نماد آخرین خبر

تازه های نشر/ ذِن، با گوشت و استخوان آدمی کار دارد!

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
تازه های نشر/ ذِن، با گوشت و استخوان آدمی کار دارد!
خبرگزاري کتاب ايران/ کتاب ذِن، گوشت و استخوان يکي از مشهورترين و پرفروش‌ترين کتاب‌هاي ذن در زبان انگليسي است. اين کتاب در واقع متشکل از چهار کتاب کوچک ذن است. افسانه زندگي بودا را کم بيش مي‌دانيم و راجع‌به آن شنيده‌ايم. مواجه يک شاهزاده هندي با پيري، بيماري، مرگ و در آخر ملاقات وي با شخصيتي پارسا که به شدت او را تحت تأثير قرار مي‌دهد. اين‌که نگارنده از واژه‌اي چون افسانه براي بيان زندگي بودا استفاده مي‌کند پر بيراه نيست و دليلش داستان‌هايي است که براي شرح زندگي، و بودا شدن سيدارتا گوتاما نوشته و به تمام زبان‌هاي جهان ترجمه شده است. متن‌هايي قديمي که در ايران بيش‌تر توسط ع.پاشايي به فارسي برگردانده شد و نام بودا و ذن را به ع.پاشايي گره زد. هر کتابي که راجع‌به بودا و ذن چاپ مي‌شود يادآور کتاب معروف سيدارتا نوشته هرمان هرسه ترجمه پرويز داريوش نيز مي‌تواند باشد. ذِن، مکتبي در آيين بودايي يا همان بوديسم است که تأکيد فراواني بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف‌نگري به ماهيت اشياء، جانداران و طبيعت به وسيله تجربه مستقيم دارد. بنيانگذار ذن را شخصي به نام «بودي دارما» مي‌دانند. در منابع مختلف از بودي دارما به عنوان بنيانگذار يا انتقال دهنده ذن به چين ياد کرده‌اند. پال رِپس، گردآورنده کتاب معتقد است اولين بنيانگذار ذن يعني بودي دارما در قرن ششم ذن را از هندوستان به چين برد. در باب بنيانگذار ذن نوشته‌ها و شنيده‌هاي متفاوتي در منابع مختلف وجود دارد. برخي منابع از بودي دارما با عنوان (ايراني چشم آبي) به عنوان بنيانگذار ذن در چين ياد کرده‌اند و برخي منابع از مرد هندوستاني. سهراب دريابندري مترجم کتاب اما معتقد است بودي دارما يک فرد مشخص نيست. کتاب ذِن، گوشت و استخوان يکي از مشهورترين و پرفروش‌ترين کتاب‌هاي ذن در زبان انگليسي است. پال رپس، گردآورنده آن، هنرمند، شاعر و نويسنده آمريکايي است که در سال 1895 به دنيا آمد و در سال 1990 از دنيا رفته است. اين کتاب در واقع متشکل از چهار کتاب کوچک ذن است. کتاب نخست يعني ۱۰۱ داستان ذن اول بار در سال ۱۹۳۹ توسط رايدر و شرکا (لندن) و شرکت ديويد مک کي (فيلادلفيا) به چاپ رسيد. اين داستان‌ها تجربه‌هاي واقعي استادان چيني و ژاپني ذن در طول تقريبا پنج قرن است. داستان‌هايي کوتاه که به حکايت‌هاي سعدي مي‌مانند و هر کدام درون خود پيامي دارند. اين داستان‌ها بازنويسي‌هايي هستند از کتابي به اسم شاسکي-شو (مجموعه سنگ و شن) که در اواخر قرن سيزدهم ميلادي توسط استاد ژاپني ذن، موجو (بي زيست) نوشته شد. شايد بشود ذن را هنر و طراحي دروني شرق خواند. ذن را اينگونه وصف کرده‌اند: (مکتبي خاص که کتاب ندارد. فراي کلمه‌ها و حروف، چيزي که به جوهر ذهن اشاره مي‌کند، چيزي که مستقيم به درون طبيعت آدمي نگاه مي‌کند، رسيدن به روشني). ذن در چين چ-آن نام داشت. استادان ذن چ-آن به جاي آن‌که دنباله‌رو بودا باشند، آرزو دارند دوستان او باشند و خود را در همان تعاملي با هستي قرار مي‌دهند که بودا و عيسي مي‌دانند. ذن يک فرقه نيست، يک تجربه است. براي نمونه اولين حکايت از 101 داستان‌ را در ادامه مي‌آورم تا با نثر و جنس داستان‌ها آشنا شويد: فنجان چاي نان-اين، استادي در دوره مِيجي (۱۸۶۸ - ۱۹۱۲)، پروفسور دانشگاهي را که مي‌خواست درباره ذن پرسش کند به حضور پذيرفت. نان-اين چاي آورد. فنجان ميهمانش را پر کرد و به ريختن ادامه داد. پروفسور لبريز شدن چاي را نگاه کرد تا جايي که ديگر نتوانست تحمل کند. «پر شده. ديگه توش نميره!» نان-اين گفت: «مثل اين فنجان، تو هم از اعتقادها و فرضيه‌هاي خودت پر شده‌اي، اگر فنجانت را خالي نکني من چطور به تو ذن را نشان بدهم؟ کتاب بعدي يعني دروازه بي در، در ۱۹۳۴ توسط جان موري (لس آنجلس) چاپ شد. اين کتاب مجموعه مسئله‌هايي است که به آن‌ها کوآن مي‌گويند که استادهاي ذن براي راهنمايي مريدها به سوي رهايي، از آن‌ها استفاده مي‌کنند. اين کوآن‌ها اولين بار در سال ۱۲۲۸ به دست يک استاد چيني ضبط شده‌اند. جنس نوشت‌هاي کتاب دوم مرا با نوعي چيستان يا سوال‌هاي بي پاسخ مواجه کرد که نام کوآن را روي آن گذاشته‌اند. در مقدمه کتاب آورنده‌اند که: (اگر از شيريني و زندگي آسان خوشتان مي‌آيد از اين کتاب بگذريد). سهراب دريابندري در مقدمه کتاب مي‌آورد: (بيش‌تر نوشته‌هاي اين کتاب نوع خاصي از ادبيات ذن است که به آن «کوآن» مي‌گويند. کوآن شکل جديد و ژاپني کلمه «گُنگ-آن» از زبان چيني است. شايد بهترين ترجمه براي آن «قضيه» باشد. چون گنگ-آن در چين بيش‌تر به معناي پرنده يا قضيه‌اي به کار مي‌رفته که در مراجع عمومي، مثلاً در دادگاه، مطرح مي‌شده است. اما کوآن در فرهنگ ذن شکل و معناي کاملاً خاص خود را پيدا کرده و به نظر مي‌آيد بهتر است ترجمه نشود. اين نوشته‌ها در ذن حکايت يا چيستان يا پرسش‌هايي هستند که وظيفه آن‌ها آزمايش و روشن کردن شاگردان ذن است. گرچه اين پرسش‌ها بي پاسخ به نظر مي‌آيند، برخلاف آن‌چه گاهي گفته مي‌شود، کوآن يک پرسش بي پاسخ نيست. استادهاي ذن با طرح کوآن از شاگردان خود انتظار واکنش دارند. اين واکنش، هم شامل روشِ يافتن پاسخ و هم خود پاسخ است تعدادي از کوآن‌ها و داستان‌هاي اين کتاب، خواننده را به ياد مثنوي معنوي و حکايت‌هاي سعدي مي‌اندازد که هر دو در قرن سيزدهم ميلادي نوشته شده‌اند و با کتاب ۱۰۱ داستان ذن و دروازۀ بي در از نظر تاريخي مقارن هستند. بيش‌تر نوشته‌هاي مهم ذن هم در همين دوران به وجود آمده‌اند. نوشته‌هاي فارسي، چه از نظر زيبايي و ساختار، چه از نظر مفهوم و زبان و حتي از نظر تعداد، به نظر قوي‌تر و غني‌تر مي‌آيند. اما آثار تفکر و عرفان هندي، چيني و ژاپني هم قابل توجه هستند و پنجره‌هاي تازه‌اي را براي ما باز مي‌کنند.) در ادامه به عنوان نمونه، يکي از کوآن‌ها را همراه با نظر مومُن که گردآورنده اين کتاب است مي‌آورم: سگ جُشو راهبي از جشو، استاد چيني ذن، پرسيد: «آيا سگ سرشت بودا دارد يا نه؟» جشو پاسخ داد: «مو» (Mu؛ مو نشانۀ منفي در زبان چيني است.) نظر مومُن: براي دريافت ذن، انسان بايد از سد استادهاي بزرگ عبور کند. روشني هميشه بعد از اينکه راه تفکر بسته شود مي‌آيد. اگر از سد بزرگان عبور نکنيد يا اگر راه تفکر شما بسته نباشد، هر فکري که بکنيد، هر کاري که انجام بدهيد، مانند يک روح گرفتارکننده است. ممکن است بپرسيد: سد يک استاد بزرگ چيست؟ همين کلمه: «مو» است. اين سد ذن است. اگر از آن عبور کنيد با جشو چشم در چشم خواهيد بود. آن وقت دست شما در دست زنجيره همه استادهاي بزرگ است. آيا اين کار خوشايندي نيست؟ اگر مي‌خواهيد از اين سد عبور کنيد، بايد با زحمت از ميان همه استخوان‌هاي بدنتان عبور کنيد، از همه منفذهاي پوستتان؛ مملو از اين سؤال: مو چيست؟ و آن را شبانه روز با خود حمل کنيد. گمان نکنيد که همان نشانه منفي معمولي است که معني آن هيچ است. هيچ نيست، متضاد وجود نيست. اگر واقعا بخواهيد از اين سد عبور کنيد، بايد احساس کنيد که يک گوي داغ آهني را در دهانتان انداخته‌ايد که نه مي‌توانيد آن را تف کنيد و نه ببلعيد آن وقت آن دانش کم ارزش قبلي شما ناپديد مي‌شود. مانند ميوه‌اي که در فصل برسد، معنويت و عينيت شما يکي مي‌شود. مثل آدم گنگي که خواب ديده باشد. آن را مي‌داند، اما نمي‌تواند بگويد. کسي که وارد اين وضعيت مي‌شود، پوسته خود او خرد مي‌شود و مي‌تواند آسمان را بلرزاند و زمين را جابجا کند. مانند جنگاور بزرگي است که شمشير برنده‌اي دارد. اگر بودا در مقابل او بايستد، شقه‌اش مي‌کند؛ اگر استاد بزرگي سد راهش بشود، او را خواهد کشت؛ و در روش تولد و مرگ خود آزاد خواهد بود. او مي‌تواند به هر جهاني که بخواهد وارد شود مانند اينکه محل بازي و تفريحش باشد. من با اين کوآن به شما مي‌گويم چگونه اين کار را بکنيد: فقط همه نيروي خود را روي اين «مو» متمرکز کنيد و اجازه ندهيد امتداد آن بريده شود. وقتي به اين مو وارد شديد و هيچ بريدگي‌اي در ميان نبود، دستاورد شما مانند شمعي خواهد بود که مي‌سوزد و همه هستي را نوراني مي‌کند. سگ آيا سرشت بودا دارد؟ مهم ترين سؤال جهان اين است. بگويي آري، يا نه، سرشت بودايت از ميان رفته. کتاب بعدي يعني ده ورزا اول بار سال ۱۹۳۵ توسط وراس و شرکا (لس آنجلس) و پس از آن رالف ر. فيليپس (پورتلند، اورگون) چاپ شد. اين کتاب ترجمه‌اي است از رساله تصويري مشهور چيني در قرن دوازدهم، دربارۀ آگاهي که به روشني ذهن منتهي مي‌شوند، و در اينجا توسط يکي از بهترين هنرمندان کنده کاري روي چوب در ژاپن به تصوير کشيده شده است. ورزا در گويش مازندراني به معناي گاو نر است. گاوي که براي رام کردنش بايد تلاش کرد و با آن گلاويز شد. هنر و خلاقيت و تيزهوشي سهراب دريابندري در همين انتخاب درست و فکر شدۀ کلمات است. انتخابي که در مقدمۀ کتاب به دلايل آن نيز اشاره شده است. و آخرين کتاب اين مجموعه يعني تمرکز، يک بازنويسي از دست نوشته‌هاي کهن به زبان سانسکريت است که بار اول در بهار ۱۹۵۵ در نشريه جنتري نيويورک منتشر شد. اين کتاب نمايانگر مکتب ديرينه‌اي است که پس از گذشت حدود ۴۰۰۰ سال در کشمير و مناطقي از هندوستان زنده است و به احتمال زياد مي‌تواند ريشۀ ذن باشد. ذن چيز جديدي نيست و هيچ چيز هم کهنه نيست. چنانچه از اين کتاب برمي‌آيد، جستجو در هند، بسيار پيش از بودا در جريان بوده است. استادان ذن معتقدند؛ بسيار پس از آن‌که انسان کلمه‌هايي چون ذن، بودا، کوآن، ساتوري، چين، ژاپن و امريکا را از ياد ببرد- هنوز، جستجو جريان خواهد داشت. کتاب «ذن، گوشت و استخوان» کتابي نيست که مانند رمان بنشينيد و يکدم بخوانيدش. اين کتاب را بايد جرعه جرعه نوشيد تا به ذن نزديک شد. تنوع و کوتاهي بخش‌هاي کتاب در کنار ترجمه روان و پاک سهراب دريابندري سبب شده است تا بر خلاف اصول صحيح خواندن اين جنس متن‌ها، سخت باشد کتاب را زمين بگذاريم. ترجمۀ سهراب دريابندري با بهره‌گيري از اصول و تکنيک‌هاي پدرش نجف دريابندري و البته شم قوي و تيزهوشي او براي انتخاب لحن مناسب و کاربردي براي ترجمه اين متن، کتابي شسته رفته و نفيس، چه از نظر کيفيت محتوايي و چه از نظر چاپ و حروف‌چيني توسط نشر نو در مقابل ما گذاشته است، که بايد در اين باره قدردان زحمات محمدرضا جعفري مدير نشر نو و عبدالرحيم جعفري نيز بود. در آخر يادداشت خود را با يک شعر از يک استاد ذن که بي شباهت به گفته‌هاي زرتشت نيست به پايان مي‌برم: با تير و کمان ديگران به جنگ نرو. روي زين اسب ديگران ننشين. از عيب ديگران سخن نگو. به کار ديگران کار نداشته باش. کتاب «ذن، گوشت و استخوان» نوشته پار رپس، ترجمه سهراب دريابندري در 196صفحه توسط نشر نو با همکاري نشر آسيم با قيمت 26000 تومان زمستان 1397 در تيراژ 1100 جلد روانه بازار شد که فروش آن به پايان رسيد و از چاپ دوم کتاب نيز در نمايشگاه کتاب امسال رونمايي خواهد شد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره