همسایه های دور؛ نگاهی به روابط ایران و پاکستان
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
چرا روابط جمهوری اسلامی پاکستان و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه عمیق نشده است؟
نخستین کشوری که از سال 1947 «جمهوری اسلامی» شد و تنها کشور اسلامی دارای بمب اتمی و دومین کشور پرجمعیت مسلمان و پنجمین کشور پرجمعیت جهان، همسایه ماست و ما نهتنها رابطه چندانی با این کشور نداریم بلکه بهخوبی آن را نمیشناسیم. پاکستان کشوری که سرود ملیاش به زبان فارسی است و میراث مشترک فرهنگی و تاریخی فراوانی با ایران دارد، اکنون کمتر از هر همسایهای برای ایرانیها شناختهشده است. ایران و پاکستان دو کشور همسایه هستند که به هم پشت کردهاند.
ایران و پاکستان دو کشور مهم منطقه غرب آسیا هستند که با وجود همسایگی روابط نزدیکی با هم ندارند. مقامات دو کشور همواره برای افزایش روابط تجاری و رفع موانع در این زمینه اعلام آمادگی کردهاند، اما حجم روابط تجاری میان تهران و اسلامآباد هرگز به سطح مطلوبی نرسیده است. برخلاف خواسته مقامات و با وجود پتانسیل زیادی که برای همکاریهای گسترده در زمینههای انرژی و تجارت وجود دارد، دو کشور هیچگاه نتوانستهاند روابط برادرانه و صمیمانهای داشته باشند و در پسِ مرزهای به ظاهر آرام ایران و پاکستان، جنگی مخفی در جریان است. با وجود آنکه سفارت پاکستان در واشنگتن نقش دفتر حفاظت منافع ایران در آمریکا را برعهده دارد و بیش از 70 دیپلمات ایرانی در این دفتر فعالیت دارند، اما پاکستان چندان به همسایهاش ایران نزدیک نیست. ایران علاوه بر سفارت در اسلامآباد، در کراچی، لاهور، پیشاور و کویته کنسولگری دارد و علاوه بر رایزنی فرهنگی در اسلامآباد در راولپندی، کراچی، لاهور، پیشاور، کویته و حیدرآباد دفتر فرهنگ دارد. دو کشور با موقعیت برتر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در صورت نزدیکی به هم میتوانند منشا اقدامات مهمی در منطقه باشند اما گویا هنوز چنین ارادهای در دو کشور ایجاد نشده است.
ایران و پاکستان بیش از ۹۵۹ کیلومتر مرز مشترک زمینی دارند. میرجاوه اصلیترین دروازه مرزی ایران در مرز پاکستان است و مرز کوهک، جالق، پیشین و ریمدان بسیار کماهمیت هستند که این وضعیت مرزی در قیاس با مرز گسترده ایران و پاکستان بسیار محدود است. پاکستان به لحاظ فرهنگی نیز قرابتهای زیادی با ایران دارد و گذشته از آنکه پاکستان کنونی بخشی از تمدن ایران تاریخی محسوب میشود، زبان فارسی نیز نقش مهمی در این کشور دارد. در پاکستان دو زبان اردو و انگلیسی رسمی است. فارسی زبان مادر زبان اردو بهشمار میآید و در این زبان که یکی از زبانهای هندوایرانی است، بیش از نیمی از واژگان و بخش عمده دستور زبان و الفبا و شعر به زبان فارسی است. زبانهای فارسی و اردو از جمله نزدیکترین زبانهای جهان بهیکدیگر بهشمار میروند. سرود ملی پاکستان به زبان فارسی ساخته شده است و امروزه در برخی ایالتها همچون پیشاور، پاراچنار، شهر کویته و قلعه لادگشت فارسیگویان زیادی وجود دارند و پس از خود ایران، شمار دانشآموختگان پاکستانی در رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر از همه کشورهاست.
