نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

گردش راست مدرن به چپ

منبع
صبح نو
بروزرسانی
گردش راست مدرن به چپ

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

با کنار رفتن غلامحسین کرباسچی از دبیرکلی حزب کارگزاران سازندگی ایران، انتظار می‌رفت این حزب در مسیر تحول اندیشه‌ای، ساختاری و تشکیلاتی قرار بگیرد. اظهارات چندی پیش حسین مرعشی، جانشین کرباسچی نیز مزید بر علت شد تا تحولات انتظاری را حتمی و قطعی بدانیم. اظهارات مرعشی نشان می‌دهد که کارگزاران در چند زمینه ازجمله غیرمتمرکزساختن روندهای تصمیم‌گیری در حزب و توجه بیشتر به بدنه اجتماعی اصلاحات، به‌دنبال بازیابی است. کارگزاران به کدامین سمت می‌رود؟ کارگزاران سازندگی شامل مدیران و تکنوکرات‌های وفادار به هاشمی‌رفسنجانی، رییس‌جمهوری وقت ایران، هسته منشعب از جریان موسوم به راست سنتی با طلایه‌داری جامعه روحانیت مبارز است که در آستانه انتخابات مجلس پنجم ضمن ائتلاف با بخشی از جریان چپ مشخصا خانه کارگر، به دادن لیست در تهران مبادرت کرد. این لیست با توفیق مواجه شد و کارگزاران توانست در قالب ائتلاف صورت‌گرفته، اقلیت قدرتمند آن مجلس را متشکل کند. کارگزاران سازندگی بعدا و در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال76 یک پای «جبهه دوم خرداد» شد؛ هرچند پس از بروز اختلافات بر سر نامزدی هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم و نحوه قرارگرفتن او در لیست جریان چپ، مفاصل این جبهه رو به سستی رفت و از آن زمان به بعد، کارگزاران به عضو ناچسب جریان اصلاحات بدل شد.


این حزب برخلاف سایر احزاب اصلاح‌طلب به‌خصوص احزابی که نگاهی آرمانی به سیاست‌ورزی دارند، هیچ‌گاه عرصه سیاست به‌خصوص عرصه انتخابات را ترک نگفته و همواره یک پای ثابت مشارکت‌جویی و توصیه به مشارکت بوده است. بابت همین، در نگاه سایر اصلاح‌طلبان همواره به فرصت‌طلبی و قدرت‌مداری متهم بوده است. بابت همین اتهام کارگزاران سازندگی در نگاه نخبگان و بدنه اجتماعی اصلاح‌طلب، حزبی نخبه‌گرا که همیشه به عرصه بالا چشم داشته بوده است. کارگزاران، حزبی عمدتا توسعه‌محور با دغدغه اقتصادی است که آزادی سیاسی و دموکراتیک شدن روندها را در موقعیت پسینی توسعه و رشد اقتصادی می‌داند؛ به‌بیان‌دیگر، برای کارگزاران سازندگی لیبرالیسم اقتصادی مقدم بر لیبرالیسم سیاسی است و بدون رعایت این تقدم و تأخر، صحبت از هرگونه دموکراسی‌خواهی برای اصحاب «راست مدرن» بی‌معنی و عبث می‌کند.آنچه از خصال و خواص سیاسی کارگزاران سازندگی آمد، هرچند سرمنشایی جز افکار مرحوم هاشمی نداشت و ندارد اما در تمام 26سال گذشته از تاسیس این حزب، یک نفر بیشتر از بقیه در تیررس هجمه‌ها علیه کارگزاران بوده و به‌نوعی به نماد قدرت‌طلبی و مماشات با ساخت قدرت تبدیل شده است؛ غلامحسین کرباسچی. کرباسچی از ابتدای سربرآوردن کارگزاران تا همین امسال روز 18آبان، دبیرکل حزب بود و اتوریته و نفوذش در میان کارگزارانی‌ها به‌حدی جلوه می‌کرد که کسی به ذهن نمی‌آورد، به این زودی‌ها بخواهد صندلی دبیرکلی را واگذارد. بااین‌حال، آن‌هایی که تصویری حداکثری از سیاست‌ورزی در ذهن داشتند، هر وقت می‌خواستند پدرخواندگی، تمرکزگرایی در حزب و ورای حزب، اندک‌سالاری و سازش با روندهای مربوط و معطوف‌به کسب قدرت را در قالب شمایل یک سیاستمدار بیاورند، یکی از افرادی که مثال می‌زدند حتما غلامحسین کرباسچی بود. لعن و نفرین رادیکال‌ها علیه کرباسچی در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، به اوج خود رسید.
 
کرباسچی، سیبل جذاب رادیکال‌ها
 وقتی جبهه اصلاحات ایران یا همان نهاد اجماع‌ساز اصلاحات در دو نوبت رأی‌گیری، درنهایت بر سر حمایت از یک گزینه واحد اصلاح‌طلب(مشخصا عبدالناصر همتی) به جمع‌بندی نرسید و طی بیانیه‌ای عملا به تحریم انتخابات دست زد، کارگزاران سازندگی با محوریت و پیشرانی کرباسچی، با 14حزب اصلاح‌طلب خواهان مشارکت مشغول لابی و رایزنی شد و سرانجام طی اطلاعیه‌ای تحت‌عنوان «ائتلاف جمهور» همتی را به‌عنوان نامزد موردحمایت خود معرفی کرد. همتی اما وقتی تعداد آرایش از آرای باطله هم جا ماند، اصلاح‌طلبان تندرو تیغ از نیام برکشیدند و فرصت را برای تسویه‌حساب با کارگزاران مشخصا دبیرکل آن مناسب دیدند. تندروها بر این باور بودند که کرباسچی با برداشت و مطالبه حداقلی از انتخابات، اصلاح‌طلبان را مجبور به حمایت از همتی کرد و همین اجبار، شکست تحقیرآمیز نامزد منسوب به اصلاحات را پی‌آورد. به باور تندروها،
 اگر مطالبه اصلاح‌طلبان(ازجمله کارگزاران) از انتخابات حداکثری بود و جریان اصلاحات به کل از معرفی نامزد پرهیز می‌کرد، می‌توانست بار غیبت و شکستش از اصولگرایان را تماما به گرده شورای نگهبان و نظارت استصوابی بیندازد اما با حضور همتی و رأی نازل 2.5میلیونی او، دیگر زبان‌ها چاره‌ای جز ماندن در غلاف سکوت و شرمندگی ندارند.فشار تندروهای جبهه اصلاحات علیه کرباسچی، به‌قدری نیرومند و گسترده بود که موجب شد نیروهای ناهمسو با دبیرکل در حزب کارگزاران نیز از وضعیت منفعل به وضعیت فعال شیفت یابند.

این ناهمسویی که سال‌ها بود در لفافه انکار و تکذیب و طعنه و تعریض قرار داشت، پس از انتخابات بیرون زد و باعث شد تا برخی اعضای کارگزاران که منتقد جدی کرباسچی بودند، رسما زبان به اعتراض بگشایند و با غیرقابل‌تحمل ارزیابی کردن شرایط، استعفا بدهند و عطای حزب را به لقایش ببخشند. یکی از این افراد، فرزانه ترکان بود. او وقتی خبر استعفایش را رسانه‌ای کرد، این جمله معنادار را به زبان آورد؛ جمله‌ای که نشان می‌داد در قدرت محوری تام و تمام کرباسچی تا چه اندازه برای معترضان خاموش منزجرکننده شده است. ترکان با انتقاد تلویحی از پدرخواندگی، تمرکزگرایی و قدرت‌مداری رسوب‌کرده در بافت فعالیت‌های کارگزاران، گفت: «اگر قرار باشد که همیشه دبیر و رییس ما و کمیسیون سیاسی ما همان افرادی باشند که ۱۵ و ۲۰سال قبل بودند نمی‌توان تغییری حس کرد. حضور یا عدم حضور ما در سیستم قدرت در جامعه در شرایط فعلی به ما کمک نمی‌کند. من فکر می‌کنم ما به یک اتاق فکر بسیار قوی بین بزرگان اصلاح‌طلب و بزرگان دلسوز این کشور احتیاج داریم، این اتاق فکر باید تشکیل شود و راهکارهایی را پیش‌بینی کند که در بین مردم پایگاه ایجاد کنیم». اظهارات چندی پیش حسین مرعشی، دبیرکل جدید کارگزاران سازندگی درباره راهبردهای جدید حزب، نشان از آغاز فصل جدید در تاریخ این تشکل دارد؛ حزبی که پس از 26سال حالا می‌خواهد از منظر ساختار تشکیلاتی دموکراتیک‌تر و از منظر کنشگری سیاسی به جامعه و مردم نزدیک‌تر شود. در ادامه به بخشی از اظهارات مرعشی اشاره خواهد شد.
 
