علت و راههای پیشگیری از بروز عشق دوران کودکی

بيتوته

بروزرسانی 1400/05/29 - 12:00

علت و راههای پیشگیری از بروز عشق دوران کودکی

بيتوته/ پذيرش عشق دوران کودکي شايد براي والدين سخت و استرس زا و غير قابل باور باشد ولي کودکي که در بستر خانواده از عشق و محبت سيراب نشده باشد احتمال اين که به دنبال جبران ناکامي خود در فردي خارج از خانواده باشد، زياد است. عشق دوران کودکي اگر با توجه و همراهي والدين همراه باشد، گذراست ولي اگر به آن بي توجهي شود مي تواند آسيب جدي به کودک وارد نمايد.
عشق دوران کودکي
آيا کودکان مي توانند عاشق شوند؟ عشق دوران کودکي چيست؟ شايد همه ما تا حدودي عشق دوران کودکي را تجربه کرده باشيم.
روح و روان پاک و بي آلايش کودکان ممکن است درگير احساساتي شود که بدون شناخت کافي از آن باعث به هم ريختن احساسات کودک شود. والدين هنگام مواجهه با عشق دوران کودکي فرزندشان دچار سردرگمي مي شوند و نمي دانند بايد چه عکس العملي نشان دهند.
آيا بايد واکنش مستقيم نشان داد يا نسبت به اين عشق بي تفاوت و خونسرد بود. عشق کودکانه او را جدي بگيريم و در موردش با او صحبت کنيم؟
برخي والدين در مورد علاقه کودکانه فرزندشان رفتاري خشن بروز داده و با عصبانيت با او برخورد مي کنند.
عشق دوران کودکي معمولا گذرا است ولي بايد جدي گرفته شود و در صورتي که برخورد مناسبي با کودک داشته باشيد و يا از مشاور کمک بگيريد ميتوانيد بدون آسيب او را از اين دوران عبور دهيد.
روند تکامل احساسات کودکان
برخي روان شناسان معتقدند که 50 درصد شخصيت انسان و احساسات او تا 5 سالگي شکل مي گيرد و تا 8 سالگي به 80 درصد مي رسد و بعد از آن در جهت تکامل پيش مي رود.
تجربه هايي که کودک در اين 8 سال در بستر خانواده بدست مي آورد مي تواند زمينه ساز تفکرات و فعاليت هاي او باشد.
دو نياز اصلي هر کودک در بستر خانواده عبارت است از :
دريافت عشق و محبت پدر و مادر
مشاهده ابراز عشق و محبت پدر و مادر نسبت به هم
اين دو نياز اگر برآورده نشوند منجر به احساس ناکامي شده و احتمال بروز عشق دوران کودکي را افزايش مي دهد.
اين احساس ناکامي ميتواند به صورت ناخودآگاه منجر به انتخاب هاي عاطفي اشتباه شود براي جبران ناکامي شود.
چرا کودک عاشق مي شود؟
دلايل مختلفي براي عاشق شدن کودکان وجود دارد از جمله :
کمبود توجه از سوي والدين
عدم رابطه صميمي در خانواده
مشکلات خانوادگي و دعواي والدين
رقابت بيش از حد کودکان در خانه

عشق دورن کودکي وجود دارد؟
بله . کودکان مي توانند عاشق شوند. عشق دوران کودکي مي تواند يکي از عوارض دوران بلوغ و هجوم هورمون ها به بدن کودک باشد که با تغييرات جسمي و روحي همراه است.
به عقيده روانشناسان اغلب ، عشق دوران کودکي دختران در سن 10 – 11 سال و در پسران در سن 13 سال شروع مي شود ولي احتمال اين که کودکان در سن پايين تر عاشق شوند هم وجود دارد.
عشق دوران کودکي مي تواند به شکل هاي مختلف بروز کند مثلا :
عشق به همبازي يا همکلاسي
عشق به پزشک ، معلم يا هنرپيشه يا يک فرد معروف
عشق به حيوان خانگي
مراقبت از کودکان به خصوص دختران در سن بلوغ اهميت بسيار بالايي دارد . کودک در سن بلوغ با هجوم هورمون ها روبرو است و به طور ناخواسته ، حساس و آسيب پذير شده ، دچار استرس و اضطراب مي شود که مي تواند با افت تحصيلي و گوشه گيري همراه باشد.
اين رفتارها نياز به درک والدين دارد تا به مرور زمان کمرنگ شود و از بين برود. دختران در اين سن بسيار حساس هستند و ممکن است با کوچکترين لبخندي عاشق شوند بنابراين بايد به او نحوه ارتباط درست با پسرها را بياموزيد.
حسي که در دوران بلوغ ايجاد ميشود يک حس سنجيده و آگاهانه نيست و يک واکنش غير ارادي و غريزي است و صرفا پاسخي به تغييرات هورموني بدن است.

