نماد آخرین خبر

تحلیل بهشتی پور از اظهارات اخیر عراقچی درباره برجام

منبع
صبح نو
بروزرسانی
تحلیل بهشتی پور از اظهارات اخیر عراقچی درباره برجام

صبح نو/ کارشناس مسائل بین‌الملل در واکنش به اظهارات اخیر عراقچی درباره برجام گفت: منظور عراقچی آن است که ما منتظر اروپا و امریکا نمی‌مانیم.

چشم‌انداز عباس عراقچی نسبت به برجام، در دوران جدیدی از تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای، دچار تغییرات اساسی شده است. او به‌عنوان وزیر خارجه جدید جمهوری اسلامی بر این باور است که برجام در شکل فعلی خود دیگر قابلیت احیا ندارد و برای دستیابی به توافق جدید با غرب، نیاز به بازنگری جدی و ایجاد تغییرات اساسی در این سند وجود دارد. عراقچی در اولین حضور تلویزیونی خود به‌عنوان وزیر خارجه در شامگاه دوم شهریور، با اشاره به خروج آمریکا از برجام و تأثیرات تحولات جهانی نظیر جنگ اوکراین، تأکید کرد که شرایط کنونی بین‌المللی امکان بازگشت به برجام به شکل سابق را غیرممکن ساخته است. وی با بیان اینکه «برجام به شکل فعلی قابل احیا نیست» و باید مورد بازنگری قرار گیرد، از ضرورت ایجاد «اشکال دیگری برای توافق» هسته‌ای با غرب سخن گفت. این اظهارات در واقع پاسخی به تحلیل‌ها و تفاسیر متعددی بود که سخنان اخیر او درباره «مرگ برجام» را به معنای پایان کامل این توافق تلقی کرده بودند. عراقچی در حاشیه حضور خود در حرم عبدالعظیم حسنی، تلاش کرد با تأکید بر اینکه «برجام به شکل فعلی قابل احیا نیست»، ولی «اشکال دیگری برای توافق» وجود دارد، رویکرد جدید جمهوری اسلامی را در این خصوص روشن‌تر کند. این موضع‌گیری جدید، نشان‌دهنده تغییرات مهمی در استراتژی هسته‌ای ایران است که از یک سو بر ضرورت بازنگری در برجام و از سوی دیگر بر امکان دستیابی به توافقات جدید با توجه به شرایط تغییر یافته جهانی تأکید دارد. چنین به نظر می‌رسد که در راهبردهای عراقچی مذاکرات هسته‌ای آینده نمی‌تواند صرفا بر پایه توافقات قبلی انجام شود؛ بلکه باید با در نظر گرفتن تحولات جدید، به‌ویژه تغییرات در معادلات قدرت جهانی و منطقه‌ای، به دنبال چارچوب‌های تازه‌ای برای توافق باشد. این دیدگاه، بر لزوم انعطاف‌پذیری و واقع‌بینی در سیاست خارجی ایران تأکید می‌کند و به دنبال یافتن راه‌حل‌های نوین برای حفظ منافع ملی در شرایط پیچیده و متغیر بین‌المللی است. در همین راستا صبح نو با حسن بهشتی‌پور، کارشناس مسائل بین‌الملل درباره ابعاد این راهبردها گفت‌وگو کرد که در ادامه می‌خوانید.

آخرین اظهارات آقای عراقچی در خصوص راهبردی جدید برای دستیابی به یک توافق به جای برجام را چگونه تحلیل می‌کنید؟

