تبيان/ دوران نامزدي فقط دوره خوش گذراني و تفريح نيست. بسياري از اختلاف نظرها و مشکلات عاطفي در اين دوره ميتواند نمايان شود. داشتن مهارت کافي در کنترل اوضاع و بهبود روابط عاطفي يکي از اساسيترين روشهايي است که بايد قبل از ازدواج ياد بگيريم.
تعارضها و کشمکشها به طور طبيعي در هر رابطه به وجود ميآيند، اما آنچه دوام رابطه شما را تضمين ميکند اين است که بدانيد با چه روشي با آنها رو به رو شويد.
نامزدي با همه شيريني اش، دوران پرتنشي است و اگر شما روش سازندهاي براي مقابله با تعارضهايتان به کار نبريد، ممکن است به سرعت از يکديگر فاصله بگيريد و عطاي اين ازدواج را به لقايش ببخشيد.
اگر تعارض حل نشود، به رشد خود ادامه ميدهد و کم کم رابطه را از هم ميپاشد. افرادي که با مشکلات و تعارضها با بي مهارتي برخورد ميکنند و مشکلات را بدتر ميکنند، معمولا موقعي که در مورد مشکلي صحبت ميکنند، مدام احساسات منفي را بيان ميکنند و به جاي اين که اطلاعات را به صورت کامل بررسي کنند، کاملا انتخابي عمل ميکنند و از همه بدتر به جاي اين که روي مسئله و مشکل پيش آمده تمرکز کنند، روي افراد متمرکز ميشوند، مدام دنبال مقصر ميگردند و در نهايت يک نفر ميشود بازنده و طرف مقابل برنده. همين کار را براي مشکلات و تعارضهاي بعدي تکرار ميکنند و آرام آرام صميميت و عشق را ميکشند.
اما دسته دوم افرادي هستند که مهارت حل تعارض را بلدند و ميدانند در موقع بروز مشکل چه کاري بايد انجام داد. براي مثال آنها بر مسايل حال به جاي مسايل گذشته، متمرکز ميشوند. هم احساسات منفي و هم احساسات مثبت را با يکديگر در ميان ميگذارند. اطلاعات را به شيوهاي عنوان ميکنند که هر کس مسئوليت خودش را نسبت به مشکل ميپذريد و در جست و جوي شباهتها هستند. هر دو همسر برنده اند و درنتيجه صميميت زياد ميشود و اعتماد در رابطه پرورش پيدا ميکند.
چگونه ميتوان مهارت حل اختلافات در دوران عقد را آموخت؟
يادگيري اين مهارت سخت نيست، فقط چند گام ساده لازم دارد:
گفتگو
بسياري از مردها بر اين باورند که زنها هيچگاه سراغ اصل مطلب نميروند، بسياري از زنها هم فکر ميکنند مردها هنگام گفتوگو، تند و خشن هستند. ما نميخواهيم درستي يا نادرستي اين باورها را اثبات کنيم، بلکه قصد داريم کمي از مهارتهاي گفتوگو با شما سخن بگوييم؛ مهارتي که به شما کمک ميکند، بدون جرو بحث و دعوا، دليل ناراحتيتان را بگوييد و با انتقال يک پيام کامل از تکرار موارد مشابه آن جلوگيري کنيد.
احساستان را ابراز کنيد
اينکه بتوانيد مشکلات را مستقيم و بدون حاشيه بيان کنيد يک بخش گفتوگوي کامل است. در مرحله بعدي شما بايد احساستان را نيز بگوييد احساساتي نظير من ترسيدم، من نگران شدم، من احساس تنهايي کردم. مثلا اگر همسرتان تولد مادر شما را فراموش کرده است، علاوه بر گفتن اين مساله که از او به دليل اين فراموشکاري ناراحت شدهايد بيان کنيد که شما چه احساسي از اين فراموشي داشتيد. مثلا بگوييد من حس کردم مسائل خانوادگي برات مهم نيست. وقتي احساستان را براي همسرتان بيان ميکنيد، او متوجه عمق رنجش شما ميشود.
مراقب کلامتان باشيد
در بيشتر مواقع، وقتي ميخواهيم احساسات و نيازهايمان را بيان کنيم، پيام هايمان ديگري را سرزنش يا تحقير ميکنند. اين گونه پيامها را «پيامهاي تو ...» مينامند؛ اين دسته پيامها قضاوتها يا ارزش گذاريهاي منفياي هستند که هدفشان شخص ديگر است. در عين حال که در بيشتر مواقع از آنها براي بيان خشم، عصبانيت، ترس يا دلخوري استفاده ميشود، مشخصاً پيامهايي نيستند که حرف دل را برسانند، چون نيازها يا علاقههاي خود شما را بيان نميکنند.
