گروکشی دلواپسان علیه وزرای رئیسی

آرمان ملي/متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فعلا ماه عسل سيد ابراهيم رئيسي و نمايندگان مجلس است. بهارستاننشينان به مردي که قرار است بهزودي در پاستور مستقر شود، لبخند ميزنند و هنوز بهطور صريح نميگويند در پشت اين لبخندها چه هدفي وجود دارد. از زماني که حضور ابراهيم رئيسي در انتخابات رياستجمهوري مسجل شد، نمايندگان سابق و فعلي مجلس بودند که براي دوران رياستجمهوري رئيسي به برنامهريزي پنهان و آشکار پرداختند تا شايد سهمي از دولت سيزدهم نصيب آنان شود. 10 خرداد بيش از ۳۰۰ نماينده ادوار مختلف مجلس در ديدار با سيدابراهيم رئيسي حمايت خود را از وي در انتخابات سيزدهمين دوره رياستجمهوري اعلام کردند، اما زمان زيادي نگذشت؛ يعني در 26 خرداد، ۲۱۰ نماينده مجلس طي بيانيهاي خواستار انصراف نامزدهاي اصولگرا به نفع رئيسي شدند. نامه آنها خطاب به زاکاني، قاضيزادههاشمي، رضايي و جليلي نوشته شد. در بخش پاياني آن آمده بود: «قطعا اين کنارهگيري خود تلاشي براي حضور حداکثري مردم در صحنه شکلدهي به دولتي کارآمد و مقتدر خواهد بود.» چند روز بعد دوباره بيانيههايي از مجلس خطاب به رئيسي منتشر شد که محتواي آن تبريک پيروزي او در انتخابات و ذکر مطالباتشان در لفافه بود! نکته قابل تامل به حواشي اين ديدارها مربوط است؛ چنانکه خبر آنلاين در 29 ارديبهشت نوشت: «با وجود اينکه ادعا ميشد ۲۲۰ نماينده حامي کانديداتوري رئيسي بودهاند، اما در جلسه امروز نمايندگان با رئيسي کمتر از ۱۰۰ نفر حضور داشتند. به گفته يک فرد مطلع، «در اين جلسه که احمد اميرآبادي نماينده قم مجري آن بود، ابراهيم رئيسي صحبتي نکرد. نمايندگان گروه به گروه، يا يکي، دو نفري جلو ميرفتند و با ابراهيم رئيسي صحبت ميکردند» صحبت نکردن رئيسي با نمايندگان بر صحت خبري که پيش از اين منتشر شده بود، افزود: چندي پيش برخي سايتهاي خبري مدعي شدند که رئيسي از اعطاي وقت به نمايندگان مجلس خودداري ميکند.
سهم خواهان بهارستان در حال سبقت
مشخص است که عرض ارادتهاي اين روزهاي برخي نمايندگان اصولگرا و دلواپس به رئيسي بهخاطر خواستههايي است که از او دارند. فارغ از جلب توجه رئيسجمهور منتخب 1400 به رفع کمبودهاي حوزههاي انتخابيهاي نمايندگان، برخي اهداف ديگر هم در پشت پرده مجيزگويي نمايندگان وجود دارد و آن هم توجه به خواست آنها در انتصاب وزرا بهويژه وزيرکشو راست که پس از آن بتوانند در انتخاب استاندار به نقش آفريني بپردازند. برخي نمايندگان مجلس پا را از پيشنهاد گزينههاي مطلوب براي وزارتخانهها فراتر گذاشته و با لحن ديگري به تعيين وزير براي کابينه رئيسي مشغول هستند! درخواست سهم نمايندگان از کابينه رئيسي موضوعي نيست که نهان بماند؛ به عنوان نمونه سيدمصطفي ميرسليم نماينده اصولگراي مجلس اخيرا اين توئيت را منتشر کرد: «حسن نيت جناب آقاي رئيسي و کمک و مشورت گرفتن از مردم ستودني است؛ ولي انتخاب وزرا از وظائف اصلي رئيسجمهور است که بايد با مشورت خبرگان و اهل تدبير و رأي اعتماد مجلس انجام گيرد و نه با نظرخواهي عمومي!» راي اعتمادي که ميرسليم به آن اشاره کرد را ميتوان تهديدي براي رئيسي تلقي کرد؛ بدان معنا که او براي تاييد وزرايش بايد به نظر نمايندگان توجه کند و گزينههاي در ذهن بهارستاننشينان براي جلوس بر کرسي