذ امنيتي‌ها مي‌کند! و خودشان نظرسنجي راه مي‌اندازند!  هنگامي که مي‌گويي نظرسنجي اين را مي‌گويد، پاسخ مي‌دهند که سر کوچه با 9 نفر صحبت کرديم طور ديگري مي‌گفتند. جامعه‌شناسي را به ابتذال  مي‌کشانند. با تکنيسين‌هاي سياسي نمي‌توانيد گفت‌وگوي موثر کنيد. مثل گربه مرتضي علي هستند هر جور بيندازيدشان بالا، چهار دست و پا پايين مي‌آيند. اصلا حوصله گوش کردن ندارند. بدتر از آن فقط چيزهايي که مطلوب‌شان است را مي‌خوانند و بازنشر مي‌کنند. تکنيسين سياسي آدم غيرتشکيلاتي است. تا هنگامي که جمع از او حمايت مي‌کند، او نيز همراه جمع است و کلا اداي دموکراتيک بودن را درمي‌آورد. خدا نکند که نظرش مورد پذيرش واقع نشود، فوري قهر مي‌کند، انگ مي‌زند و اگر توانست با مصاحبه و بيانيه راه خود را جدا مي‌کند.  تکنيسين‌هاي سياسي اقتضايي سخن مي‌گويند، گاه مي‌گويند براي جلوگيري از انتخاب نامزد حکومت بياييم نامزد ديگري را انتخاب کنيم، بعد که مي‌بينند اين شعار پوچ است، مي‌گويند براي دفاع از جمهوريت! بياييم پاي صندوق. مي‌خواهند توفان در فنجان چاي را به عنوان زلزله سياسي قالب ‌کنند.  اصلاحات جز متمايز کردن خود از راه و روش تکنيسين‌هاي سياسي چاره ديگري ندارد ولي متاسفانه آنان اکثريت قاطع اين جبهه هستند پس بعيد است، چاقو دسته خود را بِبُرد. آنان که خودشان مساله هستند، قادر به ارايه راهبرد براي حل مساله نيستند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره