نگاهی به حذف برنامه های محبوب از تلویزیون
خبرآنلاین/ در ابتدای بحث بپردازیم به حذف بدون توقف مجریان از تلویزیون، مجریانی که یا خودشان بسیار محبوب بودند، یا محتوای برنامهشان مورد استقبال مخاطبان قرار میگرفت، یا حرفشان پیشبرنده بود.
اینکه حالا هیچ مجریای در تلویزیون باقی نمانده و اجرای ۵ برنامه رسیده به ۳ مجری یک دلیل دارد، آن هم این است که دیگر مجریای در تلویزیون باقی نمانده است، وقتی عرصه بر مجریانی مانند عادل فردوسیپور، با آن حجم از مخاطب و محبوبیت تنگ میشود و راه برای مجریانی مانند محمدحسین میثاقی باز میشود. عجیب نیست که حالا دست تلویزیون خالی بماند و هیچگونه نتواند این خلا را پر کند. همانگونه که جای خالی شهاب حسینی و هومن سیدی و حسن فتحی در تلویزیون پر نشده و کسی جایگزین نشده است، طبیعتا جای خالی مجریانی که یا به زور مجبور شدند بروند یا قهر کردند به هیچ وجه پر نخواهد شد.
این خود یکی از دلایلی است که اثبات میکند دست تلویزیون خالی است، چون نه دیگر علی ضیایی دارد، نه احسان علیخانی، نه مهران مدیری، نه عادل فردوسیپور، نه سروش صحت و ... حالا که دیگر هیچ مجریای ندارد، دست به دامان مجریانی معتمد، همراه با عقاید خود شده است. اینکه چرا مخاطب محتواهای صداوسیما کاهش یافته سوالی است که در ماه هفتم ریاست پیمان جبلی از جانب خودش مطرح شد و پس از مدت زیادی هنوز پاسخی برای آن یافت نشده، اما بخواهیم با دقت بیشتری به این پرسش بپردازیم به نگاه ستاره گریز پیمان جبلی میرسیم. نگاهی که زمان عبدالعلی علی عسگری و با حذف عادل فردوسیپور بیش از پیش به چشم آمد و بعد از آن هم جبلی با حذف سروش صحت از برنامه کتاب باز نشان داد که چندان دوست ندارد ستارهها در تلویزیون باقی بمانند.
ستارهگریزی، برچسبی که به پیمان جبلی زده شد
آخرین نمونه بارز این حذفها ماجرا هم، تغییر و حذف شبانه برنامه «به افق فلسطین» بود، برنامهای که رویکردهای روشنفکرانه داشت و اتفاقا در میان تمام آثار تولیدی صداوسیما در فضای مجازی خوب دست به دست میشد اما تصمیم بر آن شد که اعضای این تیم شبانه تغییر پیدا کنند و نکته جالبتر نوع برخود جبلی با ماجرا بود و گفت بیروت بودم و خبر نداشتم، یعنی عوامل سازمان بدون اطلاع رییس سازمان به صورت شبانه میتوانند عوامل یه برنامه را تغییر دهند. فقط حذف عوامل این برنامه نبود که باعث شد برچسب متفاوتی به پیمان جبلی زده شود. فینال فصل سوم مسابقه «عصر جدید» شامگاه شنبه هجدهم تیر ۱۴۰۱ همزمان با شب عید قربان روی آنتن شبکه سه رفت و در پایان همین برنامه، امین حیایی به عنوان داور حاضر است در بخشی از صحبتهای خود گفت :«گویا قرار نیست فعلاً «عصر جدید» ساخته شود» که احسان علیخانی در تایید صحبتهای او گفت: «بله»
همیشه احسان علیخانی در برنامههای پایانی فصلهای گذشته، خبر از تولید سری جدید این برنامه میداد، او حتی در پایان فصل دوم که همزمان با شیوع ویروس کرونا بود، اعلام کرد، که با فروکش کردن بیماری و مساعد شدن شرایط، فصل سوم را تولید خواهد کرد. با این وجود او شنبه شب نه تنها خبر از تولید فصل چهارم نداد بلکه با قاطعیت حرف امین حیایی را تایید کرد.
رامبد جوان، یکی دیگر از هنرمندانی است که طبق شواهد احتمال حذف شدنش وجود دارد. با نزدیک شدن به پایان فصل هشتم از برنامه «خندوانه» و همچنین بیان اظهاراتی از سوی محمد بحرانی، صداپیشه جناب خان، مبنی بر اینکه «... شاید بعد از این «خندوانه» برای همیشه به تاریخ بپیوندد. معلوم نیست که دیگر «خندوانه» ساخته شود یا نه و معلوم نیست اگر ساخته شود من در «خندوانه» باشم یا نه...» این شائبه برای برخی ایجاد شده بود که شاید تلویزیون تصمیم به پایان تولید و پخش این برنامه با اجرای رامبد جوان گرفته باشد.
آخرین قسمت این فصل «خندوانه» که آنطور که گفته میشود، آخرین فصل این برنامه بود، (سهشنبه ۲۸ تیر 1401) از تلویزیون پخش شد و رامبد جوان در خاموشیچراغها و به همراه جنابخان در آخرین قسمت «خندوانه» از مردم خداحافظی کرد.
انحصار بخاطر عدم توانایی در رقابت
پیمان جبلی که در دوره ریاستش تعداد زیادی از برنامههای محبوب تلویزیون تعطیل شده به گفته خودش دنبال صیانت از حقوق مخاطبان است و البته نمیداند که چرا مخاطبان تلویزیون روز به روز کاهش پیدا میکنند. یکبار میگوید به سلبریتی و هنرمندان باج نمیدهد از طرفی دیگر تلاش میکند تا برنامه «نون.خ» و «مهمونی» را روی آنتن زنده تلویزیون بازگرداند از طفی نگه داشتی محمدرضا شهبازی را به رضا رشیدپور ترجیح میدهد و از طرفی هم میگوید دور صداوسیما را سیم خاردار نکشیدیم، جبلی در تمام مدت مدیریت خود کارش را با یک بام و دو هوا پیش برده است.
در این میان شبکه نمایش خانگی دست به کار شد و خواست تا مخاطبان را پای آثار ایرانی نگه دارد و نسبتا هم در حال موفقیت است و البته این موفقیت باعث شده تا بازی انحصار طلبی صداو سیما بر هم بریزد و تلویزیون برای رقابت، مجبور به تولید آثار خوب و با کیفیت شود و از آنجایی که این توانایی وجود ندارد فشار ساترا دوبرابر شده است