«روز نسلکشی کودکان و زنان فلسطینی»؛ چهره دیگر جنایت علیه بشریت

ایکنا/
«روز نسلکشی کودکان و زنان فلسطینی» نهتنها یادآور فاجعهای انسانی، بلکه آینهای در برابر چهره تمدن مدرن است تا نشان دهد میان شعارهای حقوق بشر و واقعیت سیاست، چه فاصله تلخی وجود دارد.
در تاریخ معاصر، روزهایی هست که نهتنها وجدان یک ملت، بلکه وجدان کل بشریت را به لرزه درمیآورد. «روز نسلکشی کودکان و زنان فلسطینی» یکی از همان روزهاست؛ روزی که آسمان غزه سیاه شد و خاکستر خانهها بوی سوخته انسان را با خود به دنبال داشت. این روز نهتنها یادآور فاجعهای انسانی، بلکه آینهای در برابر چهره تمدن مدرن است تا نشان دهد، میان شعارهای حقوق بشر و واقعیت سیاست، چه فاصله تلخی وجود دارد.
تراژدی امروز فلسطین در بیش از ۷۰ سال اشغال، تبعیض ساختاری و بیعدالتی ریشه دارد. سرزمین مادری که روزی مهد فرهنگ و همزیستی بود، از میانه قرن بیستم به صحنه دائمی جنگ و آوارگی تبدیل شد. نسلهای متوالی کودکان فلسطینی نه در کلاس درس، بلکه در سایه آژیر خطر و صدای پهپادها بزرگ شدند. زنان که در هر جامعهای ستون خانواده و حافظ حیات هستند، در این سرزمین بار مضاعف رنج و مقاومت را به دوش کشیدهاند.
در دهههای اخیر، سیاست مجازات جمعی به یکی از ابزارهای آشکار در ساختار اشغال تبدیل شده است؛ سیاستی که در آن مرز میان نظامی و غیرنظامی، میان جنگجو و کودک، عمداً محو میشود. وقتی برق، آب، دارو و غذا ابزار فشار سیاسی میشوند ، دیگر فاجعه صرفاً محصول جنگ نیست، بلکه نتیجه تصمیمی سیستماتیک است. چنین تصمیمی همان است که در عرف حقوق بینالملل، جنایت علیه بشریت نامیده میشود.
چهره انسانی فاجعه
اعداد و آمار میتوانند عمق فاجعه را نشان دهند؛ اما هر عدد درواقع نامی دارد، چهرهای، لبخندی ناتمام؛ وقتی میگوییم هزاران کودک فلسطینی جان باختهاند، در پس هر عدد، دنیایی از رؤیا و زندگی ناتمام پنهان است؛ کودکی که هنوز الفبای امید را نیاموخته بود، مادری که با دستان خالی فرزندش را پناه داد و خودش در آغوشش جان داد.
این نسلکشی نه فقط نابودی انسانها، بلکه نابودی حافظه جمعی و پیوندهای عاطفی یک ملت است. زنان و کودکان قربانیان مضاعف هستند؛ از یکسو قربانی خشونت مستقیم و از سوی دیگر، قربانی فقدان حمایت جهانی. در جهانی که برای پرچمی نیمهافراشته اشک میریزد، گریه هزاران مادر در غزه به سختی تیتر دوم خبرها میشود. این بیتفاوتی، خود شکلی از خشونت است؛ خشونتی سرد، خاموش و نهادینهشده در سازوکار رسانه و سیاست جهانی.
سیاست سکوت و اخلاق گمشده غرب
اگر بخواهیم فاجعه غزه را صرفاً در قالب جنگی میان دو طرف توصیف کنیم، درواقع بخشی از حقیقت را پنهان کردهایم. این جنگ پیش از آنکه نظامی باشد، روایتمحور است. روایت رسمی قدرتهای غربی و رسانههای بزرگ با تکیه بر زبان دفاع از امنیت، فاجعه را عادی جلوه دادهاند. هر بمب با واژههایی چون هدف مشروع یا پاسخ متقابل توجیه میشود؛ اما آیا میتوان کودکی را که زیر آوار مانده است، در چهارچوب امنیت ملی تحلیل کرد؟
سیاست سکوت، چهره دیگر این جنایت است. دولتهایی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند، در برابر کشتار زنان و کودکان، فقط به بیانیههایی مبهم بسنده میکنند. نهادهای بینالمللی نیز در میان بازیهای سیاسی و وتوهای پیاپی، از انجام وظیفه انسانی خود بازماندهاند. نتیجه، جهانی است که در آن قدرت از اخلاق پیشی گرفته و وجدان عمومی در معرض آزمونی سخت قرار گرفته است.
رسانه، وجدان و مسئولیت انسان معاصر
در عصر ارتباطات، هیچکس نمیتواند بگوید: نمیدانستم. تصاویر و ویدئوهای هولناک از غزه در چند ثانیه در سراسر جهان پخش میشود؛ اما پارادوکس عصر دیجیتال این است که هرچه تصویر بیشتر میشود، حساسیت کمتر میشود. سیل تصاویر باعث نوعی کرختی اخلاقی شده است؛ مردم میبینند، اندوهگین میشوند، اما بلافاصله با پست بعدی در شبکههای اجتماعی مواجه میشوند و فاجعه به یکی از محتواهای روزمره تبدیل میشود.
در چنین شرایطی، مسئولیت رسانه و روشنفکران دوچندان است. کار رسانه فقط اطلاعرسانی نیست، بلکه بیدارکردن وجدان جمعی است. هر نویسنده، روزنامهنگار، معلم و انسان آگاه وظیفه دارد نام و تصویر این قربانیان را از فراموشی نجات دهد؛ چرا که فراموشی، آخرین مرحله نسلکشی است؛ مرحلهای که در آن قربانی نه با گلوله، بلکه با سکوت میمیرد.
امید در دل تاریکی
با همه ویرانیها، هنوز نوری هست؛ زنانی که در میان آوارها، کودکان را به دنیا میآورند، معلمانی که در اردوگاهها کلاس درس برپا میکنند و کودکانی که با تکههای آجر، پرچم وطنشان را میکشند. این صحنهها یادآور آن است که اراده زندگی از هر بمب و محاصرهای قویتر است.
روز نسلکشی کودکان و زنان فلسطینی، فقط روزی برای یادآوری نیست، بلکه روزی برای بازاندیشی انسانیت است.
تاریخ، شاهدی بیرحم اما دقیق است. نسلهای آینده خواهند پرسید که ما در برابر این فاجعه چه کردیم؟ آیا سکوت کردیم یا فریاد زدیم؟ روز نسلکشی کودکان و زنان فلسطینی فقط یادآور مرگ انسانها نیست، بلکه یادآور مرگ بخشی از وجدان جهانی است.
اما هر صدای کوچک حقیقتخواهی، هر قلمی که در دفاع از مظلوم مینویسد، تلاشی برای زنده نگهداشتن آن وجدان است. استکبار جهانی شاید امروز در برابر غزه سکوت کرده باشد، اما تاریخ هرگز سکوت نخواهد کرد.
مریم فلاحتی