مانیفست مرعشی
 اظهارات روز پنج‌شنبه حسین مرعشی، دبیرکل جدید حزب کارگزاران سازندگی در جمع دبیران اول استان‌های حزب را باید تغییر خط ریل کارگزاران توصیف کرد. مرعشی در اظهارات خود، دورنما و سویه‌های اصلی سیاست‌ورزی کارگزاران را بازترسیم و تعیین کرد؛ بازترسیمی که دموکراتیزه‌شدن روندهای داخلی حزب، پیوند با بدنه اجتماعی و عقلانیت و کنش معطوف به نتیجه(عملگرایی) مهم‌ترین بخش‌های آن را تشکیل می‌داد. مرعشی در این سخنرانی با رد فردمحوری و تاکید بر کار جمعی در کارگزاران تاکید کرد: «حزب را تبدیل کنیم به یک کانونی برای کار جمعی. هیچ‌کس در حزب بر دیگری ارجحیت ندارد .
دبیرکل، رییس شورای مرکزی و سایر اعضای شورای مرکزی همان اختیار و جایگاهی را دارند که فرد فرد اعضا در استان‌ها. 
ما باید در حزب یاد بگیریم که با هم همکاری کنیم. تصمیمات حزب باید اقداماتی باشد براساس یک جمع‌بندی و یک سند جمعی. درون حزب اگر توانستیم با بحث و اقناع در هر موضوعی به توافق کامل می‌رسیم و هر جا نتوانستیم با رأی اکثریت تصمیم‌گیری می‌کنیم». دبیرکل کارگزاران از تمرین دموکراسی در حزب به‌عنوان گام دوم برنامه‌هایش یاد کرد و گفت: «بنده اصلا در موضعی نخواهم بود که کوچک‌ترین مسائل را به اعضا دیکته کنم؛ من تابع تصمیم جمعی حزب خواهم بود. ما در حزب تمرین دموکراسی می‌کنیم تا بتوانیم در کشور این فرهنگ را توسعه دهیم و پیاده کنیم». مرعشی با اشاره به لزوم چندصدایی در حزب و رد هرگونه تک‌صدایی، تاکید کرد: «سیاست سوم من این است که باید وحدت در عین کثرت را در حزب تجربه کنیم؛ یعنی قرار نیست اعضا هویت فردی و صدای خودشان را نداشته باشند. قرار نیست در حزب چندصدایی نباشد. در درون حزب مسائل با شفافیت کامل بحث می‌شود اما در عین کثرت باید به وحدت برسیم یا براساس اقناع یا براساس رأی اکثریت و اقلیت». مرعشی در بخش دیگری از اظهارات خود، به تقویت روابط حزب با گروه‌های اجتماعی پرداخت و گفت: «یکی دیگر از برنامه‌های مهم حزب، تقویت و بازسازی روابط تشکیلات با گروه‌های اجتماعی اعم از صنوف، 
صاحبان حرف مختلف و اقشار اجتماعی است. تا بدین وسیله حزب به سخنگوی مردم به‌ویژه طبقه متوسط تبدیل شود. دفاع از حقوق مردم و آزادی‌های مشروع که در قانون اساسی تصریح‌شده از اهداف اساسی ما خواهد بود». جدای از این شاید یکی از بخش‌های مهم اظهارات مرعشی، آنجایی بود که او بر امکان مجدد ائتلاف کارگزاران با اصولگرایان تاکید مجدد کرد. او دراین‌باره گفت: «مهم‌ترین آرزوی ما این است که یک روز این حزب بتواند دولت تشکیل دهد، بتواند اکثریت کرسی‌های مجلس را کسب کند و همین‌طور بدون ائتلاف با حزب و گروهی بتواند کشور را با سیاست‌های روشن جلو ببرد. هرگاه تحقق این هدف در دسترس نباشد به ائتلاف فکر می‌کنیم؛ چه با جریان اصلاحات و چه فراتر از آن با اصولگرایان میانه برای تحقق اهداف ملی. ما برای تحقق اهداف مهم حزب به تقویت و توسعه کمی و کیفی حزب خواهیم پرداخت و همین‌طور به ائتلاف با جبهه اصلاحات و حتی فراتر از آن، اصولگرایانی که خود را مقید به قانون اساسی می‌دانند و حاضرند با حزب همکاری کنند، معتقدیم».
شاید بشود گفته‌های مرعشی به‌خصوص آنجایی که گفت «بنده اصلا در موضعی نخواهم بود که کوچک‌ترین مسائل را به اعضا دیکته کنم» یا «قرار نیست در حزب چندصدایی نباشد» را طعنه‌ای آشکار و البته غیرمستقیم به نحوه مدیریت کرباسچی در حزب دانست. بنابر همین طعنه‌ها می‌توان نتیجه گرفت که علاوه‌بر جنجال انتخابات ریاست‌جمهوری و شکاف بروزیافته میان کرباسچی و تندروها، عامل دیگری که در کناررفتن کرباسچی از دبیرکلی تاثیر داشته رفتارهای تمرکزگرایانه، غیردموکراتیک و از بالا به پایین او در قبال سایرین بود که اعضا به‌خصوص اعضای جوان‌تر را نسبت‌به تغییر دبیرکل منسجم ساخت.

