روزهای زندگی خوزستانیها در جوار آب با طعم فاضلاب پایان مییابد؟

باشگاه خبرنگاران/ سالهاي زيادي است که مردم تعدادي از شهرستانهاي استان خوزستان روزگار را در کنار آب با طعم فاضلاب ميگذرانند، اما در اين روزها مسئولان چه قدمي براي رفع مشکل برداشته اند؟
صداي نم نم باران وقتي به گوش ميرسد، ضربان قلب شهروندان اهوازي و مردم ساکن شهرستانهاي کارون، بندر ماهشهر و بندر امام خميني(ره) بالا ميرود، اما افزايش ضربان بخاطر خوشحالي بارش رحمت الهي نيست، براي اتفاقات تلخي است که بايد پس از باران شاهد آن باشند.
صفحات کتاب قطور خوزستان را که ورق ميزنيم سالهاي آن را فداکاري و رشادتهاي مردم در سالهاي جنگ تحميلي را يادآوري ميکند، اما وقتي به بخش ارائه خدمات شهري که ميرسيم، انگار نه انگار که خوزستانيها هم ايراني هستند، چون زمانيکه رفاه و آسايش را تقسيم بندي کرده اند، چيزي به آنها نرسيده است.
از پروژه قطار شهري بگوئيم که بايد آن را در کتاب تاريخ نوشت و مثل کودکي سرراهي هيچکس مسئوليتش را بر عهده نميگيرد يا از زيرگذرهاي بدون خروجي فاضلاب که وقتي شاهد بارندگي هستيم، تبديل به استخر ميشوند؟ از خيابانها وصله پينه شده با آسفالت صحبت کنيم يا از کارون مظلوم که هر روز با فاضلاب شهري و بيمارستاني سيراب ميشود و ديگر رنگ به رخسار ندارد يا از آب شرب آلوده و بي کيفيت بايد گفت؟
کاش وقتي مسئولان کشوري و بالانشين از صبوري و نجيبي خوزستانيها ميگفتند، ياد روزهاي سخت انقلاب و جنگ تحميلي هم ميافتادند که براي حفظ خاک و معادن نفت و گاز که همه دشمنان خيال تصاحب آن را در سر پرورش ميدادند و همچنان دندان تيز خود را براي رسيدن به آنها تيز ميکنند، خوزستانيها بودند که با قطره قطره خون خود زمين را فرش و قدم زدن احدي از نيروهاي دشمن در خاک ايران را حرام کردند.
وقتي رحمت الهي ميبارد، اشک از چشم مردم آسيب ديده از بارندگيهاي اخير و سالهاي قبل سرازير ميشود، ولي کاش آبگرفتگي معابر محدود به پاييز و زمستان بود، اما درد بي درمان اين است که در روزهاي داغ تابستان هم فاضلاب در معابر و خيابانها ميجوشد، مسئولان تا چه زماني ميخواهند نبود اعتبارات، کم کاري مسئولان قبلي، فرسودگي شبکه فاضلاب و نبود سيستم دفع آبهاي سطحي را بهانه کنند؟ چرا از تخصص نداشتن و ناتواني خود در رفع مشکلات نميگويند؟ چرا از بي مسئوليتي و بلد نبودن راهکاري درست براي باز کردن اين گره نميگويند؟
با دومين بارش باران هم خيابانهاي شهرهاي اهواز دوباره غرق در آب شدند، با اين اوضاع مردم بايد اسباب و اثاثيه خود را تا ارديبهشت سال ۱۴۰۰ در ارتفاع نگه دارند و در خانههاي خود سيل بند بسازند تا مبادا با هر بارندگي شاهد از بين رفتن لوازم خانگي و فرشها و... باشند، با اينکار مسئولان هم به جلسات بدون خروجي و اقدام موثر ميرسند و بعد هم در خوابي عميق فرو ميروند.