نعمت احمدی: بحران گازی پیش رو حاصل بیتدبیری چه کسانی است؟
آفتاب یزد/متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
تعطیل کردن کشور به مناسبت اتفاقات طبیعی امری عادی است. سیل، زلزله، طوفان و عواملی از این دست که انسان در بوجود آوردن آنها نقشی ندارد در همه کشورها اتفاق میافتد، اما به تعطیلی کشاندن کشور در پی عواملی که دست بشر در آنها دخالت ندارد و نمیتواند از آنها جلوگیری کند برمی گردد به مدیریت کلانی که باعث و بانی حوادثی است که منجر به آخرین برگ تصمیمگیری بین مدیران کشور میشود. استقرار توده هوای سرد در هفتههای گذشته و تداوم استقرار آن در روزهای آینده و احتمال افزایش مصرف منابع انرژی برق و گاز و صدور انواع هشدارها از ناحیه سازمان هواشناسی، دولت مردان را وا میدارد که به کم هزینهترین روش یعنی تعطیلی ادارات و بانکها و سازمانها روی آورند هر چند ابتدا گاز نهادها و سازمانهای دولتی را به بهانه مصرف زیاد قطع کردند کار ساز واقع نشد. بعد سراغ صنعت و کارخانهها و شهرکهای صنعتی رفتند و بدون در نظر گرفتن ضررهای هنگفت به بخش صنعت خصوصا صنایعی که با خاموش کردن دستگاههای حرارتی منجمله کورههای گرمکننده صاحبان صنایع بیرمق را به بن بست تولید رهنمون ساختند. بعد سراغ بخش کشاورزی آمدند که چاههای برق مزارع و باغات را خاموش کنید و الا مواجه با قطعی دستوری برق خواهید شد و جالب است در ساعاتی برقی که اختیار آن را به کشاورزان فروخته و هزینه آن را دریافت کرده بودند و زارعین و باغداران متناسب با امتیاز خریداری شده از شرکت برق منصوبات مورد نیاز چاههای خود را خریداری و نصب کرده بودند را تک فاز کردند که امکان استفاده نداشته باشند. من از صنعت و ضررهای آن به لحاظ قطع برق اطلاعی ندارم. اما نمیدانم وضع کارگران خصوصا کارگران روزمزد این تاسیسات و صنایع چه میشود. چه کسی در قطعی برق و بیکاری حقوق آنان را پرداخت میکند و ایضا برای راهاندازی مجدد چه ضررهای هنگفتی به دستگاهها وارد میآید و مواد اولیهای که در حال تولید است و به همت قطع برق یا گاز از حیض انتفاع ساقط میشوند چه میزان است. اما این اندازه آگاهی دارم که با صرف هزینه بعد از پایان دوره بحران میتوان چرخ تولید را دوباره به کار انداخت اما به عنوان کشاورز باید عرض کنم آیا وزیر نفت که به مردم توصیه میکند همان لباسی را که در بیرون میپوشند در منزل هم بپوشند و یک بخاری را خاموش کنند و دمای خانه را یک درجه کمتر کنند و با جوراب به رختخواب بروند میتوانند همین توصیه را به دویست سیصدهزار درخت باغات من بکنند که یک سال به برکت مدیریت کلان ایشان و خنده ملیحی که به خاطر سرمای اروپائیان به لحاظ زمستان سخت بیگاز منتظر آن باشند، بفرمائید یخ آب زمستانی امسال تعطیل و منتظر باشند در دیگر فصول سال سفره خانه آنها مثل سالهای قبل رنگین باشد و یا وزیر نیرو که همه نیرو و زورش به سر کشاورزان بیپناه میرسد که یا حقابه چاهها را افزایش میدهد، یا قبض برق چاههای کشاورزی را به بهانههای مختلف مانند حقوق مدیران نجومی میکند، تا ته مانده رمق کشاورزان مظلوم و بیپناه که بلندگوئی برای بیان دردهای پی در پی خود ندارند تمام شود. وزیر کشاورزی که من یک استغفرالله به مردم و یک توبه به کشاورزان بدهکارم که گوئی وزیر محترم کشاورزی کشور نیست و سر رشتهای از کشاورزی ندارد، اما آن استغفرالله و توبه از چه بابت؟ وقتی ایشان را که تا هم اکنون ندیده و نمیشناسم در رسانهها خواندم تحصیلات دانشگاهی ایشان در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی منابع طبیعی ـ آبخیزداری و دکتری در رشته مهندسی هیدرولوژی از دانشگاه مسکو دارند، مقالهای که خدا از سر تقصیراتم بگذرد در مدح ایشان نوشتم که بعد از دوره طولانی وزارت آقایان عیسی کلانتری که فوق لیسانس زراعی و دکتری فیزیولوژی و بیوشمی محصولات زراعی داشت و بحق توانست در تولید محصولات زراعی کشور انقلابی به وجود آورد و آقای محمود حجتی که علیرغم تحصیل در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان به حق راه آقای دکتر کلانتری را بعد از افت و خیز مدیریت وزرای دوره احمدینژاد ادامه داد دیگر وزرای کشاورزی مانند صادق خلیلیان ـ دکترای اقتصاد منابع طبیعی ـ خاوازی دکترای خاکشناسی و آقای اسکندری، مهندسی کشاورزی داشتند. اما آقای ساداتی نژاد تحصیلاتش در آبخیز داری و مهندس هیدرولوژی بود و فکر کردم میتواند درد بیدرمان کم آبی در کشور را با گسترش حوزههای آبخیزداری و تامین منابع آبخوانهای کشور با تکیه بر تحصیلاتش اندکی درمان کند.
میزان نزولات آسمانی و هدر رفت روان آبها در بستر مسیلها که باور داشتم با توجه به رشته تحصیلی آقای ساداتی نژاد ممکن است در این حوزه دست به اقداماتی بزند که توبه کردم از تمجید بیجا. و اما کشوری که بزرگترین ذخایر گازی کشور را دارد و با لبخند ملیح وزیر نفت خود که در رشته گاز هم مدیریت داشته است اروپائیان را به تحمل سرمای سخت وعده میداد همانند بهرام گور که گور میگرفتی همه عمر درگیر سرما در نحوه مدیریت گاز و به تبع آن تعطیلی کشور شد. هر چند طرح گاز کشی همه کشور طرحی به گفته کارشناسان اشتباه بود و میشد این 650 میلیون متر مکعب گاز مصرفی روزانه را به جای سوخت در بخاریهای که بیشترش هدر رفت گاز را دارند به نیروگاهها داد و برق تولیدی را به خانهها ارزان فروخت برقی که قبلا هم سراسری شده بود و حال اکثر مناطق ایران از نعمت آن برخوردار شدند و مازاد گازی که بیخودی با سوخت هدر میرود را صادر کرد و جهان را محتاج گاز خود میکردیم که به اندک بهانهای تحریم مان نکنند. بهرحال این طرح اجرا شد. رئیس امور نظارت، اندازهگیری و کنترل کیفیت شرکت ملی گاز اعلام داشت: «ایران 22 پالایشگاه گازی دارد و روزانه یک میلیارد مترمکعب گاز معادل بیش از 55 میلیون بشکه نفت در کشور تولید و تنها 6 درصد گاز تولیدی صادر میشود. 70 میلیون متر مکعب در روز به نیروگاهها و صنایع داخلی، 130 میلیون متر مکعب در روز جهت تزریق به مخازن نفتی و باقی مانده به مصارف خانگی میرسد.» آیا این آمار از مصرف خانگی قابل قبول است. سال هاست فریاد میزنم که چرا از نو چرخ را اختراع میکنید. ببینید دیگر کشورها خصوصا کشورهای که آرزوی زمستان سختی را برای آنان دارید برای جلوگیری از هدر رفت انرژی در مصارف خانگی چه برنامه هایی را اجرا کردند. امروزه دیگر قابل قبول نیست در منازلی که دهها سال از ساخت آنها میگذرد و از نازلترین مصالح آجر و خشت استفاده کردهاند بخاری عهد علاءالدین را با سوخت گاز گرم کرد. اگر هزینه تجدید بنا را نداریم حداقل در و پنجره ساختمانهای قدیمی را عوض کنید. نوشتم یک شهر از شهرهای سردسیر کشور را به عنوان پایانه تحقیقات در نظر بگیرید. این شهر هم اکنون چه میزان گاز و گازوئیل برای گرمایش شهروندانش نیاز دارد. با هزینه خود مردم در و پنجرههای منازل را دوجداره کنید، ممکن است گفته شود مردم هزینه دوجداره کردن را ندارند. بسم اله شرکت نفت و دیگر سازمانها با تامین اعتبار و تزریق آن به سیستم بانکی از شرکتهای تولیدکننده در و پنجره دوجداره بخواهند همه درو پنچره شهر مورد نظر را دوجداره کنند. طبیعی است که مصرف سوخت کم خواهد شد و گفته میشود تا 40 درصد از هدر رفت انرژی کاسته خواهد شد. سوخت جدید را محاسبه کنید و مابه التفاوت مصرف قبل از عملیات ضربتی دوجداره کردن در و پنجرهها را حساب کنید و از روی قبض مصرفکننده برداشت کنید و به بانک یا شرکت نفت پس داد. ظرف دو سه سال هزینه دوجداره با مصرف کمتر جبران میشود و بعد از تامین هزینه پنجره ها، مصرفکننده پول کمتری میپردازد، شما هم مابه التفاوت سوخت قبل و بعد از دو جداره کردن را صرف صادرات کنید و یا به نیروگاهها بفروشید تا دچار بحران امروزه نشویم که مناطقی از کشور را به تعطیلی کشانده. همه انرژی خود را برای اختراع دوباره چرخ، صرف مطالعه عملکرد دیگر مناطق کنید. میشود کار کرد اما ارادهای نیست و جلسات مدیریتها به نشستند و گفتند و بر خاستند، میگذرد.