مرعشی در مقایسه با کرباسچی به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر است
علی صوفی، فعال اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با خبرنگار «صبح‌نو»، با اشاره به تغییر و تحولات اخیر در حزب کارگزاران سازندگی اظهار کرد: بالاخره در داخل هر حزبی مسائلی وجود دارد به‌خصوص این مسائل در کنگره‌های حزبی بیشتر خود را نشان می‌دهد. آقای کرباسچی بعد از مدت‌ها که دبیرکل بودند، کنار رفتند که این نشان می‌داد در حزب کارگزاران نظرات دیگری هم وجود دارد؛ ما البته بعضا اظهار نظرات متفاوتی میان آقایان مرعشی و کرباسچی می‌دیدیم. درهرصورت اعضای کارگزاران تصمیم گرفتند که در داخل حزب تحول ایجاد شود.
صوفی با اشاره به جایگاه مرعشی در جبهه اصلاحات گفت: در جبهه اصلاحات آقای مرعشی به‌عنوان نایب‌رییس اول حضور دارند و در غیاب آقای نبوی، جلسات را اداره می‌کنند. وی با بیان اینکه در انتخابات اخیر میان مواضع کرباسچی و مرعشی تفاوت چندانی وجود نداشت، تصریح کرد: آقای مرعشی به‌جد در جبهه اصلاحات به‌دنبال این بودند که نظر جبهه را برای حمایت از آقای همتی جلب کنند که جبهه درنهایت رأی نداد. وی افزود: جبهه اصلاحات علی‌رغم تلاش مرعشی موضع مخالف گرفت. کاملا طبیعی بود که کارگزاران پشت سر همتی باشد و آقای کرباسچی هم حمایت کند. این حزب با توجه به نفوذی که روی آقای کروبی داشت، توانست ایشان را هم با خود همراه کند؛ بنابراین درمورد حضور در انتخابات، تفاوتی بین آقای مرعشی و کرباسچی وجود ندارد.
صوفی درعین‌حال تصریح کرد: به‌هرحال آقای مرعشی باید خط‌مشی عملگرایانه حزب را دنبال می‌کرد و مجبور بود این مسیر را طی کند اما اینکه فکر کنیم دیدگاه آقای مرعشی با آقای کرباسچی در انتخابات اخیر متفاوت بود، چندان درست نیست. وی با اشاره به برخی تفاوت‌ها میان مرعشی و کرباسچی در سال‌های اخیر گفت: در بعضی موارد، این دو نفر دیدگاه‌های متفاوتی داشتند. مثلا درباره جبهه اصلاحات و در ارتباط با آقای خاتمی، مرعشی هماهنگی بیشتری با اصلاح‌طلبان داشت اما آقای کرباسچی به فردگرایی رهبری اصلاح‌طلبان یعنی آقای خاتمی، اعتراض می‌کردند و خواستار شورایی شدن بودند. چنین صحبت‌هایی را ما هرگز از آقای مرعشی ندیدیم و نشنیدیم. برای همین این‌طور جا افتاده بود که آقای مرعشی در مقایسه با آقای کرباسچی، به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر است.
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar