آتش سوزی کتابخانهای که منجر به از دست رفتن دانش در یونان و رُم باستان شد
خبرگزاري کتاب ايران/آتشسوزي بزرگي که در سال 192 گاهشماري دوران مشترک به وقوع پيوست، گرچه شهرت کمتري از آتش زدن کتابخانه اسکندريه داشت، به از دست رفتن بخشي زياد از ميراث دانش در يونان و رُم باستان انجاميد.
آتشسوزي بزرگي که در سال 192 گاهشماري دوران مشترک به وقوع پيوست، گرچه شهرت کمتري از آتش زدن کتابخانه اسکندريه داشت، به از دست رفتن بخشي زياد از ميراث دانش در يونان و رُم باستان انجاميد. خسارت واقعي اين آتشسوزي در سال 2005 براي مورخان آشکار شد، زماني که متني ناگهان در صومعهاي در يونان کشف شد، متني که گمان ميرفت قرنها پيش از دست رفته بود. اين متن که عنوان آن «در باب تسلي از غم» است پس از وقوع آتشسوزي و به قلم جالينوس (پزشک دربار چند امپراتور رُم) به رشته تحرير درآمده است و به چيزي بيش از وقايعنگاري اين رويداد ناخوشايند اشاره دارد. همانگونه که «متيو سي نيکلز»، محقق دوران کلاسيک، اشاره ميکند، اين متن تصويري نادر و تکاندهنده از دنياي گمشده کتابخانههاي عمومي باستان ارائه ميدهد.
سه کتابخانه از دسترفتهاي که جالينوس توصيف ميکند، در نزديکي يکديگر و در تپه «پالاتين» رُم واقع شده بودند و از بسياري جهات اهميت فراوان داشتند. در جهاني عاري از چاپخانه يا عکاسي، يکي از وظايف مهم کتابخانههاي عمومي امپراتوري حفاظت و حراست از نسخههاي معتبر و متون مهم (همان نسخ خطي) بود که سبب ميشد محققاني چون جالينوس بتوانند با اطمينان از آنها نسخهبرداري کرده و بهرهبرداري کنند. در اين کتابخانه، برخي متون در مجموعهاي ويژه و از سوي فردي صاحبنام جمعآوري شده بودند و باقي متون نيز براساس موضوع صورتبندي شده بودند. جالينوس به يافتن ناهمسازيهايي شهره است که در کاتالوگهاي کتابخانه پيدا کرده بود، يعني ابزارهايي کمکي که باعث ميشد مراجعان بتوانند بدون نظارت کتابدار و بهراحتي در قفسهها کند و کاو کنند.
ويژگي جالبتوجه ديگري که کتابخانههاي پالاتين دارا بودند اين بود که کسي اجازه نداشت چيزي را از آنها خارج کند (گرچه به گفته جالينوس، يکي از کتابخانهها نگهباني داشت که با رشوه اجازه ميداد مشتريان متون را به يغما ببرند). دانشمنداني که نميتوانستند کتابها را بيرون ببرند با دو گزينه مواجه بودند: يا بايد تحقيقات خود را در محل کتابخانهها به پايان ميبردند يا آنکه از روي متون نسخه برداشته و آن را با خود به خانه ميبردند. در هر دو حالت نياز به فضاي کار بسيار بزرگي بود، همچنين نورپردازي مناسب و اختصاص دادن ساعتهاي متمادي. ماندن کتابها در داخل کتابخانهها بر وضعيت بيرون نيز تاثيرگذار بود: بسياري از محققان براي راحتي انبارهايي را در همان نزديکي اجاره ميکردند تا کتابها و ابزار تحقيقشان را در آن بگذارند. در نتيجه، خيابانهاي اطراف کتابخانهها مملو بود از بحث و جدل ميان محققان و کتابفروشاني که کالاهايشان را عرضه ميکردند.
بارزترين نمونه خسارتي که آتشسوزي سال 192 به دنبال داشت، از ميان رفتن متوني بود که به گفته متيو سي نيکلز «براي هميشه از دسترس جهانيان خارج شد.» رونوشتهايي از حريق نجات يافت و جاهاي ديگر انبار نيز بهنحوي ديگر آسيب ديدند، چراکه ديگر نميشد آنها را با نسخههاي اصلي تطبيق داد. بدتر آنکه آتشسوزي محل انبار شماري از نسخ را که محققان در نزديکي کتابخانهها اجاره کرده بودند نيز تحت تاثير قرار داد.
از نظر جالينوس، اين معناي از دست رفتن مجموعه شخصي کتابهايش و همچنين يادداشتهاي پروژههايش بود. اين بلاشک مصيبت بزرگي بود، اما از قرار معلوم جالينوس بهخوبي توانست با ماجرا کنار آمده و بر آن فائق آيد. به گفته جالينوس، يکي از همکارانش که انبار کتابها و يادداشتهايش طي آتشسوزي از ميان رفته بود از نااميدي و ياس جان باخت. ديگران نيز البته وضع بهتري نداشتند و تا مدتها با لباسهاي سياه، لاغر و رنگپريده، همانند کساني که سوگوار عزيزي هستدن، آن اطراف ميچرخيدند.