آخرين خبر/ من ارگ بــمم خشت به خشتم متلاشي
تو نقش جهان ، هر وجبت ترمه و کاشي
اين تاول و تبخال و دهان سوختگيها
از آه زيــــاد است ، نــه از خوردن آشي
از تُنگ پريديم به اميد رهايـــي
ناکام تقلايي و بيهوده تلاشي
يک بار شده بر جگرم زخـــم نکاري؟
يک بار شده روي لبم بغض نپاشي؟
هر بار دلم رفت و نگاهي بـه تو کردم
بر گونهي سرخابيات افتاد خراشي
حامد عسکري
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد