ميزان/ صداقت گفت: مولا حسن کاشي آملي صاحب قصيده در مدح اميرالمومنين(ع) و مفتخر به دريافت صله شعرش از آن بزرگوار است.
نامدار صداقت مدرس دانشکده علوم قرآني تهران گفت: شعر فارسي در طول تاريخ آکنده از محبت و دلدادگي به خاندان پاک پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله و شيفتگي و سرسپردگي به آستان ملکوتي شاه ولايت، حضرت امير المؤمنين علي عليه السلام است. نتيجه اين امر، خلق اشعار فاخر و زيبايي در مدح و منقبت حضرت علي عليه السلام بوده که بخشي ناگسستني از ديوانهاي شاعران اين سرزمين به شمار ميرود.
از ميان هزاران هزار بيت شعري که در مناقب و فضايل مولاي متقيان عليه السلام سروده شده، شعر معدود شاعراني نظير عرفي شيرازي، به خلعت فخر و اعتبار مزّين شده و اشعارشان در حرم مطهر نجف خودنمايي ميکند. از ميان اين اشعار نيز، تنها يک بيت به خط طلا در کتيبهاي مستقل و مينا کاري شده، شرافت و لياقت صدرنشيني در جوار ايوان نجف را يافته و چشمان شيفتگان آن امام همام، در بدو ورود به آستان ملک پاسبان حضرتش را مينوازد. در اين مکان شريف بيت زيبايي نقش بسته که بااستناد به آيه ۷۳سوره مبارکه زمر، مژده زندگي جاودان بهشتي را به زايران ساقي کوثر بشارت ميدهد.
زايران درگهت را بر در خلد برين ميدهند آواز طبتم فادخلوها خالدين
شاعر شعر کيست؟
اين کتيبه، بيت پاياني هفت بند کمال الدين حسن بن محمود کاشي مشهور به ملاحسن کاشي عالم و شاعر قرون ۷ و ۸ هجري قمري است. دولتشاه سمرقندي جناب کاشي را در زمره شعراي طبقه پنجم ذکر کرده و درباره او مينويسد:
«از جمله مادحان حضرت شاه ولايت پناه امير المؤمنين و امام المتقين اسد الله الغالب علي بن ابي طالب کرم الله وجهه بود و هيچ کس به به متانت و لطافت او سخن نگفته است. مرد دانشمند و فاضل بوده است. اصل او از کاشان است، اما در خطه امل متولد شده و آنجا نشو و نما يافته چنانکه ميگويد:
مسکن کاشي اگر در خطه امل بود ليکن از جد و پدر مسکن به کاشان ميرود
گويند که مولانا حسن بعد از زيارت کعبه معظمه شرفها الله و حرم حضرت رسالت عليه الصلوه والسلام به عزم زيارت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام به ديار عراق عرب افتاد و به عتبه بوسي آن آستانه شريف مشرّف شد و اين منقبت بر روضه مطهرّه منوّره آن حضرت خواند:اي ز. بدو آفرينش پيشواي اهل دين وي ز. عزت مادح بازوي تو روح الامين.
در آن شب حضرت شاه ولايت را کرم الله وجهه به خواب ديد که عذرخواهي او ميکند کهاي کاشي از راه دور آمدهاي و تو را دو حق است بر ما، يکي حق مهماني و يکي حق صله شعر. اکنون بايد که به بصره شوي و آنجا بازرگاني است که او را مسعود بن افلح گويند، از ما سلامش رساني و گويي که در سفر عمّان درين سال، در آب، کشتي تو غرق خواست شدن، يک هزار دينار بر ما نذر کردي و ما مدد کرديم و کشتي و اموال تو را به سلامت به ساحل رسانيديم اکنون از عهده آن به در آي و از خواجه بازرگان زر بستان، کاشي به بصره آمد و آن خواجه را پيدا ساخت و پيغام امير المؤمنين علي"عليه السلام" با بازرگان رسانيد. بازرگان از شادي، چون گل بشگفت و سوگند خورد که من اين حال به هيچ آفريده نگفته ام و في الحال زر تسليم مولانا حسن کرد و خلعتي بر آن مزيد ساخت و شکرانه آنکه فريادرس شاه ولايت شده دعوتي مستوفي جهت صالحان و فقراي شهر بداد، و مولانا حسن در عهد شباب مرد نيکو صورت و سيرت و خدا ترس و متقي بوده و غير از مناقب ائمه عليهم السلام ـچيزي نگفتي و به مدح ملوک اشتغال نکردي و قصايد او در مناقب شهرتي دارد و وفات مولانا حسن معلوم نبوده که درچه تاريخ بوده و الله اعلم، مدفن او در سلطانيه عراقست و در عهد سلطان محمد خدابنده بود.»
جناب ميرزا عبدالله افندي اصفهاني، کتاب شناس برجسته و دستيار علامه مجلسي در کتاب رياض العلماء و حياض الفضلاء در مورد مولانا حسن کاشي مينويسد:
مولاحسن کاشي فاضلي عالم و محقق و نويسندهاي توانا و نکته سنج به شمار ميرود. سهم او در نشر مذهب شيعه، با محقق کرکي و حتي علامه حلّي برابري ميکند. حق عظيمي بر مردم دارد و نقش بزرگي در هدايت و تبليغ دين حق و دعوت به مذهب تشييع داشت. از اين رو متعصبان از مذهب عامه چه در گذشته و چه در اين زمان او را دشمن ميانگارند …؛ و او قصايد هفت گانه معروفي به زبان فارسي دارد که به هفت بند ملا حسن کاشي معروف است.
صاحب کتاب الذريعه او را معاصر علامه حلي (ره) و صاحب هفت بند در مدح حضرت ساقي کوثر عليه السلام معرفي و درباره او ميگويد:
مولا حسن کاشي آملي صاحب قصيده در مدح اميرالمومنين(ع) و مفتخر به دريافت صله شعرش از آن بزرگوار است.
علامه ميرزا محمد علي مدرس تبريزي در شرح حال او مينويسد:
حسن، آملي المولد و المنشاء، کاشاني الاصل، امامي المذهب، کاشي اللقب و گاهي به احسن المتکلمين ملقب، از افاضل شعراي قرن هفتم هجرت و يا خود اوائل قرن هشتم را نيز ديده است. شاعري است متقي، جليل القدر و عظيم الشان معاصر علامه حلي که در محبت خانواده رسالت صلي الله عليه و آله و سلم قدمي ثابت و قلبي راسخ داشت و مدايح بسياري در حق ايشان گفته و بجز مديحه ايشان اصلا شعري نسروده و پيرامون مدح اکابر وقت خود نگرديده و از آثار قلمي اوست ۱ – الانشاء که بر علم و ادب و شعر و حکمت مشتمل است ۲- هفت بند که هفت قصيده به زبان فارسي در مدح حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گفته ….. کاشي را حکايات طرفه ايست که در رسوخ او در عقيده اماميه و تبري از منافقين، برهاني قاطع هستند. در زمان سلطان محمد خدابنده به سلطانيه رفت و از شعراي مجلس عالي وي بوده و هم در آنجا وفات يافت و در سمت قبله آن شهر مدفون و مزار اهالي آن ديار است، يا موافق آنچه در ذريعه از سيد حسن صدر نقل کرده قبر کاشي بنا بر مشهور در بلده کاظمين در حجره شبکه داري است که به بازار کهنه باز شده و نزديک مقبرهاي است که به نام سيد مرتضي مشهور ميباشد که در سال هزارو سيصدو پنجاه و سيم هجرت آن بازار خراب و آن حجره متعلق به بازار گرديده است.
شعر کتيبه ايوان نجف را چه کسي سروده است؟+ فيلم
بقعه ملا حسن کاشي در دو کيلومتري جنوب شهر سلطانيه
قاضي نور الله شوشتري در کتاب مجالس المومنين شرح احوال او را اينگونه آورده است که:
احسن المتکلمين، مولانا حسن الکاشي الاملي قدس الله روحه العزيز از جمله مداحان و غلامان با اخلاص حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده، در طريقه اخلاص خاندان، همعنان بوذر و سلمان و در شيوه مداحي ايشان ماحي مدايح دعبل و حسان …. قبر مولانا حسن در جانب قبله شهر سلطانيه واقع است و پادشاه صاحبقران مغفور فرمودند که عمارتي بر بالاي قبر او ساختند و باغچهاي در آنجا طرح انداختند و الحال آن مقام مزار اهالي آن ديار است.
سخني کوتاه پيرامون اين شعر
اين شعر ترکيب بندي مشتمل بر ۷ بند ۱۲ بيتي است که با احتساب ابيات مياني، در مجموع ۹۱ بيت دارد. هفت بند حسن کاشي تاثيري ماندگار وعميق بر حيات ديني، ادبي و حتي سياسي زمانه خود بر جاي گذاشت. بسياري از ابيات اين شعر، برگرفته از آيات قران کريم و روايات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين بوده و به دور از غلوّ، با بياني ساده و دلنشين، معارف کلامي و اعتقادي شيعه در حق امير المؤمنين را براي عموم مردم روزگار خود تببين کرده است. نگارنده در مطالعه نسخههاي خطي مختلف، به شواهدي دست يافته که تا چندين قرن، حفظ کردن هفت بند کاشي و خواندن آن ميان شيعيان مرسوم بود و حتي کتابهايي در شرح هفت بند مولانا حسن کاشي به رشته تحرير درآمد.
شرح هفت بند مولانا حسن کاشي صفحهاي از نسخه خطي معادن الرضا
شعر کتيبه ايوان نجف را چه کسي سروده است؟+ فيلم
اينچنين بود که بخشي از مهمترين اعتقادات شيعه که پيشتر در آثار مکتوب عالمان بزرگي مانند شيخ صدوق، شيخ مفيد، سيدمرتضي و شيخ طوسي براي خواص تنظيم شده بود، به زباني ساده در دسترس همگان قرار گرفت و ورد زبان عارف و عامي شد تا جايي که شخصيتي، چون قاضي نورالله شوشتري درباره اين اثر مينويسد:
«و از جمله قصايد بي مانند او قصيده ايست هفت بند که اکثر استادان متاخرين در تتبع آن دُرها سفته اند و به آن لطافت، تا غايت چيزي نگفته اند».
هفت بند کاشي چنان تاثيري در شعر ديني فارسي به جا گذاشت که نه فقط تا قرنها بعد، هفت بند سرايي در مدح مولاي متقيان عليه السلام رواج داشت، بلکه اساسا جريان جديدي در شعر مذهبي فارسي پديد آورد. در بيان اين مهم همين بس، که شاعري بلندآوازه همچون محتشم کاشاني اورا سرخيل منقبت گويان مينامد و خود را دنباله رو او برمي شمرد و ابيات زير را ميسرايد:
به بحر اگر فتد اوراق مدح و منقبتش
ز حفظ خالق يَم ، تا ابد نگيرد نم
ببين چنين که رسيده است از نعيم عطا
به بلبلان گلستان منقبت چه نعم
عليالخصوص به سر خيل منقبت گويان
که ريختي دُرِ جنت بها ز نوک قلم
فصيح بلبل خوش لهجه ،کاشي مداح
که بود روضهٔ آمل ازو رياض ارم
به مدح شاه عدو بندش، از مهارت طبع
چو داد سلسلهٔ هفت بند، دست بهم
اگر به سرّ خفي بود، اگر بوجه جليّ
براي او صِلهها شد ز کلکِ غيب رقم
به پيروي، منِ گستاخ هم به رسم قديم
به حکم شوق نهادم بر آن بساط قدم
نسخه خطي نفيس هفت بند کاشي کتابخانه ملي
نسخههاي خطي مختلفي از هفت بند حسين کاشي در کتابخانه وجود دارد که عمدتا در لابلاي جنگها و بياضهاي ادبي و مذهبي قرار گرفته است. يکي از عوامل اختلاف فراوان ميان نسخههاي هفت بند را ميتوان ناشي از همين دانست که برخلاف بيشتر شاعران معاصر مولانا حسن کاشي کتاب ديوان مستقلي از او تا کنون يافت نشده است و اشعار نقل شده در تذکرهها يا بياضها و جنگهايي که ادب دوستان، اديبان، اهل منبر و روضه خوانان گرد آورده اند تا امروز منبع اصلي ما براي دست يابي به اين شعر است. گزارشي که جناب عبدالله افندي از دشمني متعصبان و دشمنان شيعه با مولا حسن کاشي ارائه داده شايد بتواند در فهم دليل مفقود شدن اين ديوان در تاريخ راهگشا باشد. چه بسا اين ديوان در شعله جهل و تعصب سوخته شده ويا به سرنوشت ديوانهاي شيعي که ابيات آن به آب شسته شدند دچار شده باشد. در اين ميان اگر چه معدود نسخههاي اختصاصي از هفت بند نظير نسخه نفيس کتابخانه ملي وجود دارد.
بازار