سلامتيران/ وقتي فردي را با گوش شکسته مشاهده ميکنيم، اولين فکري که به ذهنمان ميرسد، کشتيگير بودن اوست. تقريبا همه کساني که قصد دارند ورزش کشتي را آغاز کنند، با تکنيکهاي مختلفي گوش خود را ميشکنند. مشخصه بارز آنها هيکلهاي عضلاني و پيچ در پيچ با گوشهاي پيچ در پيچ يا به اصطلاح «گلکلمي» است...
شکستن گوش کشتيگيران 2 جنبه کاملا مجزا دارد و نوع تمرينهايي که به کشتيگيران ميدهند طوري است که صدمههاي جدي به لاله گوش ميزند. در تکنيکهاي آنها حرکات و چرخشهاي سر و گردن و فشار روي آن زياد است. گوش عضوي است که در کشتي بيش از ساير اعضا در معرض خطر قرار ميگيرد و ممکن است به دفعات آسيب ببيند. تمرين کشتيگيران آنقدر زياد است که نميتوانند مدام به پزشک مراجعه کنند و خون را تخليه و پانسمان کنند و اين کار تمرين را به تعويق مياندازد. از سوي ديگر، اين کار ميتواند به نوعي تبليغاتي هم باشد چون عموم مردم کشتيگير را از روي گوشهاي شکستهاش ميشناسند. بعضي از آنها که کشتيگيران حرفهاي هم نيستند نيز اين کار را انجام ميدهند.
شايد بپرسيد کدام قسمت از لاله گوش کشتيگيران آسيب ميبيند؟ در پاسخ بايد اشارهاي به ساختار گوش کرد و گفت که لاله گوش از غضروف و لايه تغذيهکننده آن، يعني پريکندر تشکيل شده است. عروق خوني هيچوقت وارد غضروف نميشوند بنابراين لايه پريکندر وظيفه رساندن مواد غذايي و اکسيژن را به غضروف به عهده ميگيرد و ضايعات را هم از آن خارج ميکند. صدمه به لاله گوش باعث ميشود بين اين 2 لايه خون جمع شود و باقيماندن خون بافت سخت و محکمي به نام فيبروز پديد ميآورد. در اصل همين فيبروز است که شکل گوش و غضروف آن را تغيير ميدهد.
سوال ديگري که شايد براتيان مطرح شود، اين است که آيا ميتوان بلافاصله خون را تخليه کرد و جلوي تغيير شکل لاله گوش را گرفت؟ پاسخ اين است که اگر در همان ساعتهاي اوليه شکستگي اين کار انجام شود، ميتوانيم مانع تغيير شکل غضروف شويم.
لاله گوش در حيوانات، جنبه حياتي دارد زيرا حيواناتي مانند سگ و گربه و... با لاله گوش ميتوانند صداها را کشف کنند ولي در مورد انسان لاله گوش براي تشخيص جهت صدا نقش بسيار کمي دارد و اصلا محسوس نيست. مشکل اصلي در انسانها وقتي است که غضروف مدام در حال شکستن است زيرا فيبروزها آنقدر حجيم ميشوند که بهتدريج مجراي گوش را مسدود ميکنند. اين انسداد ميتواند حدود 40 درصد ميزان شنوايي را کاهش دهد که ميزان بالايي است. هر چقدر لاله گوش بيشتر آسيب ببيند، کمشنوايي هدايتي شديدتر خواهدشد. معمولا همين کمشنوايي نيز چندان مورد توجه کشتيگيران قرار نميگيرد ولي گاهي ضربه علاوه بر لاله گوش، استخوانهاي داخل گوش را هم جابجا ميکند که مشکل جدي محسوب ميشود. علاوه بر اينها، در صورت بروز بيماري در گوش کشتيگيران، پزشک نميتواند راحت گوش را با آن مجراي تنگ معاينه کند.
و نکته آخر اينکه آيا ميتوان شکل گوش را با روشهاي جراحي اصلاح کرد يا نه؟ پاسخ اين است که بله، اين کار امکانپذير است ولي وقتي عضوي در بدن صدمه ميبيند، ديگر نميتوان حتي با بهترين تکنيکها آن را دقيقا به روز اولش بازگرداند. با روش اتوپلاستي يا ترميم لاله گوش ميتوان تا حدودي شکل گوش را طبيعيتر کرد.