تاثير عشق دوران کودکي بر فرزند شما
عشق دوران کودکي مي تواند روند رسيدن به موفقيت کودک را مختل کند بنابراين بايد نسبت به اين احساسات کودکتان هشيار باشيد.
معمولا کودکاني که درگير احساسات عاشقانه در سنين پايين مي شوند با احساسات و مشکلات مشابهي روبرو هستند :
دلشوره و بي قارري
افت شديد درسي
نداشتن تمرکز در يادگيري موضوعات مختلف
تغييرات و نوسانات خلقي
گريه هاي بي دليل
بي خوابي شبانه
توجه زياد به ظاهر ، لباس و چهره
حرفها و سوالات جديد و عجيب که متناسب با سن او نيست.
نمايش عشق در انشا و نقاشي
بي اشتهايي و مشکلات جسمي

شناخت احساسات را به کودک آموزش دهيد
کودکان بايد در مورد بروز احساسات آموزش ببينند. کودک بايد ابراز و کنترل غم ، شادي ، عصبانيت ، محبت ، عشق و اضطراب را بياموزد.
استفاده از کتاب ها و برنامه هاي آموزشي و در صورت نياز کمک گرفتن از يک متخصص روان شناسي کودک به شما کمک مي کند تا از بروز احساسات اشتباه در کودکان جلوگيري کنيد و مانع از بروز زود هنگام عشق در کودک شويد.

عاقلانه ترين روش براي مواجه شدن با عشق دوران کودکي
در مورد روش برخورد عاقلانه با عشق دوران کودکي و احساسات شديد کودک نسبت به جنس مخالف ، اختلاف نظرات مختلفي وجود دارد.
ولي تمام روان شناسان به صورت مشترک عقيده دارند که نسبت به احساسات کودکان نبايد واکنش شديد و تهاجمي داشته باشيد و از برخورد مستقيم با اين احساسات بپرهيزيد.
حساسيت بيش از حد والدين معمولا منجر به بروز اضطراب و لجبازي در کودک مي شود.
در صورتي که فرزندتان در دوران بلوغ است يا شرايط خاصي مثل طلاق والدين ، فوت يکي از والدين ، مهاجرت يا دوري از دوستان را تجربه مي کند بهتر است براي رفع مشکل او با يک مشاور حرفه اي صحبت کنيد.
کودکان خيلي بيشتر از تصور شما درک و فهم دارند . بعد از مواجه شدن با عشق بچگي فرزندتان ، بدون اين که به کلمه عشق اشاره اي کنيد در گفتگويي صميمي و بدون فشار و به صورت غير مستقيم با فرزندتان صحبت کنيد تا متوجه شويد که جاي خالي چه چيزي آزارش مي دهد و کدام بي توجهي از سمت شما باعث شده به سمت يک غريبه پناه ببرد.
وظيفه والدين در چنين شرايطي اين است که عواطف و احساسات کودک را به خوبي درک کرده و جهت دهي کنند تا آسيبي به او وارد نشود.
آينده روحي و رواني کودک شما در دستان شماست. پس بايد با احتيط قدم برداريد.

