استاندار تهران درگفتوگوبا «آرمان»: فرمانداری که با دولت همسو نیست باید برود
آرمان امروز
بروزرسانی
آرمان/ مصاحبه پيش رو در ارمان منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
تهران که امروزه پايتخت کشور ايران است از پيشينه شهري چندان طولاني برخوردار نيست. تهران، بزرگترين بازار خودرو در کشور است، روزانه تعداد قابل توجهي خودرو وارد اين شهر ميشود، بدون آنکه بزرگراهها به اندازه ورود خودرو گسترش يابند. خطوط مترو با بيش از دو دهه تاخير به بهرهبرداري رسيدهاند اما ناکافي هستند. از سوي ديگر تهران پايتخت سياسي و اداري ايران است. و بيشتر توجهات به اين پايتخت سياسي موجب شد تا با استاندار دولت يازدهم گفتوگو کنيم. انتخاب فرمانداران و جابهجايي استانداران از حواشياي بود که آرمان تصميم گرفت با دکتر حسين هاشمي درباره آن گفتوگو کند. گفتوگوي آرمان با استاندار تهران در آستانه سالگرد انتخابات در ذيل آمده است:
جزو نخستين استاندارهايي هستيد که در دولت تدبير و اميد انتخاب شديد. از وقتي که استانداري را تحويل گرفتهايد، با چه مشکلاتي روبه رو هستيد؟
تحويل گرفتن استانداري از سوي من يک ماجراي طولاني است. قرار بود که با توجه به رويه صنعتي که دارم در بخش صنعت باشم. ولي با توجه به سه دهه مديريت کلان من در کشور، در قواي مقننه و مجريه، دوستان در دولت تدبير و اميد تشخيص دادند که در تهران که کلانشهري اقتصادي و سياسي هست از من استفاده کنند. يکي از مشکلات تهران اين است که چون تمام ادارات و وزارتخانهها اينجا هستند، ممکن است در سايه قرار بگيريم. به هر حال بايد بتوانيم در اين جايگاه از اين توان بالقوه که در استان تهران هست، خوب استفاده کنيم تا بتوانيم به اين 12/5 ميليون نفر خدمات بهتري ارائه کنيم. تلاش ما هنگام تحويل استانداري اين بوده که هويت تهران را بيشتر براي مردم تهران نشان دهيم، به لحاظ نگاه مثبت، من به دوستان ديگر هم اشاره کردهام، شما در تهران زندگي ميکنيد، اما نميدانيد که تهران و شهرهاي اقماري آن چه ارتباطي با هم دارند، شما از يک نقطه به نقطه ديگر ميرويد، متوجه نميشويد که از کجا به کجا وارد شديد. يعني هويت بخشي براي استان تهران و شهرهاي تهران به اضافه خود شهر تهران و حريم آن اصلا معلوم نيست در آن چه ميگذرد. ما تنها کاري که توانستهايم در اين مدت کوتاه انجام دهيم، اين بوده که نگاه مسئولين را پيرامون بحثهاي حساس مانند حريم و هويت تهران، بحث آلودگي هوا که شما هر روز ملاحظه ميکنيد، حساس کنيم که تهران چنين وضعيتي دارد که خوشحالم در اين شش ماهي که در اينجا هستم، اينها اتفاق افتاده است. اولاً، آلودگي هوا که همه به آن به شکل جدي توجه کردند که باعث شد جلسه دولت، شهردار، استاندار و شوراي شهر برگزار شد، منتج به تشکيل کميسيون خاصي شد که بايد مسائل تهران را بررسي کنند، به اضافه حريم شهر که با صحبتي که با وزير محترم راه و شهرسازي کرديم، جزو اولويتها قرار گرفت، که اصلا ما در کجا زندگي ميکنيم ؟ اينها بحثهايي بود که در تهران به آنها توجه کرديم. يکي هم ساماندهي وضعيت، چون ميدانيد که در تهران و جنوب تهران يک بحث استفاده از آبهاي آلوده براي صيفيجات وجود دارد. اين بحث به شکل جدي مطرح شد که موظف کرديم جهاد کشاورزي استان را که با کشاورزان صحبت کنند براي کشت جايگزين. تعارف هم نداشته باشند، هر کس خلاف کرد به قوه قضاييه و شوراي تامين مراجعه کنند، مصوب کنند کساني که با اين آب بخواهند صيفيجات را بکارند و دست مردم بدهند که به نوعي باعث امراض ميشود، فرصت را به آنها داديم و بعد از اين فرصت بدون شک مجازات خواهند شد. چون صحبت ميشود با آنها که بروند و کشت جايگزين مناسبي را پيدا کنند که ايجاد درآمد شود. در کنار اينها بازيافت فاضلاب استان تهران را به عنوان اولويت قرار داديم، که خوشبختانه يک سوم آن رو به پايان است، دو سوم آن هم به دست سرمايهگذار بخش خصوصي سپرده شده است، که در حال مذاکره هستند و اگر اين بخش هم به پايان برسد، تقريبا کل پروژه تصفيه آب تهران تمام ميشود و ميتوانيم دشتهاي استان تهران را به صورت مکانيزه با آب راههايي که آبياري ميکنند تامين کنيم که فکر ميکنم عملي و امکان پذير باشد. بحث گردشگري هست که جزو اولويتها ي ما هست و اماکن تفريحي براي مردم. تهران 12ميليون جمعيت دارد اما اماکن تفريحي آن بسيار محدود است. براي اين موارد در حال مذاکره با بخش خصوصي هستيم، بخش خصوصي بسيار خوبي چه داخلي چه خارجي آمدهاند. ولي تا نتيجه قطعي نشده است شايد گفتن آن تنها پيش فرص باشد، اما جدّي است.
بعضي ميگويند بايد به مردم بگوييم چه چيزي را تحويل گرفتهايم تا اين باعث ايجاد توقع نسبت به ما نشود. ما ميخواهيم بدانيم که استانداري سابق چه چيزي بوده است؟
دولت مسائل کلان و مشکلات موجود در کشور را مطرح ميکند، همان آمار و ارقامي که دادهاند، در رابطه با رشد اقتصادي، در رابطه با درآمدهايي که داشتهايم، بيکاري چقدر بوده است، اشتغال چقدر بوده است، همه هم اعلام شده و آمارهاي آن بهطور مشخص وجود دارد. يکي از روشهاي مديريتي من اين است که ميگويم کاري را که تحويل گرفتهايم، بهجاي اينکه آن را درگير گذشته کنيم به جلو نگاه کنيم. اگر به عقب برگرديم و نگاه کنيم، گرفتار يک سري چالههايي ميشويم که مانع ما در حرکت به جلو ميشود و به هدف هم نميرسيم. من ميدانم در اين جا چه خبر بوده است، مديريت کار من است، هنر من است و من کاري ميکنم که مشکلات گذشته در استانداري ديگر تکرار نشود.
نمايندگان استان تهران در نامهاي از رئيسجمهور خواسته بودند که استاندار در جلسات هيات دولت شرکت داشته باشد، يک جلسه هم آمديد و با حضور شهردار و رئيس شوراي شهر. خودتان هم تاکيد داريد که اين تعاملات در حال افزايش است و موضوعات را در پشت درهاي بسته انجام ميدهيد نه اينکه بخواهيد در قالب جدال يا موارد ديگر باشد. اين حضور تا چه ميزان ميتواند تاثير داشته باشد؟
تهران پايتخت سياسي و اقتصادي است، يک مدل ويژهاي دارد و کاملا به علت کثرت جمعيت و غيره هر اتفاق مثبت يا منفي در آن بيفتد، بعد خبر وسيعتري پيدا ميکند و ممکن است در سطح جهاني انعکاس داشته باشد که اگر همان اتفاق در شهر ديگري بيفتد، ممکن است خيلي سر و صدا نکند. ما به عنوان استاندار متصدي دولت هستيم. من مطرح کردم اگر تهران ميخواهد مديريت و کلان شود هرچه در اين جلسات بيشتر حضور داشته باشيم کار راحتتر و سريعتر پيش ميرود و خدمت رساني راحتتر انجام ميشود. لذا همانطور که دوستان به آقاي رئيسجمهور مطرح کردند، کليات قضيه که به اصطلاح حضور استاندار ميتواند براي مسائل تهران کمککننده باشد، من اين را رد نميکنم. ولي اين تصميم، تصميم شخص رئيسجمهور است. که آيا استاندار و شهردار باشند يا نباشند که اگر اين تصميم گرفته شود، من استقبال ميکنم و اگر هم نشود، کارم را انجام ميدهم.
