افسرده خویی را با اختلال افسردگی اشتباه نگیرید

حامي هنر زندگي/ تفاوت افسرده خويي با اختلال افسردگي چيست؟ ميليونها نفر درسراسر جهان به انواع افسردگي مبتلا هستند. در مواردي که فرد، مبتلا به اختلال افسرده خويي است، شدت علايم خفيفتر از اختلال افسردگي ميباشد ولي دورههاي آن طولانيتر هستند در نتيجه کمتر براي درمان اقدام ميکنيد چرا که ممکن است اخلالي در عملکرد اجتماعيتان نداشته باشيد ولي به صورت مزمن از لذت بردن محروم ميشويد. از طرف ديگر به دليل اينکه مانند افسردگي حاد، تغييرات بارزي در شما ايجاد نميشود، احتمال اينکه از حمايت اطرافيان بهره مند شويد نيز کمتر است. در اين مقاله قصد داريم به بررسي تفاوتهاي افسرده خويي با اختلال افسردگي بپردازيم. افسردگي بعضي اوقات پيامدهاي تاسف بار و دردناکي به همراه دارد. آنچه حائز اهميت است آگاه شدن شما از ابتلا به اين بيماري است تا بتوانيد به موقع براي درمان آن اقدام کنيد.
اختلال افسردگي و علائم آن
در اختلال افسردگي اساسي، شدت نشانهها آنقدر بالا است که در کارکرد معمول فرد اخلال ايجاد ميشود. مهمترين ويژگي اختلال افسردگي احساس غم و اندوه همراه با عدم کسب لذت در موقعيتهاي گوناگون زندگي به مدت حداقل 2 هفته است. از علائم افسردگي ميتوان به عدم اعتماد به نفس، بيعلاقگي، بيقراري، احساس پوچي، ناراحتي و نااميدي، احساس بيارزش بودن، تفکرات منفي داشتن و... اشاره کرد.
اختلال افسرده خويي و علائم آن
اختلال افسرده خويي داراي بسياري از نشانههاي اختلال افسردگي است با اين تفاوت که نشانهها در اين اختلال کمتر هستند. معمولا فرد مبتلا به افسرده خويي حتي ممکن است از بيماري خود آگاهي نداشته باشد. با اين حال افسردگي در دورههاي نسبتا طولاني، ثابت باقي ميماند؛ به طوري که علائم به مدت حداقل 2 سال ماندگار هستند.
تفاوت افسرده خويي با افسردگي
بيماران مبتلا به اختلال افسرده خويي معمولا هميشه خلق افسرده داشتهاند ولي بيماران مبتلا به اختلال افسردگي اساسي ميتوانند زمان شروع دوره افسردگي خود را مشخص کنند. علاوه براين شدت علائم در اختلال افسردگي ماژور بيشتر بوده به طوري که زندگي فرد را مختل ميکند. افراد مبتلا به افسرده خويي، زندگي عاري از هيجان دارند و معمولا از اجتماع کناره گرفته، داراي گريههاي دورهاي و حساسيت فزاينده عاطفي–هيجاني هستند. در مقايسه با اختلال افسردگي که باعث اخلال در زندگي، کار، تحصيل و روابط اجتماعي فرد ميشود، علائم افسرده خويي زياد بارز نيستند. فرد کارکرد معمول خود را حفظ ميکند ولي در طولاني مدت نميتواند از زندگي خويش لذت ببرد.
احتمال بروز افسردگي اساسي تا اوايل نوجواني بسيار کم است. معمولا بيماراني که در سنين کمتر از 20 سال به افسردگي مبتلا ميشوند احتمال بيشتري وجود دارد که افسردگي حالتي مزمن پيدا کند و به اختلال افسرده خويي مبتلا شوند. همچنين شيوع اختلالات شخصيت در افراد مبتلا به افسرده خويي بيشتر از افراد مبتلا به اختلال افسردگي است. سير تدريجي همچنين بي سر و صداي افسردگي مستمر، ميتواند توجيه خوبي براي همزمان شدن با ساير اختلالات شخصيت در افسرده خويي باشد.
آيا تفاوت افسرده خويي با افسردگي باعث تغيير روش هاي درماني مي شود؟
به طور کلي در درمان افسردگي، روان درماني در کنار داروهاي ضد افسردگي موثر واقع ميشود. درمان افسردگي توسط روش درمان شناختي_رفتاري، رفتار درماني، روان درماني فردي بينش مدار، درمان بين فردي و خانواده درماني انجام ميشود. در موارد حاد که احتمال خودکشي وجود دارد، بستري شدن بيمار ضروري است. با مشاوره افسردگي ميتوانيد بهترين درمان را براي خود برگزينيد.
معمولا بيماران مبتلا به افسردگي در مقايسه با افرادي که از افسرده خويي رنج ميبرند، پاسخ دهي بهتري به درمان نشان ميدهند. برعکس افراد مبتلا به افسرده خويي سرعت بهبودشان کمتر است پس ممکن است جلسات درماني طولانيتر شود. دوره اختلال افسردگي در صورت عدم درمان حدود 4 تا 9 ماه طول ميکشد؛ در صورتي که دوره افسرده خويي بدون درمان ممکن است حتي 20 تا 30 سال هم باقي بماند؛ البته ميانگين آن حدود 5 سال است. مسلما اين دوره 5 ساله که با عدم لذت بردن از زندگي همراه است در اقدام براي خودکشي نقش چشمگيري دارد. به طور کلي بيماران مبتلا به افسرده خويي، اختلالات همزمان بيشتري دارند را تجربه ميکنند. با اين حال در زمينه درمان تفاوت نميکند که فرد به افسرده خويي يا افسردگي مبتلا باشد، در هر صورت بايد درمان صورت گيرد.