وزارتخانهها مدنظر رئيسجمهور باشد. همچنين مالک شريعتي، نماينده تهران در مجلس يازدهم درخصوص احتمال نقشآفريني نمايندگان در چينش کابينه چه به صورت حضور مستقيم خودشان يا به صورت معرفيکردن افرادي براي مناصب گفت: «اينکه کساني بخواهند فردي را تحميل کنند، حتما غلط است؛ مجلس چنين برنامهاي ندارد، اما ما اکنون نميدانيم ممکن است در مورد يکي، دو نفر يا سه، چهار نفر تقاضا از سوي خود دولت باشد که کمک کنند که آن هم بايد بررسي شود. اما اينکه نمايندهها متقاضي حضور در کابينه باشند من چنين استنباطي ندارم.» ازسوي ديگر ماجرا جبهه پايداري و سهمخواهي آنهاست؛ آنها در اين انتخابات براي رئيسي سنگ تمام گذاشتند که مهمترين آن، پشت کردن به نامزد سنتي خود و حمايت از رئيسي بود؛ البته در ظاهر. چرا که جليلي هم نامزد پوششي براي رئيسي بود و پايداريها احتمالا با علم به اين سناريو به جاي اينکه پس از انصراف جليلي پشت سر رئيسي بروند از ابتدا رفتند تا منتي هم بر سر او بگذارند و دستشان براي سهمخواهي بازتر باشد.
مهاجرت از بهارستان به پاستور؟
برخي از نمايندگان مجلس هم هستند که خود را لايق حضور در کابينه رئيسي ميدانند و با تبليغات زياد سعي دارند فشارهاي لازم براي حضور در پاستور را وارد کنند مانند فريدون عباسي که ميگويد: «اگر صلاح کشور اين بود که تشخيص داده شود در پستهاي اجرايي به حضور برخي نمايندگان بيشتر احتياج است، قاعدتا بايد در دولت حضور پيدا کنند»، اما نماينده ديگري به نام سيداحسان خاندوزي ميگويد که «ترجيح بنده اين است که با حضور در مجلس به خوبتر عمل کردن دولت کمک کنم.»
مخالفان سهمخواهي از رئيسي چه گفتند
طيف ديگر اصولگرايان مخالف اين مشي و برنامه نمايندگان همفکر خود هستند. چنانکه ديروز يک فعال سياسي اصولگرا به اين موضوع اشاره کرد. عباس سليمي نمين گفت: «نگران هستم شايد نمايندگان دنبال سهمخواهي از دولت جديد باشند و ۲۰۰ نمايندهاي که براي تقويت رئيسي امضا جمع کردند، حالا بيايند و هر کدام بهزعم خود سهمي طلب کنند.» برخي نمايندگان مجلس هم با وجود اصولگرا بودن همکاران، خود را از سهم خواهي برحذر ميدارند مانند يک عضو کميسيون اقتصادي مجلس که تاکيد کرد: « انتظار ميرود دولت سيزدهم در راستاي توصيههاي مقام معظم رهبري در جهت رفع موانع و توليد گام بردارد و حرکت چرخه اقتصاد کشور را مضاعف کند.» عليرضا سليمي تصريح کرد: «برخي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ممکن است در زمان انتخابات در ستادهاي انتخاباتي آقاي رئيسي فعال شده باشند، اما امروز بايد با جديت به وظيفه نظارتي خود عمل کنند.» وي خاطرنشان کرد: «مجلس يازدهم چک سفيد امضا به دولت رئيسي نميدهد و قطعا با استفاده از ابزارهاي نظارتي مجلس با جديت بر روند شکلگيري و عملکرد دولت سيزدهم نظارت خواهد داشت.»
ماه عسل تلخ
در نهايت مشخص است نمايندگاني که روزي براي حضور جليلي در انتخابات رياست جمهوري فرش قرمز پهن ميکردند، اما پس از آن به اصرار از او خواستند که از عرصه کنار برود، پتانسيل تضعيف رئيسي و دولت او در صورت عدم توجه به سهمخواهيهايشان را دارند. به نظر ميرسد ماه عسل نمايندگان و رئيسي عمر کوتاهي دارد و با معرفي وزراي پيشنهادي به پارلمان به اتمام ميرسد! آيا تجربه تعامل کمدوام نمايندگان مجلس با احمدينژاد باز هم تکرار خواهد شد؟