تکاپوی صدا و سیما برای توجیه طرح اینترنتی مجلس
عصر ايران/متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و بازنشرش در آخرين خبر به معناي تاييد آن نيست
مهرداد خدير/ واکنش منفي افکار عمومي و شخصيت هاي مختلف سياسي و فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي به طرح موسوم به «صيانت از حقوق کاربران در فضاي مجازي» در مجلس انقلابي، صدا و سيما را به تکاپو انداخته تا ملتي را از سوءتفاهم به درآورد که هان ايهاالناس! اين قطع و قتل و کاهش و محدوديت اينترنت نيست و قرار نيست شبکه هاي پرطرفدار و محل مجازي کسب و کار مردم را ممنوع و تعطيل کنند و ريز و درشت، کارشناس ميآورند تا همين را بگويند. يکي وعدۀ اصلاح بدهد و ديگري رفو کند!
به همين بهانه ميتوان پرسيد:
1. اگر چنين است چرا طرح را به گونهاي ننوشتند تا اين گونهها تفسيرها صورت نگيرد؟ به تعبير مولانا در دفتر پنجم مثنوي معنوي:
آن يکي پرسيد اُشتُر را که هي!
از کجا ميآيي اي فرخنده پِي؟
گقت خود پيداست از زانوي تو!
2. شايد در صدا و سيما توجيه کنند که دارند از قوۀ مقننه دفاع ميکنند و مجلس، خانل ملت است و دفاع از طرح يا مصوبۀ خانل ملت، دفاع از ملت است.
بله، دفاع از مجلس کار خوبي است اما چرا اگر مجلس در دورههاي قبل و خصوصا مجلس ششم طرحي تصويب ميشد يا در همين مجلس قبل که اگر خنثي بودند از اين دست طرح ها هم نداشتند ولي تا سخني ميگفتند که نميپسنديديد مجلس را به توپ ميبستند و حداقل چهره هاي مؤثر آن ولو در جايگاه نايب رييس را بايکوت ميکردند اما حالا مدافع نهاد مجلس شدهاند؟ جز اين است که نه از اين مجلس و نه از صدا و سيما، صداي اکثريت جامعۀ تحولخواه و نوگراي و انزواستيز ايران شنيده نميشود و از اين حيث اشتراک دارند؟ (اگر نخواهيم به تعلق فکري هر دو به جبهۀ پايداري بپردازيم). به عبارت ديگر اکثريت جامعه به گواه نرخ مشارکت در انتخابات و ميران آراي نمايندگان، به گونهاي ديگر ميانديشد، ميپوشد، ميپسندد، ميبيند و ميخواهد.
3. صدا و سيما که اصرار دارد شبه کارشناسان حامي طرح را دعوت کند چرا سراغ دهها و صدها چهرۀ سرشناس مخالف نميرود؟ چراي آن البته روشن است . چون صدا و سيما نه يک رسانه با تعريف مصطلح در علوم ارتباطات که يک سازمان تبليغاتي است که پاي موضوعات سياسي که در ميان باشد براي القاي يک موضوع بسيج ميشوند و برنامه ميسازند و بوق را برميدارند. در اين بوق يک روز در نقد و نفي برجام دميده ميشد و يک ماه بعد اگر فرمان برسد که قرار است برجام احيا شود در مقام تأييد در آن ميدمند. مرحوم ممد بوقي و سهراب بوقي در امجديه و آزادي هم کاري به روند بازي نداشتند. بلکه در حمايت از قرمز و آبي مي دميدند اما انبوهي از هواداران را خوشحال ميکردند. اين بوق اما نسبتي با علاقۀ کثيري از مردم ايران ندارد که اصلا به فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي به مثابه مفري از دست همين بوق مينگرند.
اگر صدا و سيما واقعا بخواهد در اين زمينه اطلاع رساني کند کارشناس فناوري را که با ايسنا گفت و گو کرده روي خط آورده دعوت کند تا برايشان بگويد: «پروژۀ استارلينک که در ايران به عنوان اينترنت ماهوارهاي شناخته مي شود در آسمان ايران در دسترس است و تحول بزرگي در ارتباطات ايجاد ميکند و فيلترينگ را بلاموضوع ميکند و از طريق کشورهاي همسايه استفاده از آن امکان پذير خواهد شد.»
به جاي تلاش براي شکار باد و مبارزۀ دون کيشوتوار با آسياي بادي از اين امکان استفاده کنيد و اگر حرفي داريد به دنيا عرضه کنيد.
4. اگر طرح در خدمت مردم است چرا آقاي حسينيباي را به خيابانها نميفرستند و نظر مردم را جويا نميشوند؟ اما نه. پاي اينترنت و مجلس انقلابي در ميان باشد به خيابان نميتوان رفت.