پيشگيري از عشق دوران کودکي
براي اين که از اين مشکل در دوران کودکي پيشگيري کنيد و اجازه ندهيد احساسات کودکتان پيش از موقع بروز کند مي توانيد از روش هاي زير استفاده کنيد.
اگر کودکتان از محبت پدر و مادرش سيراب شود ، براي جلب توجه و رسيدن به اين احساسات شيرين به سمت جنس مخالف روي نخواهد آورد. محبت پدر و مادر بهترين واکسن براي پيشگيري از عاشق شدن کودک است.
کودکتان را با نام هاي زيبا صدا بزنيد و هميشه به او گوشزد کنيد که تحت هر شرايطي دوستش دارد و وجودش چقدر برايتان ارزشمند است. از ظاهر و زيبايي او تعريف کنيد.
از سرکوفت زدن ، سرزنش کردن و مقايسه او با ديگران اجتناب کنيد. اين رفتارهاي موجب احساس نا امني در کودک مي شود که احتمال نزديک شدنش به جنس مخالف را افزايش مي دهد.
دعواهاي خانوادگي را در حضور کودک انجام ندهيد. چنين فضايي باعث احساس ناامني و افزايش احتمال روي آوردن کودک به جنس مخالف خواهد شد.
در مورد تغييرات دوران بلوغ کودکتان مطالعه کنيد تا آمادگي لازم براي مراقبت از او را داشته باشيد. دوران بلوغ ممکن است همراه با پرخاشگري باشد ، صبر ، درک و آرامش شما و رفتارهاي آگاهانه باعث مي شود که کودکتان احساس صميميت بيشتري با شما پيدا کند و به دنبال همدمي خارج از فضاي امن خانه نباشد.
مراقب ، کارتون ها و فيلم ها و مجلات و داستان هايي که مي خواند و زندگي و ارتباط هاي مجازي او باشيد.
وقت کودک را به صورت منطقي پر کنيد : کلاس هايي که دوست دارد ، دور همي ، مسافرت ، پياده روي ، بازارگردي، آموزش کارهاي خانه و فعاليت هاي هنري با توجه به علاقه اي که دارد ، تماشاي فيلم و کارتون هاي مناسب سن او با هم ديگر .
اجازه ندهيد کودک احساس تنهايي کند ، با او صحبت کنيد و از او نظر خواهي کنيد تا احساس ارزشمند بودن داشته باشد.
هميشه براي تلاش ها و نتايج مثبتي که بدست مي آورد ، هر چند کوچک ، او را تشويق کنيد و از او قدرداني نماييد.
اگر رابطه خوبي با همسرتان نداريد بايد بيشتر مراقب باشيد ، بايد ببينيد کدام رفتارهاي شما ميتواند کودک را به سمت عشق به جنس مخالف سوق دهد.

تفاوت عشق دوران کودکي و ازدواج با همبازي کودکي
دختران و پسراني هستند که بعد از رشد و گذر از دوران پر کشمکش نوجواني ، در سن جواني هنوز به ياد خاطرات خوش دوران کودکي هستند و عاشق همبازي دوران کودکي شان مي شوند . اين مقوله را نبايد با عشق دوران کودکي اشتباه بگيريد.
ازدواج با همبازي دوران کودکي احساسي است که از نظر سني به درستي و در طول ساليان زياد شکل گرفته و شکوفا شده . چنين فردي در سن جواني به فکر تشکيل خانواده مي افتد و به ياد احساسات و دوستي هاي شيرين گذشته ، بهترين شريک براي زندگي خودش را همبازي دوران کودکي اش مي بيند.
ولي عشق دوران کودکي به طور ناگهاني و بي موقع بروز مي کند و در پاسخ به تغييرات شديد هورموني بدن نزديک به دوران بلوغ ايجاد مي شود يا به دليل ناکامي هاي احساسي کودک در بستر خانواده ايجاد مي شود که به دنبال پيدا کردن مهر و محبت و صميميت از سوي جنس مخالف است . اين بروز احساسات بي موقع است که مانع از رشد و شکوفايي و پيشرفت فردي در زندگي کودک مي شود و احتمال سرخوردگي و افسردگي و سواستفاده از کودک را بالا مي برد.