صحبت‌های اخیر ایشان از روی این موضوع بود که می‌خواست به‌طور مشخص اولا اولویت‌های ایران را در سیاست خارجی مشخص کند که عمدتا اولویتش روی گسترش روابط با همسایگان بود. با کشورهایی که قبلا با ایران رابطه خوبی داشتند مثل هند، روسیه، چین، ویتنام، آفریقای جنوبی و برزیل، مناسبات را گسترش می‌دهند. در مورد کشورهای اروپایی و آمریکایی هم ایشان گفت که حداقل در اولویت ما نیست و ما دنبال این هم نیستیم که حتما مذاکراتی با آن‌ها داشته باشیم. به نظرم این صحبت عراقچی ناشی از این است که می‌خواست بگوید ما منتظر نیستیم ببینیم اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها چه زمانی مشکلات ما را حل می‌کنند. البته  این به معنای این نیست که آقای عراقچی مخالف مذاکرات با غرب، یعنی منظور اروپای آمریکا باشد، بلکه بحثش این است که اصولا در اولویت‌بندی، ایران دنبال این نیست که منتظر بنشیند  که آن‌ها چه زمانی تصمیم می‌گیرند تحریم ایران را لغو کنند.

 
در خصوص برجام چطور؟ آقای عراقچی چنین  مطرح کرده‌اند که برجام به شکل فعلی قابل احیا نیست، ولی اشکال دیگری برای توافق وجود دارد.
از طرف دیگر هم به نظر من بحثش واقع‌بینانه بود و روی این تأکید کرد که برجام اگر بخواهد دوباره از سر گرفته شود، نیاز دارد که تجدیدنظر شود. بخشی از این تجدیدنظر مربوط به دیدگاه‌های ایران است که بعد از گذشت حدود 10 سال و عملکردی که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها داشته‌اند، ایران انتقادهایی به این عملکرد داشته و انتظار دارد که اگر قرار است احیا شود، مجددا یک بازنگری صورت بگیرد.
طرف آمریکایی و اروپایی هم متقابلا دنبال بازنگری هستند بنابراین اگر قرار است مذاکراتی بعدا شکل بگیرد، قاعدتا مبتنی بر متنی خواهد بود که در برنامه جامع اقدام راهبردی مطرح شده؛ اما قطعا شرایط و متن متفاوت است.
 
آیا این بدان معنی است که به‌طور کلی برجام کنار گذاشته می‌شود؟
من تأکید می‌کنم که هر مذاکره در هر سطحی بخواهد انجام شود، نمی‌شود برجام را کلا کنار بگذارند. چون معمولش این است که در توافقات مذاکرات همیشه موقعی صحبت می‌کنند و گفت‌وگو می‌کنند که از جاهای مشترک شروع می‌کنند. یعنی شروع می‌کنند که در چه مواردی توافق بوده و در چه مواردی اختلاف است. 
بنابراین، متن برجام علی‌رغم اینکه دیگران می‌گویند مرده و در گور است و از این تعابیر زشت به کار می‌برند، به نظر من چه بخواهیم چه نخواهیم برجام به عنوان یک سند پایه در مذاکرات بعدی خواهد بود.
بالاخره در  برجام بخش‌هایی وجود دارد که هر دو طرف توافق دارند، اگرچه دو طرف اشکال‌هایی هم دارند. من فکر می‌کنم آقای عراقچی یا هر عزیز دیگری که بخواهد مذاکرات انجام دهد، حتما به متن برجام نیاز دارد به دلیل آن جنبه‌های مثبتی که برجام دارد، چه برای ایران و چه برای طرف مقابل.»
 
در سال‌های گذشته از متنی به نام «سند سپتامبر» مکررا نام برده می‌شد. آیا این متن هم به‌عنوان سندی پایه‌ای در مذاکرات احتمالی آینده مورد استفاده قرار می‌گیرد؟
از سند سپتامبر چون محرمانه بوده اطلاعی ندارم، ولی می‌دانم که مبنای آن و همان مذاکراتی که آقای باقری و دوستان دیگر به صورت غیرمستقیم انجام می‌دادند، برجام بود. چرا؟ برای اینکه با همان استدلالی که عرض کردم، هر توافق یا هر نوع مذاکراتی حتما مبنایش بر اساس آن چیزی است که قبلا در خصوص آن توافق شده است. نمی‌آیند چرخ را از اول اختراع کنند. نمی‌آیند به اصطلاح دوباره همان حرف‌ها را دوباره تکرار کنند.

