هادی حجازیفر: نقش احمد پیران فرصتی بود تا به خودم فکر کنم

مهر/ نشست عوامل فیلم سینمایی «ناتوردشت» با حضور دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز برگزار شد.
اکران دانشجویی فیلم سینمایی «ناتوردشت»، محصول سازمان سینمایی سوره، به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان، تهیهکنندگی مهدی فرجی و نویسندگی حمید اکبری خامنه در سالن قدیر دانشگاه آزاد تهران مرکز برگزار و سپس جلسه نقد و بررسی با حضور هادی حجازیفر بازیگر این اثر، کارگردان و نویسنده با حضور بیش از ۶۰۰ نفر از دانشجویان برپا شد.
پس از اکران فیلم اکبری خامنه درباره فرآیند نگارش فیلمنامه بیان کرد: در خرداد سال ۱۴۰۳، محمدرضا خردمندان با من تماس گرفت و طرحی پنجصفحهای درباره ماجرای ربایش یسنا برایم فرستاد. به دنبال چنین تجربهای بودم، زیرا من پیش از این، بیشتر در حوزه کمدی کار کرده بودم و «ناتوردشت» اولین تجربه جدی من در سینمای اجتماعی بود. ما اولین جلسه نگارش را در یک کافه در هتل شروع کردیم و تا چهار صبح کار کردیم. در آن جلسه، شکل اصلی داستان شکل گرفت. این فیلم برای من فرصتی بود تا به یک داستان اجتماعی عمیق بپردازم.
به نقش رسانهها و مسئولیت اجتماعی افراد پرداختیم
خردمندان کارگردان این اثر بیان کرد: در فضای رسانهای کشور، معمولاً در مواجهه با چنین اخباری مانند ربایش یک نوع انفعال و درماندگی وجود دارد. اما در ماجرای یسنا، یک موج عظیم انسانی شکل گرفت و مردم با هر وسیلهای که داشتند، برای کمک به پیدا کردن او وارد عمل شدند. این مشارکت گسترده، الهامبخش ساخت فیلم شد. ما در فیلم «ناتوردشت» به نقش رسانهها و مسئولیت اجتماعی افراد پرداختیم. شخصیت اصلی فیلم، یک محیطبان است که در گذشته خطایی مرتکب شده و سالها سعی کرده آن را فراموش کند. گم شدن یسنا، وجدان او را بیدار کرد و او را وادار به کنشگری کرد.
وی درباره انتخاب بازیگران عنوان کرد: از همان روزهای اول نگارش، به فکر بازیگران مناسب بودیم و هادی حجازیفر از همان ابتدا در ذهن ما برای نقش انتخاب شده بود. خوشبختانه ایشان با خواندن فیلمنامه، به داستان علاقهمند شد و با وجود مشغله زیاد آن را پذیرفت و همچنین همکاری ارزشمندی با ما داشت. ایشان وقتی به کار اضافه شد، بسیار کمک کرد و تمام تلاش خود را به کار بست تا وجوه خوبی از احمد پیران را نشان دهد.
حجازیفر در پاسخ به سوالی درباره پایان فیلم «ناتوردشت» گفت: فیلمنامهنویس برای پایان فیلمنامه گزینههای مختلفی پیش رو دارد. برخی از مخاطبان درباره پایان یکی از آثاری که در آن بازی داشتم، گفتند که عشق خیلی دیر پیدا شد، در حالی که داستان به درون انسان اشاره داشت. گاهی وقتها داستانهای کوتاهی که مینویسم با خود میگویم، مخاطب خسته و کسل نمیشود؟ این را بدانید که در نهایت شیوه کار افراد با یکدیگر فرق میکند.
خردمندان درباره باز بودن پایان فیلم و ساخت فیلم بر اساس واقعیت گفت: ما فیلم داستانی ساختیم و فیلم مستند نساختیم؛ لذا در فیلم داستانی از واقعیت الهام میگیریم. ما به تمام قسمتهای داستان وفادار بودیم اما جزئیات در دست نویسنده و کارگردان است. قصه ما درباره محیطبانی است که درگیر داستانی میشود که این شخصیت نقاط ضعفی هم دارد. به یاد دارم در پیشتولید کار، وقتی با هادی حجازیفر صحبت میکردیم میگفت که شخصیت احمد پیران زن ندارد و تنها زندگی میکند. لذا با این حس زندگی میکند و دوست دارد دیده شود. پایان داستان اوج دیدن احمد پیران شد و بالاخره احمد میتوانست خود را نشان دهد.
بیش از ۲۰ پایان را بررسی کردم
اکبری خامنه با اشاره به اینکه بیش از بیست پایان مختلف را برای فیلم بررسی کردهاند، بیان کرد: در نهایت، پایان فعلی را انتخاب کردیم که به تکامل شخصیت احمد پیران کمک کرد. اگرچه ممکن است برای برخی از مخاطبان، این پایان کاملاً پررنگ نباشد، اما برای ما اولویت، رشد شخصیت اصلی بود. باتوجه به دلهره پایانی فیلم انتخاب ما این بود.
خردمندان درباره استفاده نکردن از لهجه منطقه مورد بحث فیلم گفت: همه شرایط فراهم بود تا از لهجه برای این کار استفاده کنیم اما این یک تصمیم سلیقهای بود، زیرا ما نمیخواستیم فیلم را به یک جغرافیای خاص محدود کنیم. درست است که فیلم با یک الهام واقعی از یک جغرافیای واقعی ساخته شده است، اما سعی کردیم بعد ملی و جهانی فیلم را حفظ کنیم. مخاطبی که خارج از مرزهای ایران زندگی میکند متوجه لهجه نمیشود و این مساله میتواند به جهان شمول بودن داستان خدشه وارد کند.
وی در ادامه درباره سینمای اجتماعی گفت: سینمای اجتماعی خیلی لاغر است و واقعاً یک فیلمساز برای اینکه یک فیلم اجتماعی بسازد باید خیلی بیشتر از حالت معمول تلاش کند. جذب یک سرمایه برای یک اثر اجتماعی کار سختی است. شما دانشجو هستید و میتوانید به فیلمهای اجتماعی که میدانید موفق هستند، کمک کنید و تبلیغ اثر داشته باشید تا سینمای اجتماعی از بین نرود. «ناتوردشت» اصطلاح ادبی در گلستان سعدیست و مترجمی خوش ذوق برای رمانش استفاده کرده که به معنی محیط بان است. همه نشانهها ما را به این سمت و سو برد که نام فیلم را «ناتوردشت» بگذاریم.
حجازیفر در پایان در پاسخ به این پرسش که دقیقاً قصد داشته است چه چیزی را به نمایش بگذارد، گفت: یک خوب بودن ظاهری داریم که احمد پیران تا جایی شبیه آدمهای تعریف شده بیرونی است؛ یعنی چهرهای که برای بیرون ارائه میکند. احمد پیران شبیه بعضی مسئولان نسبتاً خوب جمهوری اسلامی است که تلاش میکند و ته دلش خوشحال است. به نظرم این اثر و پایانش کار شجاعانهای بود، البته شاید به ضرر فروش فیلم باشد، اما گاهی حرفهایی میشنوید، ویدئوهایی میبینید که تعجب میکنید. نقش احمد پیران فرصتی بود تا به خودم فکر کنم.