آژیر، ایثار و زندگی در ایستگاه شماره ۲ بجنورد

ایرنا/ بجنورد-ایرنا- آژیر که به صدا درمیآید، ایستگاه شماره ۲ جان میگیرد؛ جایی که عشق به مردم، ترس را از دلها میبرد و قهرمانان بیادعا میان شعلهها راهی برای زندگی میجویند.
به گزارش ایرنا، وقتی آژیر ایستگاه آتشنشانی به صدا درمیآید، قلبهایی که ترس را نمیشناسند، به تپش میافتند؛ قلبهایی که آمادهاند در میان شعلههای بیرحم، دل به دل حادثه بزنند و جان و مال مردم را نجات دهند. در این لحظه، فاصلهای میان زندگی و مرگ وجود ندارد، تنها شجاعت است که میایستد.
اینجا ایستگاه شماره ۲ آتشنشانی بجنورد است؛ ساختمانی ساده اما پر از قصههای ناگفته و مردانی با لباسهای یکدست قرمز با نگاههای مصمم و دلهایی سرشار از شجاعت، روز و شب را در کنار هم سپری میکنند.
هرکدام میدانند که شاید امشب، فردا یا همین لحظه، صدای آژیر آنها را به سوی سرنوشتی تازه ببرد.
آغاز یک روز سخت و پرحادثه
صبحها، وقتی آفتاب هنوز از پشت کوههای آلاداغ بهدرستی بالا نیامده، صدای قدمها در حیاط ایستگاه پیچیده است.
آتشنشانان با جدیت لباس میپوشند، تجهیزات را بررسی میکنند و خودروها را روشن کرده و موتورشان را آزمایش میکنند.
در کنار تمرینهای ورزشی و شوخیهای دوستانه، حس همدلی موج میزند. اینجا خانوادهای دیگر شکل گرفته است؛ خانوادهای که همه اعضایش یک هدف دارند و آن، نجات جان انسانها است.
برای آنها، خستگی معنایی ندارد. هر روز با تمرین آغاز میشود، با آمادهسازی ابزار ادامه پیدا میکند و با انتظار برای حادثهای احتمالی سپری میشود.
اما در دل این انتظار، آرامشی نیست؛ چراکه همه میدانند حادثه هیچگاه خبر نمیدهد.
آژیر و قلب های تپنده
هنوز ظهر نشده است که ناگهان صدای آژیر، سکوت ایستگاه را میشکند. همهچیز در چند ثانیه تغییر میکند. دستها با سرعت ماسک و کلاه را برمیدارند، خودروها روشن میشوند و با غرش موتور، خیابانهای بجنورد را پشت سر میگذارند.
مردم در کنار خیابان با نگاههایی پر از نگرانی عبور خودروها را دنبال میکنند. برای آنها، این صدا نشانه ترس است، اما برای آتشنشانان، آغاز یک ماموریت پر از مسئولیت محسوب می شود.
مغازهای در خیابان طالقانی در حال سوختن است. دود غلیظ آسمان را سیاه کرده و شعلهها از پنجرهها بیرون زدهاند.
جمعیت نگران اطراف صحنه جمع شدهاند. اما آتشنشانان بدون مکث، وارد ساختمان میشوند. صدای ترکیدن شیشهها، غرش شعلهها و فریاد مردم فضا را پر کرده، اما در دل این هیاهو، شجاعت حرف اول را میزند.
شب و روایت دختربچهای در دل شعلهها
ساعت از ۲ بامداد گذشته است. شهری در خواب عمیق است، اما ایستگاه شماره ۲ با صدای آژیر دوباره بیدار میشود. این بار مقصد یکی از روستاهای اطراف بجنورد است. جاده تاریک و پرپیچوخم است و خودروها با سرعت به سمت حادثه میتازند.
وقتی میرسند، شعلههای بیامان خانهای را بلعیده است و در میان گرداب آتش، صدای گریه و فریاد شنیده میشود.
«مهتاب»، دختر ۶ سالهای با عروسکش در آغوش، در گوشهای گیر افتاده است و چشمانش پر از وحشت است.
مادرش از میان دود و شعلهها فریاد میزند و کمک میخواهد. یکی از آتشنشانان بدون لحظهای تردید وارد میشود. دود چشمانش را میسوزاند و گرمای شعلهها پوستش را میخراشد، اما او با تمام توان مهتاب را در آغوش میگیرد و از میان شعلهها بیرون میآورد.
مردم با اشک و لبخند این صحنه را تماشا میکنند. این لحظه تنها یکی از هزاران روایت آتشنشانانی است که هر روز با شجاعت، زندگی تازهای به دیگران هدیه میدهند.
دردهایی که پنهان میماند
یکی از آتشنشانان خراسانشمالی میگوید: گاهی یک عملیات فشار روحی زیادی بر خانوادهها میآورد. وقتی ما به دل حادثه میزنیم، انگار خانوادهها هم کنارمان هستند. استرس آنها چند برابر ماست، اما عشق به این شغل ما را نگه میدارد.
وحید ملاقلیزاده با ۲۵ سال سابقه در آتشنشانی، می افزاید: در عملیاتهای گذشته از ناحیه کمر آسیب دیدهام و یکبار هم در حریق انبار، دچار دودزدگی شدم. اما هیچ چیز نمیتواند ما را از کمک به مردم بازدارد.
وی ادامه می دهد: حتی اگر شب تا صبح در محل حادثه بمانیم، وقتی به ایستگاه برمیگردیم، بدن خسته است اما دل پر از آرامش است؛ آرامشی که از نجات جان دیگران میآید.
قهرمانان بیادعا
آتشنشانان ساعات طولانی دور از خانواده هستند با صحنههای دلخراش مواجه میشوند و فشار روانی سنگینی را تحمل میکنند.
اما هیچیک از اینها نمیتواند عزم آنان را بشکند. هر عملیات برایشان یک کلاس درس است؛ درسی از شجاعت، فداکاری و ازخودگذشتگی. آنها با تمام وجود ایستادهاند تا امنیت و آرامش را به مردم هدیه کنند.
هفتم مهرماه، «روز ملی آتشنشانی و ایمنی»، روزی است برای ادای احترام به دلهایی که در میان دود و شعلهها ایستادهاند.
روزی است برای گرامیداشت یاد کسانی که جان خود را در راه نجات دیگران فدا کردند.
آنها قهرمانانی بیادعا هستند؛ فرشتههایی بینامونشان که هر بار با حضور بهموقع خود، زندگیها را تغییر میدهند و امید و امنیت را به خانهها بازمیگردانند.