سفری هنری تخیلی به فرهنگسرای متروکه اراک

ایرنا/ اینجا نامش فرهنگسرا است، اما از تنها فرهنگسرای هنری اراک فقط همین نام برایش باقی مانده و بازدیدکننده روزانه این مجموعه شاید کبوترانی باشند که از شیشههای شکسته نمای بیرونی به داخل راه مییابند و شاید به مذاق آنها هم خوش نمیآید که لانه بنا نمیکنند.
از درب فرهنگسرای آئینه اراک که وارد میشوی مجسمهها و سردیسهای باشکوه که مشاهیر و مفاخر استان مرکزی هستند گویی خوشآمد میگویند، مثلا مقابل سردیس آقا علی اکبر که میرسی نوای خوش سازش گوش نوازی میکند یا مقابل مجسمه با ابهت امیرکبیر که میایستی با طنین صدایی خوش از گذشتهاش و افتخاراتش میگوید و تعداد هنرمندان و مشاهیر زیاد است و به حدی با دلنواز برایت سخن میرانند که برای شنیدنشان حاضری در صف طویل بینندگان منتظر بمانی.
با اینکه آمدهای تئاتر فاخری از هنرمندان استان را تماشا کنی، اما نمیتوانی از جاذبههای متنوع فرهنگسرای آئینه اراک دل برداری و راه مستقیم به سالن نمایش را در پی بگیری.
بعد از عبور از سردیسها نوبت به کانونهای مختلف میرسد کانون مهارتها زندگی، کانون نجوم و رصد آسمان شب، کانون شعرخوانی و صدای دلنواز اشعار ادیبالممالک فراهانی، حافظ و شهریار دقایقی وادار به ایستادنت میکند.
خلاصه بازار کانونها و کلاسهای آموزشی مانند هنرهای خانگی، هنرهای دستی، کامپیوتر، هوش مصنوعی، بازیگری، نگارگری، تفرشیدوزی در طرحهای جدید و بروز حسابی داغ است و آنقدر جذابیت دارد که وادارت کرده در دو سه کلاس آن با هزینه مقرون به صرفه ثبت نام کنی.
هنوز نیم ساعتی تا شروع نمایش فرصت داری و از طبقه بالای فرهنگسرا و محفل کانون و کلاسها به سمت محوطه طبقه پایین میآیی و در پذیرایی خانه سنتی جالبش مینشنی و یک آش مصطفی اراکی سفارش میدهی و فتیر با مغز گردو و خامه هم چاشنی آن با لیوان شربت به لیمو میکنی.
حالا دقایق باقی مانده را به سالن سمت راست تالار برای بازدید از فروشگاه موقت تابلوهای مدرن سپری میکنی و یک تابلو زیبا برای سالن خانه خریداری و به سمت سالن نمایش میروی.
نور زیبا و چشمنوازی سالن را روشن کرده صندلی شماره ۸۰ را پیدا میکنی و مینشینی، به حدی راحت است که خستگی این همه گشت و گذار را از تنت خارج و آماده تماشای یک تئاتر بینظیر میشوی.
اینها یک گذر هنری تخیلی به فرهنگسرای آینه اراک بود، حالا به حالت واقعی میآیم، وسط سالن ورودی فرهنگسرا ایستادهام، صدای بال زدن تعدادی کبوتر تخیلم را بر هم میزند، صدایی جز سکوت نمیآید و کتابخانه فرهنگسرا مقابلم قرار دارد.
کتابخانه سوت و کور بدون مخاطب، همان لحظه با خود میگویم بعد از اینکه کتابخانه مرکزی راهاندازی شد بهتر است این مکان از این سبک خارج و از این فضای بزرگ به نحو بهتری بهرهبرداری شود و قطعا این فضای کسالتآور هیچ فردی را به کتاب ترغیب نمیکند.
اما فقط این کتابخانه نیست، تقریبا همه قسمتهای فرهنگسرا خلوت و کسل کننده است، فضایی به این وسعت کارایی مناسب که ندارد هیچ از ساختار فیزیکی سالمی هم برخوردار نیست، صندلیهای سالن نمایش پوشیده و قدیمی شده اتاقها مثلا در اختیار انجمنهای مختلف است، اما نه پویایی مشاهده میشود که حتی یک در باز، شاید بهتر است قبول کنیم که انجمنها هم برنامه مشخص و بروزی ندارند و خودشان هم از کارشان کسل شدهاند.
برای پیگیری موضوع فرهنگسرا و بهبود وضعیت کاربری این مجموعه با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی برقرار که با مدیرکل جدید این مجموعه که کمتر از یک ماه از قبول مسئولیت او میگذرد همکلام شویم، دو سه روزی زمان گذاشتیم که توانستیم با علی ایزدی مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتباط گرفته و به گفت و گو بپردازیم.
