نماد آخرین خبر

مصطفی رحماندوست: تقریبا همه خانواده‌ها، تغذیه فرهنگی‌شان را از کانال‌های غیرایرانی می‌گیرند

منبع
ايسنا
بروزرسانی
مصطفی رحماندوست: تقریبا همه خانواده‌ها، تغذیه فرهنگی‌شان را از کانال‌های غیرایرانی می‌گیرند
ايسنا/ مصطفي رحماندوست با اشاره به نبود زيرساخت‌هاي فرهنگي مي‌گويد: «ماجراي رومينا ابتداي قضيه است و باز هم اتفاق خواهد افتاد.» اين شاعر و نويسنده ادبيات کودک و نوجوان در پي اتفاقي که براي «رومينا، دختر ۱۴ساله تالشي» رخ داده است و کشته شدن او به دست پدرش، درباره پرداختن به مسائل نوجوانان و نقش ادبيات در جلوگيري از خشونت‌هاي خانگي اظهار کرد: «ادبيات ما گردن بسيار بسيار نازکي دارد که با يک تلنگر هم مي‌شکند؛ زماني که مسائل عمده بزرگ و کوچک پيش مي‌آيد همه انتظار دارند ادبيات پاسخ‌گو باشد. در مملکتي که تيراژ کتاب ۵۰۰ نسخه شده، انتظار اين‌که ادبيات بتواند بر تربيت اجتماعي مردم تأثير بگذارد، انتظار بي‌خودي است. آن‌قدر اوضاع سياسي، اجتماعي و اقتصادي مملکت‌مان مسئله دارد که ادبيات به گوشه‌اي رفته است. حتي کتاب‌هايي که زماني ممنوعه حساب مي‌شد و مردم از پشت‌ پستو مي‌خريدند و پنهاني مي‌خواندند، ديگر خريدار ندارند.» او سپس گفت: «چيزي که من از «ماجراي رومينا» خبر دارم اين است که او دختري خوش‌ سر و وضع، تر و تميز و خوشگل و خوش‌لباس بوده که در يک روستاي دورافتاده با يکي دوست شده و از خانه فرار کرده و اين دوستي و فرار عامل اين فجايع شده است. پدرش هم که فرد فاقد سواد و متعصبي بوده نتوانسته اين را تحمل کند. حالا ادبيات به درد کدام يک از اين‌ها مي‌خورد؟ آيا آن پدر روستايي و متعصب مي‌آيد قصه‌ها و نوشته‌هاي من و ديگران را بخواند؟ يا آن دختر ۱۳ساله‌اي که نمي‌تواند تشخيص بدهد و چيزي شنيده به نام جنس مخالف، مي‌آيد ادبيات من را بخواند؟ اصلا اين امکان برايش وجود داشته که از کتاب و شعر استفاده کند؟ يا آن پسري که بدون رعايت ويژگي سني و تفاوت‌ها اين رابطه را برقرار کرده، پسري با آن دک و پز مخاطب ادبيات من است؟ ادبيات هيچ ارتباطي با اين سه ضلع جنايت ندارد.» رحماندوست در ادامه بيان کرد: «مطمئنم اين بچه ۱۳ساله پاي ثابت کتاب و ادبيات هم نبوده، زيرا بسياري از روستاهاي ما هيچ امکاني براي مطالعه آزاد و انتخابي و لذت‌بخش ندارد. اين موضوع درباره عامل جنايت و دوست پسرش هم همين‌طور بوده است. ما دو مشکل عمده داريم؛ امکانات مطالعه، فکر و فهم و شعور در شهرهاي بزرگ نيست چه برسد به يک روستا. اگر فکر کنيم در دل آن روستا کتابخانه بزرگي وجود داشته باشد و اهالي روستا هم اهل مطالعه باشند، کتابي‌ که بخواهد در اين مورد رهنمود بدهد، وجود ندارد.» اين شاعر با تأکيد بر اين‌که مشکلات زيرساختي بسياري در کشور ما وجود دارد، اظهار کرد: «مشکل ما يکي دوتا نيست. مشکلات زيرساختي بسياري داريم. سطح مطالعه در کشورمان بسيار پايين است. در مملکتي با ۸۰ ميليون جمعيت، تيراژ کتاب شده ۵۰۰ نسخه، بعد انتظار داريد نويسنده با حق تأليف ۵۰۰ تا، کتاب درست و حسابي بنويسد و زندگي‌اش را بچرخاند؟ نمي‌شود. اما وقتي اتفاقي مي‌افتد، به نويسنده مي‌گويند تو چه کار کرده‌اي؟ من کاري نکردم، رفتم مسافرکشي و خرجم را درآوردم. اين‌طور نمي‌شود. نمي‌شود گفت اگر ادبيات فلان مي‌کرد، بهمان مي‌شد. ادبيات مدت‌هاست کار خود را کرده و مي‌کند، اما با تيراژ ۵۰۰ تا ديگر مخاطب ندارد، با اين تيراژ هم ناشر و نويسنده رغبتي به ادامه خدمت ندارند.» او در ادامه خاطرنشان کرد: «مشکل رومينا فقط خشونت خانوادگي نيست بلکه پايين بودن شديد سطح فرهنگ است. وگرنه دختر ۱۳ساله چنين کاري را نمي‌کند؛ وابستگي به خانواده، وابستگي اجتماعي و قانون به کنار، عقل و احساس که بايد باشد. زماني که ادبيات به آن کودک نرسد و تربيت فکري پيدا نکند، همين مي‌شود. آيا آموزش و پرورش ما مي‌خواهد به کودک تربيت فکري بدهد؟ آموزش و پرورشي که سرتاپايش شعار است و هر سال تکرار همان شعارها. کتاب‌هاي درسي آموزش و پرورش، مدرسه‌ها و معلم‌ها همه شده‌اند مرکز شعار. حاصلش همين مي‌شود. نه آموزش و پرورش به کودک و نوجوان ياد مي‌دهد، نه منبر و مسجد و محراب و نه کتاب به دستش مي‌رسد.» رحماندوست با تأکيد بر مشکلات فرهنگي و نبود آموزش از طريق کتاب و مدرسه و مسجد، گفت: «به‌نظر شما آيا خانواده‌هاي ما با آموزه‌هاي صداوسيما سرگرم هستند و از آن طريق آموزش مي‌بينند؟ تقريبا همه خانواده‌ها تغذيه فرهنگي‌شان را از کانال‌هاي غيرايراني مي‌گيرند. «بيگانه» تعليم و تربيت مي‌کند و دوست مي‌راند و هيچ امکان انتخاب شخصي براي گسترش فرهنگ وجود ندارد. با اين وضعيت مي‌خواهيد چه شود؟»