جنگ هند و پاکستان
رهبران مسلمان در استقلال هند از بریتانیا نقش جدی ایفا کردند. محمدعلی جناح با عضویت در حزب کنگره ملی هند از رهبران اتحاد مسلمانان با هندوها در راه استقلال از بریتانیا بود، اما پس از مدتی برای حفظ منافع مسلمانان حزبی به نام مسلملیگ را تأسیس کرد. مسلملیگ در کنار کنگره ملی هند، استقلال از بریتانیا را رهبری کرد، اما بروز اختلافات و عدم در نظرگرفتن حقوق مسلمانان منجر به اختلاف شد و در میانه دهه 1930 در اعتراض به نادیده گرفتن مسلمانان در سیاست به محبوبیت رسید و توانست رهبران بریتانیایی را به جدایی بخش مسلماننشین و هندونشین اقناع کند. در ۲۹ دسامبر ۱۹۳۰ خطابه معروف علامه اقبال لاهوری خواهان ایجاد یک کشور مسلمان مجزا در شمال غربی و آسیای جنوب شرقی شد. محمدعلی جناح نیز از تئوری دو ملت حمایت کرد و لیگ مسلمانان را بهسوی پذیرش «قطعنامه لاهور» در سال ۱۹۴۰ هدایت کرد که نهایتاً به ایجاد کشور پاکستان انجامید. در سوم ژوئن سال ۱۹۴۷، وایکانت لوئیس ماونتباتن، آخرین فرماندار کل هند، بخشبندی هند بریتانیایی به هند و پاکستان را اعلام کرد و با تصویب سریع قانون استقلال هند در پارلمان، در ساعت ۱۱:۵۷ مورخ ۱۴ اوت ۱۹۴۷، پاکستان بهعنوان کشوری جداگانه اعلام شد و در ساعت 00:۰۲، درست پس از نیمهشب، مورخ ۱۵ اوت ۱۹۴۷ هند نیز کشوری مستقل شد. پاکستان تنها کشوری در جهان است که به نام اسلام ایجاد شده است. قانون اساسی پاکستان را جمهوری اسلامی و اسلام را بهعنوان دین رسمی اعلام کرد، همچنین تصریح کرد که همه قوانین باید مطابق با دستورات اسلام که در قرآن و سنت مقرر شده است، مطابقت داشته باشد و هیچ قانونی منافی چنین احکامی نمیتواند وضع شود؛ قوانینی که در تشکیل جمهوری اسلامی ایران نیز رعایت شد. پاکستان در این تاریخ در موقعیتی عجیب به پاکستان شرقی و پاکستان غربی تقسیم میشد و بنگلادش بهعنوان پاکستان شرقی در واقع تابع اسلامآباد شد و در موقعیتی عجیبتر حتی زبان اردو بهعنوان زبان رسمی به بنگالهای مسلمان تحمیل شد. هرچند این موقعیت چندان ادامه نیافت و در نهایت بنگلادش از پاکستان جدا و کشوری مستقل شد. در سال 1949 مولانا شبیراحمد عثمانی، عالم بزرگ دیوبندی که منصب شیخالاسلام را در پاکستان داشت، نقشی محوری در تقاضای تدوین قانون اساسی اسلامی ایفا کرد. مودودی خواستار آن شد که مجلس موسسان اعلامیهای صریح در تایید «حاکمیت عالی خداوند» و برتری شریعت در پاکستان صادر کند. نتیجه مهم تلاش جماعت اسلامی و علما، تصویب قانون اساسی در سال 1949 بود. این قانون اعلام کرد که «حاکمیت بر تمام هستی تنها از آنِ خدای متعال است و اختیاری که از طریق مردم پاکستان به دولت پاکستان تفویض کرده است تا حدودی که از سوی او تعیین شده اعمال شود امانتی مقدس است». این رسالت الهی برای پاکستان نمیتوانست به جمعیت بزرگ مسلمانان که همچنان زیر سلطه هندوها در قلمرو هند باقی مانده بودند، بیتفاوت بماند.
پاکستان و هند بلافاصله بعد از تشکیل در سال 1947 بر سر ایالت مسلماننشین جامو و کشمیر وارد جنگ شدند که با وساطت سازمان ملل به ترک مخاصمه انجامید، اما پایهگذار رابطه خصمانه میان دو کشور و حتی روابط با سایر کشورها شد. بار دیگر هند و پاکستان در سال 1965 وارد جنگ شدند و مسابقه تسلیحاتی میان این دو تا مرز ساخت بمب اتمی توسط هند و پاکستان ادامه پیدا کرد. مناقشه بر سر جامو و کشمیر عنصر اصلی نوع روابط پاکستان و هند با سایر کشورها است و برهمین اساس هند از آغاز تاسیس روابط گرمتری با شوروی و سپس روسیه ایجاد کرد و بالعکس پاکستان تلاش کرد در اتحاد با آمریکا و کشورهای تابع بلوک غرب جای بگیرد. بهطور کلی داشتن روابط نزدیک همزمان با دو کشور هند و پاکستان برای کشورهای ثالث سخت است و باید بین این دو یکی را انتخاب کنند.
چین هم به واسطه مناقشه مرزی با هند، روابط استراتژیک با پاکستان ایجاد کرده است و هر دو کشور اهمیت قابلتوجهی برای حفظ یک رابطه ویژه بسیار نزدیک قائل هستند. از دهه 1960 تا 1980، پاکستان تا حد زیادی به چین در ارتباط با کشورهای بزرگ جهان کمک کرد و به تسهیل سفر دولتی ریچارد نیکسون، رئیسجمهور ایالاتمتحده به چین کمک کرد. چین بزرگترین شریک تجاری پاکستان است و همکاری اقتصادی با سرمایهگذاری قابل توجه چین در توسعه زیرساختی پاکستان مانند بندر آبهای عمیق پاکستان در گوادر، شکوفا شده است. ایران در زمان پهلوی به واسطه حضور پاکستان در بلوک غرب از حامیان جدی پاکستان بود، اما پس از استقرار جمهوری اسلامی با وجود حمایت از اقلیت مسلمان ایالت جامو و کشمیر ضدیت با بلوک غرب و آمریکا، میان ایران و پاکستان فاصله افتاد. اکنون چین به عاملی برای نزدیکی روابط پاکستان و ایران بدل شده و پس از امضای قرارداد راهبردی ایران و چین، این کشور تلاش کرده تا روابط تهران و اسلامآباد را به هم نزدیک کند.
پاکستان و نقش ارتش
تاکنون هند و پاکستان چهار بار با هم وارد جنگ شدهاند و مناقشه نظامی دائمی که سایه جنگ را همواره بر سر کشور نگه داشته، موجب نقش پررنگ ارتش در این کشور شده است. از سوی دیگر جامعه قبایلی و فقر گسترده موجب شده تا ارتش بهعنوان حافظ نظم و امنیت جایگاه بالایی در ساختار اجتماعی این کشور پیدا کند. جامعه پاکستان با جمعیت 240 میلیون نفر و وجود فرق و مذاهب مختلف و افراطگرایی در زمینههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی و فقر عمومی وضعیت آشفتهای دارد و تنها ساختار منضبط و ثباتبخش در این جامعه، ارتش است. ارتش پاکستان دارای روابط مشترک با ایالاتمتحده آمریکا، عربستانسعودی، ترکیه و ناتو است و به عنصر اصلی حفظ این کشور در بلوک غرب مبدل شده که در مواقع لزوم با کودتا توازن در پاکستان را حفظ میکند و مانع از خروج کشور از این مدار میشود.
پاکستان در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی با ایجاد امکان انتقال مجاهدان عرب-افغان و تسلیح و سازماندهی آنان نقش مهمی در ایجاد گروههای افراطگرای اسلامی ایفا کرد. گروههایی که با حمایت آمریکا و عربستانسعودی توانستند افغانستان را به ویتنام اتحاد جماهیر شوروی بدل کنند. اما از دل این گروهها، سازمانهای تروریستی چون القاعده و طالبان پدید آمد. حمایت پاکستان از گروههای افراطی تروریست در مقاطعی موجب تنش در روابط پاکستان با ایران شده است. در دهه 1990 حمایت پاکستان از سازمان سنی طالبان در افغانستان به مشکلی برای ایران شیعی تبدیل شد که با افغانستان تحت کنترل طالبان مخالف بود. تنش بین ایران و پاکستان در سال 1998 تشدید شد، زمانی که طالبان در مزارشریف پس از قتلعام شیعیان به کنسولگری ایران در شهر یورش برد و دیپلماتهای ایران را به شهادت رساند. شواهدی از حضور ماموران سیآیاس، سرویس امنیتی ارتش پاکستان در این جنایت وجود داشت. پاکستان با بمباران آخرین پایگاه شیعیان افغانستان توسط هواپیماهای جنگی در حمایت از طالبان، دخالت خود در افغانستان را گسترش داد و موجب اعتراض ایران شد. پاکستان با داشتن «جمعیت علمای اسلام»، «جمعیت علمای پاکستان»، «اهل حدیث»، «سپاه صحابه» و... یکی از مراکز اصلی گروههای افراطی و بنیادگرای اسلامی و محل حضور و فعالیت این گروهها علیه کشورهای دیگر است. البته جمعیت 20درصدی شیعیان پاکستان نیز از انقلاب ایران متأثر هستند و عمده فعالیت سیاسی و اجتماعی آنها در «نهضت اجرای فقه جعفریه» تجلی پیدا کردهاند. این حزب از قدرتمندترین احزاب سیاسی شیعیان در پاکستان است که در زمان حکومت «ضیاءالحق» و در واکنش به سیاستهای تبعیضآمیز و سلطهجویانه مذهبی او به وجود آمد.
