بخوانیم برای ایران، درآمدی بر هفته کتاب

ایرنا/ اردبیل - ایرنا - امسال سی و سومین دوره هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار با شعار تأمل برانگیز «بخوانیم برای ایران» برگزار میشود و به همین مناسبت، محمدرضا نوذریان یکی از کتابخوانان و نویسندگان حوزه فرهنگ و ادبیات در اردبیل در یادداشتی به ضرورت و زیباییهای انس با یار مهربان پرداخته است.
به گزارش ایرنا، در یادداشت نوذریان آمده است: توان اندیشیدن از ویژگیهای اختصاصی انسان در نظام آفرینش به شمار میرود و شکی نیست هر اندازه بیشتر از این موهبت بزرگ و ارجمند استفاده شود رهآوردهای افزونتری به دنبال خواهد آورد.
نعمت حیات، گنجی گران است بنابراین برای پربار کردن آن که با چالاک ساختن اندیشه، میسر شدنی است باید با کتاب، اُنس داشت و به کتابخوانی به عنوان یکی از متغیرهای اصلی تحول تمدنها روی آورد.
آری! بسی ضرورت دارد در ژرفنای کتاب، غور کنیم تا جانآگاهی، روشنرایی، فرزانگی و فرمندی برخاسته از آن، زندگی را به خجستگی و دلکشی بهاران درآورد.
ناصر خسرو قبادیانی، آن زاده سده چهارم و شاعر توانای سده پنجم هجری در بیت گوهرینش «درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را » چه خوب آموزههای ایرانی و دینی را درک کرده بوده و کیست که نداند آموزش و گسترش علم، بدون کتاب ناممکن و هرگونه تلاش یا ادعا درباره آن، گره بر باد زدن خواهد بود.
اما شوربختانه، سالهای پرشماری است وضعیتمان به گونهای دیگر، رقم خورده است و به باور من اگر در پندار خویش با کتاب سخن بگوییم بسیار بعید است از دستمان راضی بوده باشد زیرا چیزی جز شرمندگی در رفتار ما با یار همیشه مهربان، به چشم نمیخورد.
او خواهد گفت: «هستم شما را فراموش» اما دست یافتن به فرهیختگی و پایداری، مگر بدون کتاب، شدنی است؟ و بهراستی، این همه خیرهرویی در حق کتاب، تیرهساختن آینده است.
اگر دلایل رنگباختن کتاب و کتابخوانی در زندگی امروزیمان را به صورت گذرا واکاویم، به نکتههای چندی هم چون آشوبهای برخاسته از زندگی ماشینزده، رونق فضای مجازی، گرانی کتاب، نبود روحیه و نشاط کافی برای آرام گرفتن یا حتی توهم بیشدانایی در برخی افراد و مواردی از این قبیل خواهیم رسید.
علاوه بر اینان، کسانی را هم میشناسم که با توان و ذوقی که در آفرینش کتاب دارند ننوشتن را به نوشتن، ترجیح میدهند و این به معنای نزار کردن تدریجی محتواها و به تعبیر دیگر، فراری دادن اندک مخاطبان و علاقهمندان کتاب است.
آنان اعتقاد دارند خیلی پیشتر از امروز که یار بسیار مهربان در انزوایی نگرانکننده به سر میبَرد ، باید متولیان امر که پشتیبان نویسندگان، پژوهشگران و در یک کلام، آفرینندگان کتاب باشند این پرسش بنیادین را از خود و یکدیگر میپرسیدند چه بر سرِ ما آمده؟
برای این که پیوند جامعه با کتاب، سستتر نشود و نگسلد چه کنیم؟ بهراستی، آیا تنها گرانی کاغذ و بالا رفتن هزینههای چاپ و پخش و در یک کلام؛ تولید، استقبال نکردن از مطالعه و الفت با کتاب را به مردم تحمیل کرده است یا نبود و دستکم، سستی سیاستهای فرهنگی را هم در پدیدار شدن چنین وضعیتی باید دید و به خاطر داشت؟
بیگمان، در گذر سالیان، مردان و زنان هُژیری رنجها را پذیرفته، کاستیها را تاب آورده و با خیال و اندیشهشان، راههای سخت و پر فراز و نشیبی پیمودهاند تا گوهر دانایی به ما برسد.
در روزگار نابسامانیها و تندبادها که میگویند نهان و نهاد انسان، گسترهای برای تاخت و تاز «منِ اجتماعی» شده است پیش از آن که به کاروان مرگ بپیوندیم ناگزیر به شکوه نهفته در سرابُستان دانایی باید سلامی دیگر بار دهیم تا توانایی را نیز به ارمغان آورد، از گزندها و آسیبها برهاندمان و برومندی و برنایی را به حیات، هدیه دهد.
نویسنده و محقق فرهنگ و ادبیات در اردبیل
به گزارش ایرنا، استان اردبیل با بیش از یک میلیون و ۲۸۰ هزار نفر جمعیت و ۱۲ شهرستان در شمال غرب ایران واقع شده است ، ۶۶ باب کتابخانه نهاد کتابخانههای عمومی و ۱۷ باب کتابخانه مشارکتی در مجموع با ۲۹ هزار و ۵۲۵ متر مربع مساحت در این استان فعال است.
