اگر قرار باشد يک نماينده شهري در جلسات هيات دولت حضور داشته باشد، استانداري، شوراي شهر و شهرداري مدعي حضور ميشوند. واقعا چه کسي بايد بر اين کرسي بنشيند؟
حق استانداري است که در جلسات هيات دولت حضور داشته باشد.
بعضي ميگويند که استانداري متعلق به دولت است در هر حالت و گرايشي که استانداري باشد، متعلق به خودش است ولي ممکن است مجموعه شهرداري با نگاه متفاوتي نسبت به حوزه دولت بخواهد نگاه کند. آيا بهتر نيست که شهردار تهران در اين جلسات حضور داشته باشد ؟
شهرداري مجري مصوبات شوراي شهر است. کار ديگري انجام ميدهد. ما پل ارتباطي بين دولت و شهرداري هستيم. منابعي که شهرداري ميخواهد و نيازدارد براي کار شهرداري، نماينده عالي دولت به عنوان استاندار، بايد اين نقش را ايفا کند. شهرداري تهران اما از زمان قبل از انقلاب هم حالت ويژهاي داشته است و من معتقدم که يک تفکيک مديريت داشته باشيم. نميشود در يک شهر چند مديريت داشته باشيم و جوابگو نيست. يک نفر بايد مدير اول باشد. اين کميسيون خاص بسياري از مسائل کشور را روشن خواهد کرد.
يکي از وظايف استانداريها نظارت بر شهرداريها است. شما چه نوع نظارتي بر شهرداري داريد ؟
تهران را استثنا کردهاند. ما بر مصوبات شوراي شهر نظارت داريم و فرماندار تهران آن رابررسي ميکند، موافقت يا مخالفت ميکند. ولي آنچه در استانهاي ديگر کميسيون ماده 5 انجام ميدهد در تهران مستثني شده است. طبيعتا، روندي است که با حاکميتي که من اشاره کردم سازگاري ندارد و بايد يکپارچه شود.
شما چند وقت پيش يک فرماندار خانم براي شميرانات انتخاب کرده بوديد و مثل اينکه وزير کشور مخالفت کردند؟
نه مخالفت نکردند. بازنشسته بود، حالا قرار است براي معاون فرماندار يک خانم را انتخاب کنيم.
براي خود فرمانداري نميخواهيد؟
نه، فرماندار که تموم شد. براي شميرانات خيلي علاقهمند بودند که خانمي باشد.
در مجموعه شما معاون فرماندار خانم داريد؟
بله، داريم.
به جز معاونت بانوان که نميتواند آقا باشد و آقايان دخالتي ندارند؟!
يکي دو جا را براي معاونت فرماندار داريم
ما در واقع ميخواهيم بدانيم شما نسبت به حقوق بانوان چه ديدگاهي داريد؟ در شهر تهران، در کلانشهرها و درباره حضورشان در جامعه و تخصصهايشان. آيا قرار است بانوان هميشه در خانهها بمانند؟
ما يک کميته مشورتي بانوان براي مسائل کل کشور داريم. در هفته آخر اسفند جلسهاي تشکيل دهيم و از صاحب نظران مختلف دعوت کنيم که حضور پيدا کنند، تا بتوان صحبت کرد و نظراتشان را گرفت. من با مديريت زنان هيچ گونه مشکلي ندارم و در تهران و براي شميرانات به جد دنبالش بودم و آن هم انتخاب شد و متاسفانه مساله بازنشستگي اش پيش آمد.
خب يک خانم ديگر انتخاب ميکرديد؟!
سابقه 10 ساله خيلي مهم بود و من نميتوانستم استثنا قائل شوم.
مشکل چيست؟ خود خانمها نميتوانند خود را به اين حلقه نزديک کنند يا سيستم اجازه نميدهد؟
ببينيد کار فرمانداري چند وجهي است، يک وجهي نيست مثلا فقط مديريت باشد يا آموزش. اينجا بحث همه بخشهاست. از تامين گرفته، قاچاق گرفته تا سياسي و اقتصادي و تا زماني که نتواند در همه اين بخشها وارد شود که نميتواند مديريت کند.
