سرمقاله اطلاعات/ خشونت

اطلاعات/« خشونت » عنوان یادداشت سردبیر روزنامه اطلاعات، علیرضا خانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
موضوع زنان و خشونت علیه زنان به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم وارد ادبیات علوم اجتماعی شد و به تدریج در حدی وسعت گرفت که از سال ۱۹۸۱ چهارم آذر(۲۵ نوامبر ) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۹ این روز را به عنوان روزی جهانی نامگذاری کرد.
درباره خشونت علیه زنان، دیدگاه ها ودسته بندیهای مختلفی وجود دارد. برخی فقط خشونتهای جسمی و فیزیکی را مصداق خشونت می دانند و برخی انواع خشونت روانی ، کلامی و انواع محدودیت های اجتماعی و اجحافات اقتصادی و مالی را نیز از مصادیق مسلم خشونت علیه زنان معرفی می کنند. فی المثل اینکه در برخی مشاغل دستمزد زنان از مردان کمتر است ، اینکه زنان حق ورود به برخی اماکن عمومی را نداشته باشند یا خود بترسند وارد برخی اماکن شوند، اینکه در خیابان مورد آزار کلامی قرار گیرند و مصادیقی از این دست در زمره اقسام خشونت علیه زنان است. از مصادیقی که همه فعالان حقوق زنان آن را به عنوان خشونت آشکار و مسلم علیه زنان می دانند خرید و فروش زنان ، ازدواج های اجباری و ازدواج های زودرس و فرزندآوری اجباری است. علاوه بر خرید و فروش زنان که کاری صد در صد ضد انسانی است ، ازدواج های اجباری و ازدواج های زودرس از آنجا که همزمان به زنان آسیب های روحی و جسمی وارد می کند از سوی فعالان حقوق زنان به عنوان مصداق بارز تعدی به حقوق زنان تلقی می شود که در برخی کشورها رواج دارد.
موضوع تعدی به حقوق زنان و رواج صُور مختلف خشونت علیه زنان در همه دنیا سالیان درازی است که جریان دارد و برای همین است که اساساً روزی به نام روز منع خشونت علیه زنان در سازمان ملل تصویب شده است.
بواقع ، رشد آگاهی بشر در قرن بیستم و به وجود آمدن جنبش های دفاع از حقوق زنان سبب شد زنان به حقوق خود و نیز مظالمی که به طور سنتی بر آنها روا داشته می شد، آگاهی یابند و برای مقابله با آن ، به طور متشکل و سیستماتیک نهادهای مدنی ، انجمن ها و کرسی های تئوری پردازی خلق کنند. این آگاهی از زنان طبقات بالاتر اجتماعی به زنان سایر طبقات انتشار یافت و اینک در قرن بیست ویکم ، رشد معجزه گون ارتباطات اجتماعی و فضای مجازی، این سیر با سرعت بیشتری در حال پیش رفتن است. به طوری که اگر در میانه قرن بیستم زنان طبقه متوسط شهری در اروپا نیز از حقوق خود چندان مطلع نبودند و برخی نابرابری ها و حتی جفاها به حقوق خود در محیط خانواده ، جامعه و نظام تصمیم گیری را طبیعی تلقی می کردند ، اینک زنان طبقات پایین دست کشورهای جهان سوم نیز از حقوق خود مطلعند و خواهان احقاق آنند.
در کشورما نیز خوشبختانه طی چند دهه اخیر با رشد آگاهی های فردی و اجتماعی زنان ، گسترش شبکه های اجتماعی و مهمتر از همه بالارفتن سطح آموزش زنان و همت این قشر در گرفتن سهم بالاتری از صندلی های دانشگاه ، میزان آگاهی زنان و اشراف به حقوقشان به طور چشمگیری افزایش یافته است. با همه اینها، هنوز صُور مختلف خشونت علیه زنان و نابرابری زنان از جامعه رخت بر نبسته است که البته این امیدواری وجود دارد به همت زنان توانمند شده ، این نابرابری ها در آینده ای نه چندان دور به کمترین میزان ممکن تقلیل یابد. برای نمونه در پایان به مصادیقی از آنها اشاره می کنیم.
طبق گزارش رسمی مرکز آمار ایران، ۹۶ درصد از مجموع ۸۰ هزار و ۱۸۷ مورد معاینه مربوط به مدعیان «همسر آزاری جسمی» پزشکی قانونی در سال ۱۳۹۹ معطوف به زنان بوده است.در بهار امسال نیز مجموعا ۲۰ هزار و ۷۳۵ مورد معاینه مدعیان همسر آزاری جسمی در پزشکی قانونی انجام شده است که از این تعداد ۶۹۹ مورد برای مردان و ۲۰ هزار و ۳۶ مورد برای زنان بوده است.
طبق آمار رسمی ثبت احوال در ۳۴ هفته نخست امسال ( کمتر از ۸ ماه ) ۹۷۰ نوزاد در ایران متولد شده اند در حالی که مادرانشان کمتر از ۱۴ سال سن داشته اند. این مصداق آشکار خشونت علیه زنان است که در نظام اجتماعی شیوع دارد و نظام تصمیم گیری کشور نیز متاسفانه در برابر آن واکنشی نشان نمی دهد. در همین مدت ۴۴۸۹۶ نوزاد به دنیا آمده اند که مادرانشان بین ۱۴تا ۱۹ ساله بوده اند.
به هر حال چشم انداز حقوق زنان در ایران روشن و امیدبخش است و با ادامه روند آگاهی زنان بویژه در استانها و مناطق محروم، این امیدواری تقویت می شود که وضع فردای زنان ایران بهتر از امروز باشد.