5. در ميان کارشناسان وشبه کارشناسان گمنام، يک استاد زبان و ادبيات فارسي و يک استاد حقوق را هم دعوت کنند تا از اولي بپرسند آنچه در اين طرح آمده معني واژۀ «صيانت» است يا «محدوديت، کنترل و شيفت از شبکۀ جهاني اينترنت به شبکۀ محدود داخلي» از آن مستفاد ميشود و از دومي هم بپرسند مصداق صيانت از حقوق است يا نقض حق آزادي بيان و حق انتشار آزاد اطلاعات؟
6. چرا کارشناسان تجارت الکترونيک و گردشگري را نميآورند تا بپرسند اين طرح چه بلايي بر سر بازار و توريسم ميآورد؟ شايد بگويند اينستاگرام را که نميخواهيم ببنديم. خوب اگر نميخواهيد اينستاگرام را ببنديد پس چي را ميخواهيد ببنديد؟ تلگرام را که قبلا فيلتر کرده بوديد. ميخواهيد به حضور رسانه هاي رسمي در فضاي تلگرام پايان دهيد و کل اين امکان را به دشمنان جمهوري اسلامي و شبکه هاي شايعه پراکن بدهيد؟ اين همه عقل و هوش و تدبير را از کجا آوردهايد آخر؟!
7. شايد توجيه کنند که در برابر هجوم خبري شبکه هاي ماهوارهاي فارسي زبان خصوصا مثلث تلويزيونهاي «ايراناينترنشنال، بيبيسي فارسي و من و تو» نميتوانيم ساکت بنشينيم و بايد آتش تبليغات آنان را خنثي کنيم.
آنها اما دنبال سوژهاند و اين سوژه را هم خودتان دادهايد. سوژه را ميدهيد و بعد مي خواهيد خنثايش کنيد؟ اگر مجلس، ربطي به صدا و سيما نداشت و واقعا اکثريت جامعه را نمايندگي ميکرد باز قابل توجيه بود ولي حالا که يک روح در دو بدن هستند ميتوان پرسيد تبعات آن را نميدانستيد؟ تازه اگر موفق شويد و کل اينترنت را قطع کنيد باز بر شمار مخاطبان اين سه افزودهايد.
8. حتي اگر نيت صدا و سيما خير باشد و واقعا دنبال بيان از حقوق کاربران يا اصلاح اين طرح که اگر هم نهايي شود به خاطر «هشتاد و پنجي» بودن، آزمايشي خواهد بود، باز از صدا وسيما پذيرفته نيست چون همواره از انحصار حمايت کرده و يک پاي هر اتفاق منحصر کنندۀ رسانهاي است و پاي خود را به شبکۀ نمايش خانگي با مجوز ارشاد هم دراز کرده چه رسد به اينترنت که بي اجازۀ صدا وسيما وصل شده است.
9. درست 30 سال پيش و در همين تابستان و در مرداد داغ 1370 خورشيدي عصر يک روز جمعه شبکۀ اول سيما برنامهاي دربارۀ ماهواره داشت با دو ميهمان: محمد هاشمي رييس وقت سازمان صدا و سيما و سيد محمد خاتمي وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
رييس سازمان (هاشمي) با اشاره به بزرگي ديشهاي صدا وسيما ميگفت اينها را چطور ميخواهند در خانهها نصب کنند و به لحاظ فني ناممکن ميدانست اما وزير ارشاد (خاتمي) ميگفت: مشکل فني که ندارند و اندازۀ ديشهاي خانگي هم کوچک مي شود تنها بحث مطرح از نظر حقوقي است و اين که مرزهاي کشورها چه ميشود و آيا نقض حقوق نيست و اگر هم باشد کي ميخواهد از کي شکايت کند؟
صدا و سيما اگر آن «جُنگ هفته» در 30 سال قبل را پخش و قانون منسوخ شده ممنوعيت به کار گيري ادوات و تجهيزات ماهواره اي را يادآوري و بررسي کند آنگاه روشن خواهد شد که چقدر تجربه اندوختهايم؟ اگر 30 سال طول کشيد تا به اين نقطه برسيم اينترنت ماهوارهاي اندک زماني بعدتر از راه ميرسد. هر چند که چنان که پيشتر اشاره شد رسيده است.
به تعبير دکتر هادي خانيکي استاد علوم ارتباطات، «ماهيت اينترنت، "جهاني بودن" و "غلبه بر زمان و مکان" است». به اسم صيانت نميتوان اين ماهيت را قلب کرد و نقض حقوق مردم را به اسم صيانت از حقوق آنان به خوردشان داد.
10. در برنامههاي بعدي يک کارشناس از حوزههاي امنيتي هم دعوت کنيد تا به شما بگويد اگر بخشي از خشم و اعتراض در فضاي مجازي تخليه شود بهتر و امنتر از خيابان است!