آیا آموزش و رازداری میتواند اعتماد بیماران را بازگرداند؟

ایرنا/ ایلام- ایرنا- یافتههای پژوهشی در شهرهای ایلام و کرمانشاه نشان میدهد آموزش تخصصی کارکنان، ثبات نیروی انسانی و رعایت دقیق رازداری سه عامل اصلی در شکلگیری اعتماد و تداوم مراجعه بیماران به مراکز مشاوره رفتاری است، مؤلفههایی که به گفته پژوهشگران، نبودشان میتواند مانع پیوند مؤثر میان بیمار و درمانگر و کاهشدهنده احساس امنیت روانی مراجعان باشد.
به گزارش خبرنگار ایرنا، دادههای پژوهشی میدانی در شهرهای ایلام و کرمانشاه نشان میدهد که آموزش تخصصی کارکنان، ثبات نیروی انسانی و پایبندی به اصول رازداری سه رکن اساسی در شکلگیری و پایداری اعتماد بیماران به مراکز مشاوره رفتاری است؛ مؤلفههایی که نبودشان میتواند زنجیره ارتباط میان بیمار و درمانگر را سست و احساس امنیت روانی بیماران را تضعیف کند.
مجری این پژوهش و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: نخستین برخورد بیماران با کارکنان مراکز مشاوره لحظهای تعیینکننده در شکلگیری اعتماد است و نحوه رفتار، گفتار و نگاه کارکنان میتواند جهت این رابطه را رقم بزند.
محمد بازیگر گفت: آموزش مهارتهای ارتباطی و رفتاری به کارکنان تأثیری مستقیم بر تداوم مراجعه بیماران دارد؛ زیرا مراجعان در فضایی که با همدلی و بیداوری همراه باشد، احساس امنیت و احترام میکنند.
وی یادآور شد: همدلی و همدردی کارکنان میتواند بهطور چشمگیری از نگرانی و اضطراب بیماران بکاهد و مانع از شکلگیری برداشتهای نادرست درباره رفتارهای پرخطر آنان شود.
جابهجایی نیروها آسیب جدی در مسیر اعتمادسازی بیماران
این عضو هیأت علمی دانشگاه ادامه داد: جابهجاییهای مکرر نیروهای شاغل در این مراکز یکی از آسیبهای جدی در مسیر اعتمادسازی است و تثبیت نیروی انسانی نه تنها پیوند درمانی را مستحکم میکند، بلکه به بیماران حس ثبات و اطمینان میدهد.
او ادامه داد: یافتههای این پژوهش از سوی دیگر نشان میدهد این جابهجاییهای مکرر باعث بیثباتی در روابط درمانی و کاهش احساس آرامش روانی بیماران میشود.
بازیگر در بخش دیگری از این گفت وگو بیان کرد: موقعیت مکانی مراکز مشاوره نیز در اعتماد بیماران نقش دارد.
او ادامه داد: قرار گرفتن این مراکز در نزدیکی نهادهای امنیتی و انتظامی مانند کلانتریها به ویژه برای زنان آسیبپذیر، احساس ناامنی و ترس از داوری اجتماعی ایجاد میکند.
وی افزود: استقرار مراکز در مکانهای مستقل و امن میتواند نقشی مهم در حفظ رازداری و افزایش مراجعه بیماران داشته باشد.
مجری طرح یکی از چالشهای فرهنگی در مسیر مراجعه بیماران را «بدنامی اجتماعی» دانست و توضیح داد: ظاهر مذهبی کارکنان یا نصب تابلوهایی با عنوانهای آشکار مانند مرکز مشاوره رفتاری ممکن است موجب خودداری بیماران از مراجعه شود.
بازیگر ادامه داد: لازم است در طراحی فضا، نامگذاری و معرفی این مراکز حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی رعایت شود.
ترجیح مراکز خصوصی به مراکز دولتی
بازیگر با اشاره به یافتههای مقایسهای این پژوهش در شهر اهواز افزود: بیماران در این شهر نیز مراکز مستقل و خصوصی را بیش از مراکز وابسته به شبکههای بهداشت یا بهزیستی ترجیح دادهاند، چرا که در آن مراکز احساس امنیت و رازداری بیشتری دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام افزود: انتظار میرود نتایج چنین پژوهشهایی در قالب راهکارهای کاربردی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای حوزه سلامت رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.
بازیگر ابراز امیدواری کرد که یافتههای این پژوهش بتواند به عنوان الگویی ملی برای بهبود کیفیت خدمات، افزایش اعتماد عمومی و ارتقای ساختار مراکز مشاوره رفتاری در کشور به کار گرفته شود.
نقش مهم مراکز مشاوره رفتاری در پیشگیری از بیماریها
به گزارش ایرنا، مراکز مشاوره رفتاری در کشور به عنوان یکی از پایههای اصلی نظام مراقبت از سلامت جامعه نقش مهمی در پیشگیری، شناسایی و درمان بیماریهای رفتاری و عفونی، به ویژه در زمینه ایدز، هپاتیت و اعتیاد دارند.
این مراکز افزون بر خدمات درمانی، وظیفه دارند آموزشهای لازم را درباره رفتارهای پرخطر، روابط ایمن و بهبود سلامت روان ارائه دهند.
با این حال ترس از داوری اجتماعی، نگرانی از فاش شدن اطلاعات شخصی و برچسبهای فرهنگی سبب شده است بسیاری از افراد در معرض خطر از مراجعه به این مراکز خودداری کنند.
بسیاری از مردم مراجعه به مراکز مشاوره رفتاری را نشانهای از انحراف یا بیماری میدانند در حالی که هدف اصلی این مراکز پیشگیری و حمایت از سلامت جامعه نه داوری یا تنبیه افراد است.
کارشناسان حوزه سلامت هشدار میدهند که بیاعتمادی و خودداری مردم از مراجعه، نه تنها مانع شناسایی زودهنگام بیماریها میشود بلکه زمینه گسترش پنهانی بیماری و افزایش زنجیره انتقال را فراهم میکند.
در چنین شرایطی تقویت آموزش، اطلاعرسانی درست و تضمین رازداری اطلاعات بیماران کلید بازگرداندن اعتماد عمومی و تشویق مردم به مراجعه داوطلبانه است.
تجربه موفق کشورهای مختلف نشان داده است هر چه مراکز مشاوره رفتاری انسانیتر، امنتر و بدون داوری اداره شوند میزان مراجعه و درمان داوطلبانه افزایش یافته و در نتیجه شیوع بیماریهای رفتاری و عفونی کاهش چشمگیری مییابد.
