ایران و تلاش برای همسایگی
ایران در رابطه با هند و پاکستان تلاش کرده تا از راههای اقتصادی به این کشور نزدیک شود و با پیشنهادات اقتصادی راه شرق را برای خود هموار کند. پیشنهاد خط لوله صلح برای انتقال انرژی به هند و پاکستان دو کشور در حال توسعه که نیاز مبرمی به انرژی دارند، پیشنهاد سخاوتمندانه و ابتکاری ایران بود که طی دو دهه گذشته هیچ پیشرفتی نداشته است. ایران در این توافقنامه متعهد شد تا مدت ۲۵سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. این مسیر اقتصادیترین روش تأمین انرژی شبهقارهٔ هند است. بهرغم جذابیتهایی که این طرح نهتنها از جنبهٔ تأمین انرژی برای شبهقاره هند دارد، بلکه بهعنوان یک عامل کاهش تنش در روابط میان هند و پاکستان نیز به شمار میرود، هندوستان تحت فشارهای آمریکا اعلام کرد که از این طرح کنارهگیری میکند.
ساخت این خط لوله که از سال ۲۰۰۲ آغاز شد، قرار بود در سال ۲۰۱۴ به بهرهبرداری برسد که با کنار کشیدن هند از این پروژه و تعلل پاکستان در ساخت خط لوله در داخل این کشور، نیمهکاره رها شدهاست. پاکستان علت عدم آغاز فعالیت را ناتوانی در تأمین هزینهها عنوان کردهاست و از شرکتهای ایرانی، روسی و چینی درخواست کردهاست بهعنوان مجری ساخت خط لوله مشارکت کنند. ایران درخواست اعطای وام ۵۰۰میلیون دلاری به پاکستان را رد کرد و بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت یازدهم ایران اعلام کرد تا زمانی که هند بهعنوان دومین مصرفکنندهٔ گاز این خط لوله اعلام آمادگی نکند، ایران تمایلی به بهرهبرداری از این مسیر انتقال نخواهد داشت.
موضوع واگذاری بهرهبرداری بندر چابهار به هند نیز پیشنهاد دیگر اقتصادی ایران بود که تحت تاثیر روابط با پاکستان و عوامل دیگر منتفی شد. پاکستان با پروپاگاندای رسانهای مدعی شد، هند پیش از این نیز از خاک ایران برای عملیات جاسوسی علیه این کشور بهره برد و در صورت استقرار این کشور در چابهار پاکستان این منطقه را بهعنوان تهدیدی امنیتی برای خود در نظر خواهد گرفت. بهطور کلی تهدیدات امنیتی و تردد تروریستها در مرز ایران و پاکستان تهدیدی برای هر دو کشور بوده که به علت گستردگی این مرز و خالی از سکنه بودن این منطقه کنترل این منطقه را بسیار سخت کرده است. در مجموع روابط دو کشور در کلافی از مشکلات و مسائل پیچیده شده که با توجه به موقعیت بینالمللی هر دو و وابستگی پاکستان به غرب و استمرار چالش ایران با کشورهای غربی نخواهد توانست بهزودی به سرانجام برسد.