در روندهای دیپلماتیک معمولا در مورد نقاط اشتراک در گذشته با هم صحبت می‌کنند، این نقاط را به‌عنوان پایه و قرار می‌گذارند. بعد موارد اختلاف را یکی یکی حل می‌کنند. حالا آن محصول، اسمش برجام نباشد، مذاکرات پایان دادن به تحریم باشد، مذاکرات سپتامبر باشد یا هر چیزی. اسم مهم نیست، محتوا مهم است. اگر راجع به اختلافات به تفاهم رسیدند، یک توافق جدید حاصل می‌شود. اگر نرسیدند، توافق شکل نمی‌گیرد. توافق زمانی شکل می‌گیرد که دو طرف به سمت هم حرکت می‌کنند، از بخشی از خواسته‌های خودشان می‌گذرند برای اینکه به خواسته‌های مهم‌تری دست پیدا کنند.
 
شرایط دستیابی به راه یا اقدامی برای یک توافق جدید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به فضای منطقه خاورمیانه و فضایی که ناشی از جنگ روسیه در اوکراین است، فعلا آمادگی برای مذاکرات وجود ندارد. مگر اینکه تحولات جدیدی شکل بگیرد که بر اساس آن تحولات جدید، ما شاهد باشیم که به اصطلاح یک توافق جدید رخ بدهد.
 
سال‌های گذشته اقدامات جدیدی در عرصه بین‌المللی برای ایران صورت گرفت. دستاورد این اقدامات، توافقات و عضویت ایران در مجامع بین‌المللی مثل شانگهای یا بریکس است. آیا آقای عراقچی این اقدامات را دنبال می‌کنند یا آنها را کنار می‌گذارند؟  
به هیچ‌وجه، چون اولا کارهایی که آقای امیرعبداللهیان کرده، کارهایی بوده که از قبل انجام می‌شده و به وسیله دولت‌های قبلی هم دنبال شده‌اند. مثلا در مورد شانگهای، دولت آقای روحانی مذاکرات و کلی بحث کرده بود. نتیجه‌اش این بود که در اجلاس دوشنبه بالاخره در دوره آقای رئیسی عضویت ایران تصویب شد و پس از آن یک سال طول کشید تا آن مقدمات کامل شوند.
یک سال و نیم، دو سال طول کشید تا شانگهای موضوع را بررسی کند. چون از موقعی که تصویب می‌شود تا تأیید آیین‌نامه‌ها و تصویب مجالس ایران و بعد بردن دوباره‌اش، طول می‌کشد و این کار انجام شد.
می‌خواهم بگویم که آقای عراقچی حتما این مسیر را ادامه می‌دهد. این مسیر، مسیر نظام جمهوری اسلامی ایران بوده، نه فقط دولت شهید رئیسی و یا دولت آقای روحانی. در مورد بریکس هم همین‌طور، مذاکراتش از قبل انجام شده و کارهای مقدماتی‌اش انجام گرفته بود؛ اما نه به آن حدی که در مورد شانگهای بود، شانگهای یک مقدار عقب‌تر بود. ولی با پیگیری‌هایی که شهید امیر عبداللهیان انجام داده بود، به نتیجه رسید. حتما آقای عراقچی هم این مسیر را ادامه خواهد داد. چون آن تصمیم شخصی آقای امیرعبداللهیان یا شخص شهید رئیسی نبود، بلکه تصمیم کل نظام بود که ایران عضو بریکس شود؛ اما بحث این است که بریکس و شانگهای عملا در مورد تحریم‌ها نمی‌توانند کاری انجام دهند. در مورد روسیه که بنیانگذار شانگهای و بریکس بوده و برای ایجاد شانگهای نقش تعیین‌کننده داشته و همچنین سایر کشورهای دیگر هیچ کاری نکردند. همان‌طور که در خصوص تحریم‌ها، شانگهای و بریکس برای روسیه کاری انجام نداد. در مورد مقابله با تحریم‌ها روشن است که در مورد ایران هم نمی‌تواند کاری انجام دهد. نه اینکه نخواهد، نمی‌تواند. 

بنابراین در چارچوب روابط دوجانبه، مثلا با چین، ایران موفقیت‌هایی داشته، با روسیه یک پیمان ۲۰ ساله آماده شده که امضا شود. همچنین در مورد روابط با هند و رابطه با کشورهایی مثل آفریقای جنوبی و برزیل، پیشرفت‌هایی داشته‌ایم که همگی در چارچوب دوجانبه بودند، ولی این پیشرفت‌ها در چارچوب بریکس یا شانگهای نبودند. چون متأسفانه ماهیتش به گونه‌ای است که اصلا نه می‌تواند و نه می‌خواهد که در مورد مقابله با تحریم‌ها کاری انجام دهد. در مورد روسیه انجام نداده، چه برسد به ایران که عضو جدید است.
بنابراین اگر بخواهیم واقع‌بینانه تحلیل کنیم، این سازمان‌ها، سازمان‌های خیلی خوبی هستند و عضویت ایران در آن‌ها از نظر منطقه‌ای، کشورمان را فعال‌تر می‌کند و کمک می‌کند به اینکه ما نشان بدهیم منزوی نیستیم و سیاست‌های ضد ایران آمریکا شکست خورده است؛ اما در عمل باید انتظارات واقع‌بینانه باشد. باید به این سمت برویم که تقویت روابط دوجانبه با این کشورها را داشته باشیم و بتوانیم اقداماتی انجام دهیم که مقابله با تحریم‌ها باشد.
 
با این تفاسیر ایران چگونه و در چه ابعادی می‌تواند در راستای رفع و بی‌اثرسازی تحریم‌ها اقدامات جدیدی داشته باشد؟
با انجام یک‌سری اصلاحات اقتصادی در نظام بانکداری،  نظام مالیاتی و نظام گمرکی و یا اصلاحاتی را انجام دهیم که تولید افزایش پیدا کند. اکنون به شدت موانع متعددی روی تولید ملی در داخل کشور ما وجود دارد. اصلاحات اقتصادی موجب می‌شود تولید ملی را تقویت کنیم و افزایش پیدا کند. افزایش تولید ملی موجب افزایش توان اقتصادی ایران می‌شود. توان اقتصادی بالاتر برود، مقابله جدی‌تری با تحریم‌ها خواهد بود. هرچقدر ما قدرتمندتر شویم، ریال ما تقویت می‌شود. وقتی تولید افزایش پیدا کند، ریال تقویت می‌شود. ولی وقتی تولید پایین بیاید، ریال روز به روز ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شود. بنابراین یکی از راهکارهای مهم، انجام اصلاحات اقتصادی است.
دومین راهکار، بالا بردن توان هسته‌ای ایران است که سر میز مذاکرات، ایران با قدرت و قوت بیشتری بتواند برگه‌های مهمی روی میز داشته باشد. علاوه بر توان اقتصادی، توان دیپلماسی ایران باید افزایش پیدا کند، به‌ویژه در دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی عمومی که آقای عراقچی در صحبتش گفت. علاوه بر میدان، هماهنگی بین میدان و دیپلماسی باید داشته باشیم. ما باید به رسانه هم توجه کنیم که موضوع خیلی مهمی است. دیپلماسی رسانه زیرمجموعه دیپلماسی عمومی است. اگر این را تقویت کنیم، یعنی توان اقتصادی و هسته‌ای و به‌ویژه دیپلماسی اقتصادی و رسانه‌ای افزایش پیدا کند، به ما کمک می‌کند که ما با قدرت و قوت بیشتری به کم‌اثر شدن تحریم‌ها کمک کنیم و این کم‌اثر شدن، طرف مقابل را به این جمع‌بندی می‌رساند که عملا تحریم‌ها بی‌خاصیت است. این می‌تواند باعث شود که طرف مقابل بیاید به سمت اینکه مشکلاتش را با ایران حل کند و تمایل بیشتری برای حل مشکلات نشان دهد، چون می‌بیند این شمشیر تحریم دیگر کاربردی ندارد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره