3
0
1.1K
آخرین خبر/ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است
ماییم جای دیگر و او جای دیگر است
چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست
جز چشم دل که محو تماشای دیگر است
این نُه صدف ز گوهر آزادگی تهی است
و آن گوهر یگانه به دریای دیگر است
در ساغر طرب می اندیشهسوز نیست
تسکین ما ز جرعهٔ مینای دیگر است
امروز میخوری غم فردا و همچنان
فردا به خاطرت غم فردای دیگر است
گر خلق را بود سر سودای مال و جاه
آزاده مرد را سر و سودای دیگر است
دیشب دلم به جلوهٔ مستانهای ربود
امشب پی ربودن دلهای دیگر است
غمخانهایست وادی کون و مکان رهی
آسودگی اگر طلبی، جای دیگر است
رهی معیری