شما اين کار را براي خانمها خيلي سنگين ميدانيد؟
به هر حال به خاطر تنوع گسترده کاري اش.
چون به هرحال در رقابت انتخاباتي، رئيسجمهور وعده وزارت زنان را داده بود، اما حتي از يک وزير زن استفاده نشد. ميخواهيم بدانيم نگاه زير مجموعه چگونه است. چون ايشان که بالاخره دستور را دادند که از خدمات زنان استفاده شود؟
در دولت ما الان 4 معاون رئيسجمهور داريم که زن هستند.
خانم امين زاده، ابتکار و مولاوردي؟
سه نفر در 21 نفر رقم خوبي است، در مجموعه اگر خانم شايستهاي باشد استفاده ميکنيم. شک نکنيد. براي معاونت فرماندار الان دو حوزه را داريم کار ميکنيم که انشاءالله موفق باشيم.
شما از فرماندارها بحث کرديد. لطفا بفرماييد ملاک شما در انتخاب فرمانداران و مديران در دولت تدبير و اميد چه چيزي است ؟ در واقع به شايسته سالاري و تخصص اعتقاد داشتهايد يا به اصل لابيگري و غيره ؟
من که به استانداري آمدم چارچوبي را گذاشتم که هنوز وزارت کشور آن را نگذاشته بود. که فرماندار بايد ده سال سابقه وزارت کشوري داشته باشد، رشته مرتبط با اين کار داشته باشد، خوشنام باشد، اعتدال داشته باشد و سياست دولت را قبول کند. اين پنج تا محور را من آن زمان براي فرماندارها مشخص کردم که اتوماتيک آن را عملي کردم. اگر پيشنهادي ميآمد بنا به اين اصلها آن را کنار ميگذاشتم. در اين چارچوب هرکسي باشد بررسي ميکنيم. من اينجا اذعان ميکنم که هيچ کس روي ما فشار نگذاشته است. نه دولت نه وزارت کشور نه جناحهايسياسي.
ما سعي ميکنيم اين بخش را مد نظر داشتهباشيم و بعدا پيرامون آن صحبت کنيم.
بعد از اين مرحله وزير محترم کشور خودش آمد و بخشنامه خاصي را ابلاغ کرد. در آن بخشنامه نظرات من را تکميل کرد و من تقريبا 800 ماده انتخاب کرده بودم.
ابهامي وجود داردکه بعضي فرماندارها در تهران به سفارش يکي از افرادتعيين شده اندو يا برخي تحت فشار ابقا شدهاند. اين بحث را قبول داريد؟
نه اصلا فشاري وجود نداشته است و به جد تکذيب ميکنم.
بفرماييد راجع به فرماندار تهران به چه شکلي بوده است ؟ به هر حال رويکرد دولت و استانداري تغيير کرده است.
ببينيد، دولت و جناب آقاي روحاني فشاري نياوردهاند. کساني که مرا ميشناسند ميدانند که يکي از خصلت و ويژگيهاي من است که کاري را که نخواهم؛ انجام نميدهم. من 5 دوره در مجلس بودم و با تمام جناحها تعامل خوبي داشتهام، اين خصلت من بوده است. شايد موفقيت من در مديريت در همين راستا بوده که در 5 دوره مجلس هميشه رئيس کميسيون بودم و پايين نيامدم. چون من تحت تاثير نبودهام، ممکن است نظر بدهند، اما به هيچوجه تحميل نبوده است.
به هر حال فرماندار تهران از دولت قبل باقي مانده بود؟
نه آقاي روحاني يک صحبتي کرد و گفت من با داس نيامدم من با کليد آمدم. در دولت هم ايشان به من گفت، به هر حال ما با هم همکار بوديم و در هيات رئيسه مجلس پنجم، ما هر دو ماه يک بار جلسه داشتيم، آقاي روحاني، آقاي ناطق، آقاي نوبخت و. . . حضور داشتند. ايشان به من گفتند که من از شما انتظار دارم که در انتصابها جناحها را در نظر نگيريد، توان افراد، اعتدال و تخصص را در نظر بگيريد. در يک جلسه ديگر هم اين را مطرح کردند.
رئيسجمهور گفته من با داس نيامدم اما اگر کسي بدون بليت هم آمده باشد بايد برود؟
بله تخصص و اعتدال بايد داشته باشد، اما فرمودهاند جناحي نگاه نکنيم.
خيليها به عملکرد و فعاليت فرماندار تهران، اعتراض دارند. اين روند را چگونه ميبينيد؟
من بهطور کلي به شما بگويم. فرماندار تهران را هم دوستان در جناحهاي اصلاحطلب قبولش دارند، هم در جناح اصولگرا. من خودم ايشان را ميشناسم. وزير هم ميشناسد. کسي که ميتواند تهران را تعادل مناسبي ببخشد ايشان است. خيلي هم نيروهاي مختلفي را مطرح کرديم اما پيرامون هيچ کدام به نتيجه نرسيديم و چون همانطور که عرض کردم در جناح اصلاحطلب ايشان را کاملا قبول دارند، به خاطر اعتدالشان. ايشان را ميشناختم و ميدانستم ايشان قانون گرا است و ميتواند قانون را اعمال کند و از افراطگري به دور است، تعويض اش را مصلحت ندانستم. به وزارت کشور هم گفتم و اين نظر را پذيرفت و بعد هم به آقاي دکتر روحاني منتقل کرد و تصميم گرفته شد که تعويض ايشان ضرورتي نداشته باشد. سياست ايشان هم در اين مورد که با داس نيامدهاند عملي است. يک نفر ميتواند بماند و اشکالي ندارد.
يکي از وظايف استانداري برگزاري انتخابات است. برنامه استانداري پيرو خبري که منتشر شده مبني بر اينکه شما گفته بوديد ما در حال رصد گروههاي سياسي هستيم براي انتخابات 94 چرا و به چه دليل؟
تحرکاتشان را ؟
بله. اين رصد چيست ؟
اين وظيفه ذاتي استانداري است. ببينيد استانداري، معاون سياسي ما و بخش سياسي فرمانداري ما بايد بدانند که چه اتفاق ميافتد و چه ميگذرد. وظيفه ذاتي آنها است. نه اينکه دخالت کنيم. بايد بدانيم که روند چه هست. وظيفه ذاتي ما امانت داري آراي مردم است. صد در صد انجام ميدهيم. امانت داري آراي مردم همانطور که رهبري اشاره کردند، حق الناس است. اين کار را ما ميخواهيم درست انجام دهيم. مردم هستند که انتخاب ميکنند چه کسي بيايد يا نيايد. ما بايد امانت داري کنيم. بنده، معاونين بنده، فرماندارها، بخشدارها، هيات اجرايي که انتخاب ميشوند بايد به اين تفکر اعتقاد داشته باشند که امانتدار آراي مردم باشيم. هر کس هم از صندوق در بيايد براي ما هيچ فرقي نميکند.
اين اشاره شما به خاطر اين موضوع کليد انتخاب زود روشن ميشود ؟ علت اينکه شما ميگوييد رصد ميکنيد به خاطر اين موضوعات است ؟
رصد ميکنيم که ببينيم تحرکات آنها پيرامون بحثهاي انتخابات چه چيزي است بايد بدانيم.
منتقدان دولت معتقد هستند که دولت براي انتخابات برنامهريزي دارد.
برنامهريزي به معناي حضور معنا ندارد. الان در هر دو گروه کار ميکنند و در روزنامهها هم منعکس ميکنند. تعارف هم ندارند. روزنامه اين طرف که اصولگرا هست مشخص ميکند که داريم چه کار ميکنيم. جلسه ميگذارند و بحث ميکنند. از اين طرف هم اصلاحطلبها بحث ميکنند. طبيعتا معاونت سياسي فرمانداري و استانداري و وزارت کشور بايد بداند که مسيرها چگونه اتفاق ميافتند. وظيفه قانوني آن است. ما دخالت نميکنيم.
شما رصد ميکنيد گزارشات آن را به چه کسي منتقل ميکنيد؟
به وزارت کشور ميرود.