ایزدی گفت: من امروز حدود ۲۷ یا ۲۸ روز است که برای مدیریت این مجموعه فعالیت خود را آغاز کردهام و با توکل بر خداوند و با امید به پشتیبانی استاندار و مدیران مختلف استانی و با پیگیری از وزارتخانه تمام تلاشم را به کار خواهم بست که وضعیت موجود فرهنگسرا را تغییر دهم و فضایی فرهنگی و دلنشین و در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مردم شریف و نجیب و فرهنگ دوست استان مرکزی و شهر اراک بوجود آورم.
وی ادامه داد: از خداوند متعال طلب نیرو میکنم و از همه دوستداران عرصه فرهنگ تقاضا دارم به میدان بیایند و یاری برسانند، هرگونه کوتاهی در بخش فرهنگ باعث بیانگیزه شدن و دلسرد شدن مردم میشود و خطاهای ما نابخشودنی است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی با بیان اینکه خود از وضعیت فرهنگسرا گزارش تصویری تهیه و به نابسامانی این مجموعه واقف است بیان کرد: سالهای متمادی است که وضعیت کنونی بر فرهنگسرای آئینه اراک حاکم شده است و اینکه انجمنهای مختلف صرفا یک تابلو در این مکان آویزان کنند و در بازدید مسئولان به آنها گفته شود اتاق تحت اختیار خود را باز بگذارید که فعال به نظر برسد علاج این کسالت نیست.
ایزدی اظهار کرد: هرچند سال گذشته با تخصیص مقداری ناچیز اعتبار اقداماتی انجام شده است، اما به واقع با دست خالی نمیتوان ساختار فیزیکی ۳۰ ساله را ترمیم کرد، در کنار لازمه تخصیص این اعتبار برنامه دقیق و نقشه راه مشخص برای فعال شدن فضای کالبدی فرهنگسرا نیاز است.
وی ادامه داد: امروز نمیتوان با برگزاری یک نمایشگاه عکس که شاید به دلیل سبک قدیمی مخاطبی نداشته باشد یا یک نمایش تئاتر در سطح شاید متوسط ذائقه مردم را قلقلک داد و آنها را به فرهنگسرا که خیلی هم در دسترس عموم نیست کشاند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی افزود: در کنار تعیین نقشه راه و تخصیص اعتبار توسط بخش دولتی هنرمندان نیز باید به کیفیت آثارشان و ارائه هنری مطابق سلیقه روز دقت کنند و هنرشان را به سبکی عرضه کنند که مردم برای دیدن یا خریداریاش هزینه کنند نه اینکه با بیحوصلگی و از سر بیکاری گذرشان به سمت دیدن هنر این هنرمندان هدایتشان کند یا در نهایت دیگر هنرمندان استان برای ارزیابی فنی از نمایشگاه یا آثار دیدن داشته باشند.
کلام آخر:
شرایط فرهنگسرای آئینه اراک وضوح نشاندهندهی تضاد میان پتانسیلهای هنری آن و واقعیتهای موجود در این مکان است. در حالی که این فرهنگسرا میتواند به عنوان یک مرکز فرهنگی و هنری پر جنب و جوش عمل کند و جاذبههایی چون مجسمهها، سردیسها و کلاسهای آموزشی را به خود جذب کند، اما در عمل فضاهای آن خالی و بیروح به نظر میرسند.
کتابخانه و دیگر قسمتهای فرهنگسرا از کمتحرکی رنج میبرند و به نظر میرسد که عدم برنامهریزی و نداشتن برنامههای متنوع و جذاب برای جذب مخاطب، عامل اصلی این رکود است. برگزاری رویدادهای فرهنگی در مکانهایی که به صورتی بهینه از آنها استفاده میشود، نشاندهنده عدم توجه به نیازها و پتانسیلهای موجود در فرهنگسرای آئینه است. به نظر میرسد که لازم است مسئولان برای ساماندهی و احیای این فضا برنامههای جدی و کاربردی در نظر بگیرند و از ظرفیتهای فرهنگی و هنری استان مرکزی بهتر استفاده کنند.
بهطور کلی، وضعیت کنونی فرهنگسرای آئینه اراک نه تنها مایهی تاسف است، بلکه بهعنوان یک فرصت مغفول نیز شناخته میشود که با برنامهریزی صحیح و پیگیری مستمر میتواند به یکی از مراکز برجسته فرهنگی هنری در استان مرکزی تبدیل شود.