سرمقاله خراسان/ خوزستان و راه حلهایی که یک شبه نیست!

خراسان/ « خوزستان و راه حلهايي که يک شبه نيست! » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم دکترسيدعلي علوي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بي تدبيري ها، کم کاريها و. .. کارد را چنان به استخوان مردم شريف خوزستان رسانده که منجر به اعتراضاتي در استان خوزستان شد. ناراحتيهاي مردمي که ديروز نيز رهبر انقلاب بر آن صحه گذاشتند و از مسئولان امر طي ساليان گذشته گلايه کردند. اگرچه اعتراضات يک هفته اخير و تبعات آن منجر به توجهها به خوزستان و آب خوزستان شده است اما در اين بين توجه به چند نکته ضروري به نظر ميرسد.
1. مشکل خوزستان يک شبه به وجود نيامده که يک شبه حل شود
بعد از وقايع تلخ يک هفته اخير موجي از واکنشها ايجاد شد، از آب رساني شلي و تانکري تا باز کردن موقت آب سدها و آمدن آب به پايين دست کارون؛ اما واقعيت چيز ديگري است، درست است که يکي از مسائل مردم خوزستان نبود آب شرب و زراعت سالم و کافي است اما اين مشکلي است که بيش از دو سه دهه است با آن زيست ميکنند. مسئله امروز مردم خوزستان نه بحران خشکسالي در سرزميني پر آب بلکه بحران مديريتي است که طي حداقل سه دهه گذشته از اواخر دولت آقاي هاشمي تا امروز کار را به جايي رسانده که ميليونها نفر نخل جان دادهاند، ديگر آب کارون شيرين نيست و اقتصاد مردم در ثروتمندترين سرزمين ايران بزرگ چنان نحيف است که جز کشاورزي شلتوک و دامپروري غيرصنعتي راهي براي امرار معاش ندارند.
بله واقعيت اين است که مشکل مردم خوزستان يک شبه پديد نيامده که بشود در کوتاه مدت آن را حل کرد. به نظر گام اول براي ورود به حل مسئله و مشکل خوزستان درک اين موضوع باشد. مشکلي که امروز با انتقال آب به چند استان ديگر، به چاههاي نفت هورالعظيم، به بيکاري بالاي 50درصد، به اقتصاد کشاورزي و دامداري مردمان و به معضلات محيط زيستي گره خورده است.
2.براي حل اساسي مشکلات خوزستان بايد تصميمات اساسي گرفت
همان طور که ذکر شد مسئله امروز خوزستان مسئله پيچيدهاي است که يک سر آن به انتقال آب کارون به استانهاي ديگر، يک سر آن به استخراج نفت در هور العظيم، يک سر آن به احداث سدهاي متعدد بر کارون، يک سر آن به جا نمايي غلط سد گتوند، يک سر آن به صنايع فولادي آبخور غرب و جنوب غربي کشور و يک سر آن به بي توجهي محض به محيط زيست گره خورده است. موضوعي که به طور مفصل امروز در گزارش صفحه 4 روزنامه با عنوان« سرچشمههاي خشکي خوزستان» به آن پرداختهايم.
به نظر ميرسد اگر بخواهيم به صورت پايدار مشکل آب خوزستان و تبعات زيست محيطي آن را حل کنيم در گام اول نياز به يک پروژه مطالعاتي علمي و مستقل از ذي نفعان است. در گام بعد طبيعتا نياز به تصميمات سختي است همچون حذف سد گتوند که به اذعان يک پژوهش انجام شده توسط دانشگاه تهران انحراف مسير رودخانه کارون از اين سد، رقمي حدود 9هزار ميليارد تومان هزينه خواهد داشت که سه برابر کل بودجهاي است که براي ساخت سد مصرف شده است. اين اعتبار از بيتالمال را بايد هزينه کنيم تا از شر سدي که با آن همه هزينه ساختهايم، رها شويم. حذف آب مورد نياز صنايع فولادي و تامين آن از درياي عمان و مواردي از اين دست اگرچه تصميماتي اساسي، پرهزينه و زمان بر هستند اما ميتوانند ثبات، امنيت، پيشرفت و محيط زيست سالم را براي مناطق غربي و جنوب غربي ايران عزيز در پي داشته باشند.
3.براي همراه کردن مردم بايد با آنها شفاف باشيم
با توجه به آن چه ذکر شد، زمان بر بودن يکي از مسائل اصلي حل باثبات مسئله خوزستان است. موضوعي که در شرايط ملتهب فعلي، مطرح کردن آن براي مردم خوزستان ميتواند به معناي وعدههاي سرخرمن قبلي تلقي شود. لذا به نظر ميرسد براي همراه کردن مردم، شفافيت و پاسخ به سوالات افکار عمومي و اطلاع رساني فعل و مستمر کمکي اساسي خواهد کرد. واقعيت اين است که مردم خوزستان درباره حقابه شان سوالات و ابهامات متعددي دارند از انتقال آب به ساير استانها تا انتقال آب به صنايع فولادي و غيره که شفافيت راه علاج آن است و البته ترسيم يک چشمانداز روشن با منابع ملي مشخص و در يک چارچوب زمان بندي شده ميتواند عاملي موثر در همراهي و صبر مردم صبور و نجيب خوزستان براي تحمل دوراني باشد که مسئله خوزستان حل شود.
4.محيط زيست حلقه کليدي توسعه
اتفاقات اخير در خوزستان نشان داد توسعه بدون در نظر گرفتن ملاحظات محيط زيستي جز خسارت نيست اگر توجه به پروتکلهاي محيط زيستي طي دو سه دهه گذشته، موضوعاتي دست سوم و چهارم بود و اصل بر توسعه بي محاباي صنعتي بود، تبعات زيست محيطي يک دهه اخير همچون ريزگردها، خشک شدن تالاب ها، درياچهها و از بين رفتن ذخيرههاي محيط زيستي کشور نشان داده که توسعه جز با توجه اصولي به محيط زيست پايدار نخواهد بود. موضوعي که گمشده دولتهاي پس از جنگ بوده و در واقع هر چهار دولت قبلي در فاجعه آن شريکاند. مسئلهاي که به نظر ميرسد ميبايست مجلس به آن ورود و به عنوان يکي از الزامات برنامههاي توسعه و بودجه ريزيهاي سالانه براي جبران آن اقدام کند.
5. توجه به حقوق عامه و پيگيري مقصرين و قاصرين
همان طور که ذکر شد مسئله خوزستان معضلي تدريجي و ما حصل عملکرد 4 دولت پس از جنگ است. معضلي که به حق از آن ميتوان به عنوان يکي از مصاديق حقوق عامه نام برد. آب و بهره مندي از آب سالم براي مردماني که طي 30 سال گذشته از آن کمتر و کمتر بهره بردهاند.
با توجه به رويه چند سال اخير قوه قضاييه و تاکيدات صريح رهبر انقلاب در تبيين خط مشي قوه قضاييه و تاکيد بر پيگيري و مطالبه حقوق عامه، پيگيري اين حقوق درباره آب خوزستان از چهار دولت گذشته از مسئولان ملي تا مسئولان استاني که ديروز نيز مورد گلايه رهبر انقلاب قرار گرفتند، مي تواند يکي از دستور کارهاي جدي رئيس دستگاه قضا جناب آقاي اژهاي باشد. اقدامي که اگر به درستي به سرانجام برسد براي مردم اميدآفرين و براي مسئولان مقصر و قاصر بازدارنده خواهد بود.
6.مشروعيت به اعتراضهاي به حق و تعبيه فرايندهاي مورد نياز
در اين ميان يکي از نکات قابل تامل در حوادث يک هفته اخير، تعبير ديروز رهبر انقلاب با اين مضمون بود که« مردم ناراحتي خود را بروز دادند اما هيچ گلهاي از آنها نميتوان داشت چراکه مسئله آب آنهم در آن آبوهواي گرم خوزستان مسئله کوچکي نيست»در واقع رهبر انقلاب با توجه به کم کارهاي و برخي تصميمات گرفته شده توسط مسئولان امر نه تنها به اعتراضات و ناراحتي مردم صبور خوزستان برچسب اغتشاشگر و ضد انقلاب نزدند بلکه براي ابراز اين گلايهها حقي قائل شدند موضوعي که ميتوانستند به آن ورود نکنند و در حد همان گلايه از مسئولان باقي بماند اما رهبر انقلاب با اشارهاي کوتاه درخصوص مراقبت از سوءاستفاده دشمنان اصل ابراز ناراحتي و اعتراض را به رسميت شناختند، رويکردي که شايد اگر از ابتدا توسط مسئولان ملي و استاني و حضور به وقت در ميان مردم همچون ويدئويي که در آن افسر دزفولي با مردم سخن ميگويد، انجام ميشد شاهد برخي وقايع تلخ يک هفته اخير نبوديم زيرا که به رسميت شناختن اعتراضات به حق در چارچوب قانون مي تواند جلوي بسياري از سوء استفادههاي گروههاي معاند را بگيرد موضوعي که به نظر ميرسد بايد مورد توجه وزارت کشور دولت آقاي رئيسي قرار گيرد.