پيامهايي مثل:تو اشتباه کردي، تو همه چيز را به هم زدي، تو بودي که ... و ... ميتوانند به نظر تهاجمي و متهم کننده برسند؛ چون تأثيري که بر جاي ميگذارند، اين است که ميگويد: «تقصير توست» يا «تو بايد سرزنش شوي!» و در آنها خطر زيان رساندن به رابطه يا از ميان بردن عزّت نفس ديگري و به وجود آوردن احساس گناه، هست. پيامهاي «تو ...» باعث مقاومت و دفاع ديگران ميشوند و ممکن است باعث شروع بگو و مگوهاي فرساينده و فحاشي شوند. در چنين موقعي شخص ديگر، اغلب ميخواهد جواب شما را بدهد و تلافي کند. آگاهي از اين که چه رفتارهايي تعارضهاي بي مورد بين شما و نامزدتان را فعال ميسازد، به شما کمک ميکند تا بسياري از برخوردها را از بين ببريد.
پذيرش سهم خود از مشکل
وقتي که هر کدام از شما بخشي از مسئوليت مشکل را ميپذيريد، اشتياق براي همکاري ايجاد خواهد شد و بحث با سهولت بيشتري انجام ميشود، در اين مرحله سعي کنيد با احترام با يکديگر صحبت کنيد و مسايل و احساسات خود را به طور صريح بيان کنيد، در اين مرحله از جملاتي که با «من» شروع ميشوند، استفاده کنيد.
از طرف مقابلتان بت نسازيد
وقتي از طرف مقابل بت ميسازيم و او را موجودي بي عيب و نقص و مقدس تصور ميکنيم، خودمان را فراموش ميکنيم و فکر ميکنيم در مقابل اين انسان برتر هيچ هستيم! ولي او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصيتهاي خوب و بد يک آدم؛ مثل خودما؛ بنابراين طرف مقابل را بايد آنطور که هست و با همه خوبيها و بدي هايش ببينيم و بعد، هر تصميمي که خواستيم بگيريم. البته اينکه طرف ۵ مقابلمان را بي نقص تصور کنيم، ميتواند دلايل روانکاوانه عجيب و غريبي داشته باشد و بي نقص بودن طرف مقابل يکجورهايي به رخ کشيدن سليقه خودمان به خودمان است؛ يعني اين معنا را ميدهد که من آنقدر آدم والايي هستم که به کمتر از موجود بي نقص راضي نميشوم. حواستان به اين مکانيسمهاي دفاعي گول زننده باشد.
مقايسه نکنيد
خيلي از ما عادت کردهايم زندگي و روابط شخصيمان را را رابطه و زندگي ديگران مقايسه کنيم و به دنبال اين مقايسه هم يا از طرف مقابل توقعهاي خاصي داشته باشيم يا انتقام ناکاميهاي قبليمان را از نامزدمان بگيريم! مقايسه کردن را فراموش کنيم و به خاطر بسپاريم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهاي ويژه خود ما هستند. متاسفانه مقايسه کردنها مخصوص در خانمها ميتواند از همان اول تخم کينه را در دل طرف مقابل بکارد.
به عنوان مثال کسي که از نامزد شاغلش ميخواهد که وقت بيشتري برايش بگذارد به اين دليل که فلان کس وقت بيشتري براي نامزدش ميگذارد. اين مقايسهها معمولا بدون در نظر گرفتن سن، وضعيت شغلي، وضعيت مالي، وضعيت تحصيلي و وضعيت فرهنگي طرف مقابل صورت ميگيرد.
ضمن اينکه مقايسه کردنهاي اين شکلي باعث ميشود که نامزد شما – که او هم در حال بررسي شماست – به اين نتيجه برسد که با آدم بي انصافي نامزد کرده است و همين مقدمه جدايي را فراهم آورد. در نهايت اينکه اين مقايسهها ممکن است بتواند در دوران نامزدي رفتار نامزدتان را موقتا عوض کند و او به خاطر شما دست به کارهايي بزند، اما ناخواسته بودن اين کارها هم طعم تلخي را در ذهن او به جا خواهد گذاشت و هم کمکي به هدف نامزدي يعني شناخت بيشتر نميکند.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار